شمارهٔ ۴۶
برای صبا به یارم امشب
کز دست غمت فگارم امشب
در پی کسیم بس این که ناچار
غم زیسته غمگسارم امشب
از شعله ی شوقت آتش افتاد
چون شمع به پود و تارم امشب
آتش رودش به جای خوناب
بر رخ دل داغدارم امشب
پروانه صفت چراغ دل فاش
جان سوخت به یک شرارم امشب
در تابه شوق و تاب دوری
چون زلف تو بیقرارم امشب
چون شمع سرشک آتشین ریخت
از دیده ی اشکبارم امشب
ای دل به تو هیچ کس نپرداخت
از روی تو شرمسارم امشب
زین صرصر فتنه زای هایل
برباد روم غبارم امشب
جز مرگ چه چاره ام صفایی
کافتاد اجل دوچارم امشب
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برای صبا به یارم امشب
کز دست غمت فگارم امشب
هوش مصنوعی: امشب برای نسیم، به یاد یارم هستم، چرا که غم تو مرا خسته کرده است.
در پی کسیم بس این که ناچار
غم زیسته غمگسارم امشب
هوش مصنوعی: من در جستجوی کسی هستم و حالا که ناگزیر از غم زندگی کردهام، امشب دلم پر از اندوه است.
از شعله ی شوقت آتش افتاد
چون شمع به پود و تارم امشب
هوش مصنوعی: امشب به خاطر عشق تو، مثل شمعی که در آتش میسوزد، به شدت در وجودم، دچار تلاطم و درد هستم.
آتش رودش به جای خوناب
بر رخ دل داغدارم امشب
هوش مصنوعی: امشب به جای اشک و غم بر چهرهام، آتش عشقی سوزان میسوزد و دلم را درگیر کرده است.
پروانه صفت چراغ دل فاش
جان سوخت به یک شرارم امشب
هوش مصنوعی: پروانه به خاطر روشنی چراغ عشق، دلش را فدای یک شعله کرد و امشب جانش را سوزاند.
در تابه شوق و تاب دوری
چون زلف تو بیقرارم امشب
هوش مصنوعی: امشب به خاطر شوق و اشتیاق دوری از تو، مثل زلفهای تو بیقرار و شلوغ هستم.
چون شمع سرشک آتشین ریخت
از دیده ی اشکبارم امشب
هوش مصنوعی: امشب اشکهای من که مانند شعله است، از چشمانم فرو میریزد و همچون شمعی در حال ذوب شدن است.
ای دل به تو هیچ کس نپرداخت
از روی تو شرمسارم امشب
هوش مصنوعی: امشب از اینکه کسی به خاطر تو به من توجهی نکرده، دلم غمگین و شرمنده است.
زین صرصر فتنه زای هایل
برباد روم غبارم امشب
هوش مصنوعی: امشب مانند طوفانی شدید دچار آشفتگی هستم و در میان این هیاهو، وجودم در خطر است.
جز مرگ چه چاره ام صفایی
کافتاد اجل دوچارم امشب
هوش مصنوعی: جز مرگ گزینهی دیگری ندارم، زیرا امشب به خاطر تقدیر مرگ در گیر شدهام.