گنجور

شمارهٔ ۵۴

دلی در آتش عشقت سمندری آموخت
کز آب چشم بط آسا شناوری آموخت
ز دست تست دلی هرکجا به پای فتاد
که هر بتی ز تو آداب دلبری آموخت
به جادوی تو عیان دیده ام به رأی العین
که سامری هم از او رسم ساحری آموخت
از آن خطای تو خوانم جفای خوبان را
که خصلت تو به تکران ستمگری آموخت
مرا به سینه برانگیخت حالت سپری
به غمزه تو حکیمی که خنجری آموخت
نسیم صبح که بویی بود ز باد بهشت
ز نکهت خم زلف تو عنبری آموخت
چو چرخ داد به چشم تو علم صیادی
دل مرا به ضرورت کبوتری آموخت
گرت فتاد صفایی به خاک ره چه کند
سرش به پای تو از زلف همسری آموخت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلی در آتش عشقت سمندری آموخت
کز آب چشم بط آسا شناوری آموخت
هوش مصنوعی: دل پر از عشق تو، مانند یک سمندر در آتش یاد گرفت که چطور مثل آبی که از چشمانش می‌ریزد، شنا کند و در این حال غرق نشود.
ز دست تست دلی هرکجا به پای فتاد
که هر بتی ز تو آداب دلبری آموخت
هوش مصنوعی: از تو هست که دل‌ها هر کجا به عشق می‌افتند، چون هر معبودی از تو شیوه‌های عشق و دلبری را آموخته است.
به جادوی تو عیان دیده ام به رأی العین
که سامری هم از او رسم ساحری آموخت
هوش مصنوعی: به تاثیر جادوی تو به وضوح دیده‌ام که حتی سامری هم از تو سحر و جادو یاد گرفته است.
از آن خطای تو خوانم جفای خوبان را
که خصلت تو به تکران ستمگری آموخت
هوش مصنوعی: من به خاطر اشتباه تو، رفتار ناپسند خوبان را می‌خوانم، زیرا ویژگی تو به دیگران ستمگری را آموزش داده است.
مرا به سینه برانگیخت حالت سپری
به غمزه تو حکیمی که خنجری آموخت
هوش مصنوعی: من به خاطر نگاه تو، دلی پر از درد و غم دارم، مانند سپری که در برابر خطر قرار می‌گیرد. تو مانند یک حکیم هستی که به من آموخته‌ای چگونه با درد و رنج مواجه شوم.
نسیم صبح که بویی بود ز باد بهشت
ز نکهت خم زلف تو عنبری آموخت
هوش مصنوعی: نسیم صبح با بویی که از باد بهشتی به مشام می‌رسد، عطر و خوشبویی زلف تو را یادآوری می‌کند.
چو چرخ داد به چشم تو علم صیادی
دل مرا به ضرورت کبوتری آموخت
هوش مصنوعی: وقتی که چشمان تو مانند دایره‌ای در حال چرخش هستند، دانشی شگفت‌انگیز را در دل من بیدار می‌کنند، مانند این که یک کبوتر به ضرورت یاد گرفته است.
گرت فتاد صفایی به خاک ره چه کند
سرش به پای تو از زلف همسری آموخت
هوش مصنوعی: اگر سعادتی نصیبت شود و به خاک پای تو بیفتد، چه کار می‌تواند بکند وقتی که سرش به پای توست و از زلف همسرت یاد گرفته است؟