شمارهٔ ۳۷۲
شد مرا عمر در وفا سپری
تو هنوز از جفا نگشته بری
مرغ این باغ را چه سودا خاست
که کند جای نغمه نوحه گری
گشته رسوای روی او چه کنم
گل نداند ورای پرده دری
جهد کردم که دل بدو ندهم
آدمی دست چون برد ز پری
غنچه را غیرت گلش در باغ
داشت هر صبحدم به جامه دری
دادم آخر به کشتن از ناله
شاکرم با کمال بی اثری
دل در آن زلف مشکبو آموخت
از دو لعل تو رسم خون جگری
عیب جویی صفایی از همه وجه
عیب باشد ز مردم هنری
کامل آن یک تن است و باقی را
هست نقصی بهر که در نگری
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد مرا عمر در وفا سپری
تو هنوز از جفا نگشته بری
هوش مصنوعی: عمر من به خاطر وفاداری و صداقت صرف شده است، ولی تو هنوز از خیانت و بیوفایی دست برنداشتهای.
مرغ این باغ را چه سودا خاست
که کند جای نغمه نوحه گری
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مرغی از این باغ چه آرزو و طرز فکری دارد که بخواهد جای آواز زیبا و شاد را با گریه و زاری عوض کند. به طور کلی، این عبارت بیانگر احساس ناامیدی یا دلتنگی است و نشان میدهد که چرا باید به جای شادی، غم و اندوه را برگزید.
گشته رسوای روی او چه کنم
گل نداند ورای پرده دری
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و دلربایی او، رسوا شدهام. اما گل نمیداند که در پشت پردهها چه خبر است.
جهد کردم که دل بدو ندهم
آدمی دست چون برد ز پری
هوش مصنوعی: تلاش کردم که دل به او نسپارم، اما آدمی که دستش به زیبایی و ظرافت باشد، دل از من ربود.
غنچه را غیرت گلش در باغ
داشت هر صبحدم به جامه دری
هوش مصنوعی: در باغ، غنچه به خاطر غیرت و زیبایی خود، هر صبح خود را در لباس زیبایی به نمایش میگذارد.
دادم آخر به کشتن از ناله
شاکرم با کمال بی اثری
هوش مصنوعی: من با نالههایم به جایی رسیدم که به کشتن کشانده شدم، اما همچنان شاکرم و این وضعیت هیچ تاثیری بر من ندارد.
دل در آن زلف مشکبو آموخت
از دو لعل تو رسم خون جگری
هوش مصنوعی: دل در زلفهای زیبا و خوشبوی تو یاد گرفت که چگونه از دو لب سرخ تو درد و غم را تجربه کند.
عیب جویی صفایی از همه وجه
عیب باشد ز مردم هنری
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که قضاوت یا عیبجویی از افراد، از هر لحاظ نادرست و ناپسند است. در واقع، برچسب زدن به دیگران و نادیده گرفتن هنر و خوبیهای آنها، نشانهای از نداشتن شایستگی خود شخص است.
کامل آن یک تن است و باقی را
هست نقصی بهر که در نگری
هوش مصنوعی: تمام کمالات در یک فرد جمع شده است و دیگران از آن کمالات بیبهرهاند و کمتر دارند.