شمارهٔ ۳۵
در عهد غیر دلبر پیمان گسست ما
درد ا ز حسرت دل پیمان پرست ما
تا آرمت به مهر کنم با رقیب صلح
از بخت شوم خانه خصم است بست ما
مغرور هوش خود مشو ای دل که دیده ایم
صد مرد برنیامده با ترک مست ما
افتاد عاقبت سر زلفش به دست غیر
دیدی که جست ماهی دولت ز شست ما
شهری ز ملک خویش به تاراج داده اند
فتحی نکرده اند بتان در شکست ما
بادش به دست باده کوثر ز دست حور
گر شحنه این پیاله نگیرد ز دست ما
خط رست وکار بوسه ز لعلش به کام شد
شکر به یمن دمید از کبست ما
انکار عشق ما کند آری بود غریب
معنی به چشم عابد صورت پرست ما
از جان نصیحت تو صفایی کنیم گوش
روزی اگر زمام دل آید به دست ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در عهد غیر دلبر پیمان گسست ما
درد ا ز حسرت دل پیمان پرست ما
هوش مصنوعی: در زمان دوری از محبوب، عهد و پیمان ما شکسته شده است و اکنون، ما از حسرت و عشق به او رنج میکشیم.
تا آرمت به مهر کنم با رقیب صلح
از بخت شوم خانه خصم است بست ما
هوش مصنوعی: من میخواهم با عشق تو را آرامش دهم، ولی با رقیب در صلح نمیتوانم. گویا مقدر کردهاند که خانهام به دشمنی تبدیل شود.
مغرور هوش خود مشو ای دل که دیده ایم
صد مرد برنیامده با ترک مست ما
هوش مصنوعی: ای دل، فریب نبوغ و ذکاوت خود را نخور. ما دیدهایم که هزاران مرد باهوش و نیرومند به خاطر جذابیت و فریب یک زن مست، به زمین افتادهاند و نتوانستهاند برخیزند.
افتاد عاقبت سر زلفش به دست غیر
دیدی که جست ماهی دولت ز شست ما
هوش مصنوعی: بالاخره سر زلف معشوق به دست کسی دیگر افتاد. آیا ندیدی که ما چطور به دنبال خوشبختی بودیم، اما آن را از دست دادیم؟
شهری ز ملک خویش به تاراج داده اند
فتحی نکرده اند بتان در شکست ما
هوش مصنوعی: شهری که متعلق به خودمان بود را به غارت بردهاند، بدون اینکه در پی پیروزیای باشیم؛ این بتها در درهم شکستن ما موفق نشدهاند.
بادش به دست باده کوثر ز دست حور
گر شحنه این پیاله نگیرد ز دست ما
هوش مصنوعی: اگر باد نیروی خود را از شراب بهشتی بگیرد، دیگر هیچ حوری نمیتواند این پیاله را از دست ما بگیرد.
خط رست وکار بوسه ز لعلش به کام شد
شکر به یمن دمید از کبست ما
هوش مصنوعی: حرف راست و عمل نیکو باعث شده که بوسهای از لبانش لذت بخش باشد و شکر، به خاطر خوشی و زیبایی که از او میآید، در دلم جاری شده است.
انکار عشق ما کند آری بود غریب
معنی به چشم عابد صورت پرست ما
هوش مصنوعی: عشق ما را انکار میکند، اما این معنا برای کسی که فقط به ظواهر توجه دارد، غریب و ناشناخته است.
از جان نصیحت تو صفایی کنیم گوش
روزی اگر زمام دل آید به دست ما
هوش مصنوعی: اگر روزی فرصتی دست دهد که دل ما را به دست بگیریم، از جان و دل به نصیحت تو گوش خواهیم داد و صفایی به آن خواهیم بخشید.