گنجور

شمارهٔ ۴۴

لعل یار ار نبود لعل مذاب
از چه بودش خواص باده ی ناب
لعل ماند به لعل نوشین لیک
پیش او لعل را نماند آب
وقت آن خوش کزین پیاله ی نوش
خود گناهی نکرد و خورد شراب
گر از این جام جرعه ای بچشد
اوفتد چشم محتسب به حساب
ترک چشمت چرا به دل مایل
گرنه مست است و برده بوی کباب
عشق گو بر دلم سپاه مکش
که زیانت رسد ز ملک خراب
جز تو کز تاب طره و تب
تن و جان را فزوده ای تب و تاب
نور کی صدمه می برد ز منیر
موی کی لطمه می خورد ز طناب
آنچه من دیدم از عقوبت عشق
کبک کی دیده در شکنج عقاب
در غمت روز و شب صفایی را
سینه بر آتش است و دیده پر آب

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لعل یار ار نبود لعل مذاب
از چه بودش خواص باده ی ناب
هوش مصنوعی: اگر لب‌های محبوبم سرخ نبود، پس خاصیت شراب ناب از کجا می‌آمد؟
لعل ماند به لعل نوشین لیک
پیش او لعل را نماند آب
هوش مصنوعی: درد و غم عشق مانند سنگ‌های قیمتی است که با وجود زیبایی و ارزشمند بودن، در برابر او جاذبه‌ای ندارند و نمی‌توانند توجهش را جلب کنند.
وقت آن خوش کزین پیاله ی نوش
خود گناهی نکرد و خورد شراب
هوش مصنوعی: زمان خوشی فرامی‌رسد که از این جام نوش، آدمی گناهی نکند و شراب بنوشد.
گر از این جام جرعه ای بچشد
اوفتد چشم محتسب به حساب
هوش مصنوعی: اگر او از این جام کمی بیاشامد، نظر نگهبان به او معطوف می‌شود و به حساب او می‌رسد.
ترک چشمت چرا به دل مایل
گرنه مست است و برده بوی کباب
هوش مصنوعی: چرا چشم تو به دل کسی گرایش ندارد؟ در حالی که او تحت تأثیر بوی کباب قرار گرفته و مست شده است.
عشق گو بر دلم سپاه مکش
که زیانت رسد ز ملک خراب
هوش مصنوعی: عشق را بر دل من نازل نکن، چون آسیب تو از ویرانی سرزمینم به من می‌رسد.
جز تو کز تاب طره و تب
تن و جان را فزوده ای تب و تاب
هوش مصنوعی: تنها تو هستی که با زیبایی مو و دلربایی‌ات، شور و شوق جان و تن را دوچندان کرده‌ای.
نور کی صدمه می برد ز منیر
موی کی لطمه می خورد ز طناب
هوش مصنوعی: نور هیچ‌گاه از خوشی و زیبایی موی من آسیب نمی‌بیند، و محکم بودن طناب هم به این جمال لطمه‌ای نخواهد زد.
آنچه من دیدم از عقوبت عشق
کبک کی دیده در شکنج عقاب
هوش مصنوعی: آنچه من از عذاب عشق تجربه کرده‌ام، هیچ کس مانند کبک در دام عقاب این سختی‌ها را ندیده است.
در غمت روز و شب صفایی را
سینه بر آتش است و دیده پر آب
هوش مصنوعی: در غم تو، روز و شب هیچ آرامشی ندارم. عواطف و احساساتم مانند آتش در سینه‌ام شعله‌ور است و چشمانم پر از اشک است.