گنجور

شمارهٔ ۹۰

گر نه به دل هر نگهت خنجری است
این همه پس دیده چرا خون گریست
نالشم از بس به سر آتش فشاند
بالش تن توده ی خاکستری است
خاک بلا باشد و پهلوی مرگ
در شب هجرانم اگر بستری است
زخم تو بر سینه بد از مرهمم
کآن به تماشای تو دل را دری است
دست غمت تا به تنم پا فشرد
هر بن موئیم سر نشتری است
توبه ده از توبه که امشب مرا
ساقی مجلس بت سیسنبری است
بیت من از طلعت او تبتی است
بزم من از قامت او کشمری است
حرمت می خاست به چندین وجود
خاصه چو از دست پری پیکری است
سر به قدم سود صفایی چراست
گرنه به سر با تو مر او را سری است

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نه به دل هر نگهت خنجری است
این همه پس دیده چرا خون گریست
هوش مصنوعی: اگر در دل هر نگاه تو خنجری پنهان است، پس چرا چشمانت این‌قدر اشک می‌ریزند؟
نالشم از بس به سر آتش فشاند
بالش تن توده ی خاکستری است
هوش مصنوعی: به شدت به آتش نزدیک شده‌ام که حالا با بالشم در اینجا تنها خاکستر و مواد سوخته باقی مانده است.
خاک بلا باشد و پهلوی مرگ
در شب هجرانم اگر بستری است
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به وضوح نشان می‌دهد که در شب جدایی و غم، در کنار مرگ و دردهای زندگی قرار دارد. اگرچه زندگی برای او پر از رنج و خاک و مشکلات است، اما او به این شرایط به عنوان بستری برای احساسات عمیقش نگاه می‌کند. به عبارتی، او می‌گوید که در این وضعیت سخت و ناامیدکننده، همراهی با احساسات و تجربیات تلخ خود را می‌پذیرد.
زخم تو بر سینه بد از مرهمم
کآن به تماشای تو دل را دری است
هوش مصنوعی: زخم تو بر دلم بسیار سخت و تلخ است، اما مرهم من همین احساس زیبا نسبت به توست که من را به تماشای تو وادار می‌کند.
دست غمت تا به تنم پا فشرد
هر بن موئیم سر نشتری است
هوش مصنوعی: درد و غم تو هر لحظه به وجودم فشار می‌آورد و هر تار موی من مثل تیغی تیز و برنده است.
توبه ده از توبه که امشب مرا
ساقی مجلس بت سیسنبری است
هوش مصنوعی: امشب نگران توبه و پشیمانی نیستم، زیرا در این مجلس، برایم شراب‌نوشی از دست ساقی زیبارویی آماده است.
بیت من از طلعت او تبتی است
بزم من از قامت او کشمری است
هوش مصنوعی: چهره زیبا و خوشایند او باعث می‌شود که آثار و ابیات من تحت تأثیر قرار بگیرد و به نوعی نمایانگر زیبایی او باشد. همچنین، محفل و جمع من از جلوه بلند و دلربای او الهام می‌گیرد و به آن زینت می‌بخشد.
حرمت می خاست به چندین وجود
خاصه چو از دست پری پیکری است
هوش مصنوعی: حرمت و ارزش این وجودها به خاطر چند ویژگی خاصشان است، همان‌طور که باید مراقب باشیم تا زیبایی‌های خاص و نادر را از دست ندهیم.
سر به قدم سود صفایی چراست
گرنه به سر با تو مر او را سری است
هوش مصنوعی: چرا زیبایی و صفای عشق تو به سرایدن و قدم زدن من وابسته است؟ اگرچه در دل من عشق و علاقه‌ای به تو وجود دارد.