گنجور

شمارهٔ ۸۲

شادم که شمارم اشک وآه است
تا در غمت این دوام گواه است
با درد جدائیت صبوری
خود بی کم و بیش کوه وکاه است
با عمر دراز زلف کج راست
فرقی که نه جای اشتباه است
موی من از آن سفید چون روز
روز من از آن چو شب سیاه است
از تابش روی و تاب گیسوی
مشکوی تو پر ز مار و ماه است
ز آن ماه چه نعل ها در آتش
ز آن مار چه پشت ها دو تاه است
دل با همه زخم های کاری
باز از مژه ی تو عذرخواه است
از تیر نگاه و تیغ ابروی
گیسوی توام گریزگاه است
دل در صف غمزه اش صفایی
صیدی به مصاف یک سپاه است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شادم که شمارم اشک وآه است
تا در غمت این دوام گواه است
هوش مصنوعی: خوشحالم که در غم تو اشک و آه کشیده‌ام، زیرا این نشان‌دهنده استمرار دل‌دردم است.
با درد جدائیت صبوری
خود بی کم و بیش کوه وکاه است
هوش مصنوعی: با تحمل درد جدایی تو، صبر من به اندازه کوه محکم و استوار است.
با عمر دراز زلف کج راست
فرقی که نه جای اشتباه است
هوش مصنوعی: با عمر طولانی، پیچ و تاب زلفی که درست است، تفاوتی نمی‌کند و جایی برای اشتباه نیست.
موی من از آن سفید چون روز
روز من از آن چو شب سیاه است
هوش مصنوعی: موهای من به خاطر روزهایی است که سپری کرده‌ام، مانند روزهایی که روشن و زنده بودند. اما روزهای من، مانند شب سیاه و تاریک هستند.
از تابش روی و تاب گیسوی
مشکوی تو پر ز مار و ماه است
هوش مصنوعی: چهره نورانی و زیبایی دلفریب تو به قدری جذاب و دلنشین است که همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ حتی روشنایی ماه و درخشندگی ستاره‌ها.
ز آن ماه چه نعل ها در آتش
ز آن مار چه پشت ها دو تاه است
هوش مصنوعی: از آن ماه چه نعل‌هایی در آتش وجود دارد و از آن مار چه پشت‌هایی به شکل دو مشخص است.
دل با همه زخم های کاری
باز از مژه ی تو عذرخواه است
هوش مصنوعی: دل با وجود تمام زخم‌های عمیق و دردهایی که تحمل کرده، هنوز هم بخاطر تو عذرخواهی می‌کند.
از تیر نگاه و تیغ ابروی
گیسوی توام گریزگاه است
هوش مصنوعی: نگاه و ابروی زیبای تو برای من مکانی امن و پناهگاه است که از آسیب‌ها و خطرات دورم می‌کند.
دل در صف غمزه اش صفایی
صیدی به مصاف یک سپاه است
هوش مصنوعی: دل در برابر زیبایی و دلبری او به مانند یک شکارچی است که در برابر یک ارتش قرار گرفته و این موقعیت حسرت‌انگیز و پر از احساسات را نشان می‌دهد.