۱۰- پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش
پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش
بیش و کم در عمر خود یک حرف حق نشنید و رفت
حجت حق را به عصر خود همی نشناخت باز
وقت رفتن در جهنم جای خود را دید و رفت
ریشه صدق و وفاق و مردمی برکند و مرد
تخم کفر و کین و کاوش در جهان پاشید و رفت
اصل زقوم از زمین هستی خود رسته دید
بر یکایک شاخ آن خرد و کلان چسبید و رفت
ریش گاو از غایت ... خری انجام کار
جای ترحلوا به گور مرده خود رید و رفت
حسب جاهش میخ صد پهلو به... در سپوخت
کله ی ریقو به انگشت ندم خارید و رفت
تخمی از پشت زنا چون گوز خر نالید و مرد
سنگی از کوه ریا سوی سقر غلتید و رفت
گوز وش از روده راحت به رنج افتاد و بیم
سنده سان از ... هستی به خود پیچید و رفت
حبه بدنامی از انبار کفران گشت و مرد
حنظل ناکامی از زقوم دوزخ چید و رفت
در جحیمش جاودانی فرش غم گسترده شد
تا بساط شادمانی از جهان بر چید و رفت
بر زمین زد چون دم رحلت صفائی برنگاشت
که به ... ما امام ناصبان گوزید و رفت
۹- چو عثمان این عصر میرزاعلی: چو عثمان این عصر میرزاعلی۱۱- سگی به سوی سقر شد که پاک ساخت زمین را: سگی به سوی سقر شد که پاک ساخت زمین را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیشوای اهل باطل چون دگر اشباه خویش
بیش و کم در عمر خود یک حرف حق نشنید و رفت
هوش مصنوعی: رهبر کسانی که به باطل گرایش دارند، مانند دیگر همنوعانش، در تمام عمر یک کلام حق نشنیده و زندگیاش را به پایان رسانده است.
حجت حق را به عصر خود همی نشناخت باز
وقت رفتن در جهنم جای خود را دید و رفت
هوش مصنوعی: انسان در زمان خودش نتوانسته بود حق را بشناسد، اما وقتی که وقت رفتن به جهنم فرا رسید، جایگاه خود را در آنجا دید و به سمت آن رفت.
ریشه صدق و وفاق و مردمی برکند و مرد
تخم کفر و کین و کاوش در جهان پاشید و رفت
هوش مصنوعی: مردی که پایههای صداقت، اتحاد و روحیه انسانی را از بین برد، بذرهای کفر و دشمنی را در دنیا پاشید و سپس ناپدید شد.
اصل زقوم از زمین هستی خود رسته دید
بر یکایک شاخ آن خرد و کلان چسبید و رفت
هوش مصنوعی: ریشه زقوم از زمین وجود خود را به نمایش گذاشت و بر تمام شاخههای آن، چه بزرگ و چه کوچک، نشسته و حرکت کرد.
ریش گاو از غایت ... خری انجام کار
جای ترحلوا به گور مرده خود رید و رفت
هوش مصنوعی: این متن به شکلی طنزآمیز و انتقادی بیان میکند که برخی افراد به جای اینکه در زندگی خود تغییرات مثبتی ایجاد کنند و به فکر حل مشکلات باشند، به شیوههای بیفایده و غیرعملی روی میآورند. در اینجا اشاره شده که دیگران باید واقعیتها را بپذیرند و به زندگی خود سر و سامان بدهند، نه اینکه فقط به گذشته و اتفاقات از دست رفته فکر کنند.
حسب جاهش میخ صد پهلو به... در سپوخت
کله ی ریقو به انگشت ندم خارید و رفت
هوش مصنوعی: بر اساس مقام و جایگاهش، میخها در اطرافش قرار دارند... در حالی که در سپوخت، کلهی چاق افرادی را به سخره گرفته و با انگشت از روی خارش رد شد و رفت.
تخمی از پشت زنا چون گوز خر نالید و مرد
سنگی از کوه ریا سوی سقر غلتید و رفت
هوش مصنوعی: تخم زناکاری مانند صدای ناله یک الاغ از پشت سر بیرون آمد و مردی که سنگین و سمت کوه ریا بود، به سوی جهنم افتاد و رفت.
گوز وش از روده راحت به رنج افتاد و بیم
سنده سان از ... هستی به خود پیچید و رفت
هوش مصنوعی: گوز وش از روده بیرون آمد و به سختی افتاد و ترس و اضطراب از ... باعث شد که به خود بپیچد و برود.
حبه بدنامی از انبار کفران گشت و مرد
حنظل ناکامی از زقوم دوزخ چید و رفت
هوش مصنوعی: یک دانه از بدنامی به انبار عدم وفا پیوست و مردی که تلخیهای ناکامی را از درخت زقوم دوزخ چید، رفت.
در جحیمش جاودانی فرش غم گسترده شد
تا بساط شادمانی از جهان بر چید و رفت
هوش مصنوعی: در عذاب و ناراحتی او، غم به گونهای گسترده شده که خوشیها و شادیهای دنیا را از بین برده و از آنجا رفته است.
بر زمین زد چون دم رحلت صفائی برنگاشت
که به ... ما امام ناصبان گوزید و رفت
هوش مصنوعی: وقتی که او به زمین افتاد و جان سپرد، هیچ نشانهای از زیبایی و آرامش باقی نماند. همچنین، این فرد، که خود را امام کسانی میداند که از حقیقت دور هستند، بیاعتنا و بیسر و صدا از دنیا رفت.