شمارهٔ ۸۱
روشن شب عالمی ز ماه است
و ز مهر تو روز من سیاه است
در راه تو دین و دل فکندیم
برخاک چه جای مال و جاه است
از ما همه جان و سر فشاندن
و ز جانب دوست یک نگاه است
از فتنه ی فوج غمزه دل را
در سایه ی زلف او پناه است
چون دست به فرق ما نسودی
بگذار قدم که خاک راه است
دل جویی عاشقان مسکین
در کیش شما مگر گناه است
با سرو و مه آن عذار و قد را
تشبیه کمال اشتباه است
نه مه را کس به برقبا دید
نه سروی را به سر کلاه است
از دیر سخن مران صفایی
با شیخ که ز اهل خانقاه است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روشن شب عالمی ز ماه است
و ز مهر تو روز من سیاه است
هوش مصنوعی: در شب، روشنیای که به وجود میآید، از ماه و مهر توست، اما روز من به خاطر نبود تو تاریک و بینور است.
در راه تو دین و دل فکندیم
برخاک چه جای مال و جاه است
هوش مصنوعی: در مسیر عشق و راه تو، جان و ایمان خود را به زمین سپردیم؛ دیگر مال و مقام چه ارزشی دارد؟
از ما همه جان و سر فشاندن
و ز جانب دوست یک نگاه است
هوش مصنوعی: از ما تنها جان و سر ما فدای عشق میشود، اما از سوی دوست، فقط یک نگاه کافی است.
از فتنه ی فوج غمزه دل را
در سایه ی زلف او پناه است
هوش مصنوعی: دل در برابر مشکلات و غمها، پناهگاهی در سایه زلف معشوق یافته است. در واقع، این زلف به عنوان منبع آرامش و امید، از آشفتگی و دردها محافظت میکند.
چون دست به فرق ما نسودی
بگذار قدم که خاک راه است
هوش مصنوعی: زمانی که دست تو به بالای سر ما نرسید، اجازه بده که قدم بگذاری، چون زمین راهیست که باید از آن عبور کرد.
دل جویی عاشقان مسکین
در کیش شما مگر گناه است
هوش مصنوعی: آیا طلب محبت و توجه از عاشقان بیچاره در مسیر شما خطایی است؟
با سرو و مه آن عذار و قد را
تشبیه کمال اشتباه است
هوش مصنوعی: تشبیه با زیباییهای طبیعی مانند سرو و ماه به چهره و قامت فردی، کاملاً نادرست و اشتباه است.
نه مه را کس به برقبا دید
نه سروی را به سر کلاه است
هوش مصنوعی: هیچکس ماه را در جایگاه بلندش ندیده و هیچکس هم درخت سرو را با کلاهی بر سرش مشاهده نکرده است.
از دیر سخن مران صفایی
با شیخ که ز اهل خانقاه است
هوش مصنوعی: سخنانی که از گذشته میگویی را به کسی که در جمع اهل خانقاه است، تحمیل نکن؛ زیرا او به نوعی به این فضا عادت کرده است.