شمارهٔ ۳۴۲
چو اختیار به دست من و تو داد اله
درین میانه من ار بد کنم ترا چه گناه
به ذره ذره عالم چو بنگری نگری
ز شر و خیر در آنها نهاده اند دو راه
چو باطل از جدل آید پدید و حق به مثل
به صد شناخت توان جا به جا سفید و سیاه
چه بحر عالم امکان چه بر عرصه کون
رهی رود به کلیسا رهی به بیت الله
چو ناخدای که چون در سفینه بنشینی
بهر طرف که بخواهی ترا برد زان راه
نه بردنی که در آن بردنت دهد تفویض
نه رفتنی که از آن رفتنت بود اکراه
اگر به دیر خرامی و گر به سوی حرم
ترا به منزل مقصود آید او همراه
جهان چو قلزم و اعضای این بدن کشتی
تویی مسافر و آن ناخدا مشیت شاه
سپرده در کف مرد و زن اختیار طلب
از این دو راه یکی را بپای وکن در خواه
به امر اوست که هستی ز نیستی موجود
دقیقه ایت گذارد به خود معاذ الله
دمادم ار نفرستد مدد نخواهی بود
چه جای آن که به جای آوری ثواب وگناه
چو در ثواب شتابی ترا دهد توفیق
چو برگناه گرایی ترا کند آگاه
نصیحتی است که کردم دگر تو دانی و حق
چه پا به راه نهی یا به سر روی در چاه
صفایی از در دونان بتاب روی امید
گدای اوست که منت نمی کشد از شاه
ببر طمع ز لئیمان که کوه کوه نهند
به دوش منتت اندر ازای یک پر کاه
ترا ز رحمت حق کار بسته بگشاید
بیا بنه سر بیچارگی برین درگاه
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو اختیار به دست من و تو داد اله
درین میانه من ار بد کنم ترا چه گناه
هوش مصنوعی: اگر خداوند اختیار را به من و تو داده است، پس اگر من بدی کنم، چه تقصیری به گردن تو است؟
به ذره ذره عالم چو بنگری نگری
ز شر و خیر در آنها نهاده اند دو راه
هوش مصنوعی: اگر به جزئیات جهان بنگری، متوجه خواهی شد که در تمامی آنها دو مسیر متفاوت از خوبی و بدی وجود دارد.
چو باطل از جدل آید پدید و حق به مثل
به صد شناخت توان جا به جا سفید و سیاه
هوش مصنوعی: وقتی که باطل از بحث و جدل مشخص میشود، حق را میتوان به راحتی با مثالهای مختلف شناسایی کرد و میتوان درک کرد که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.
چه بحر عالم امکان چه بر عرصه کون
رهی رود به کلیسا رهی به بیت الله
هوش مصنوعی: در هر بخش از جهان ممکن است، رهی با تمام وجود به سمت کلیسا یا به سوی خانه خدا میرود.
چو ناخدای که چون در سفینه بنشینی
بهر طرف که بخواهی ترا برد زان راه
هوش مصنوعی: مثل ناخدای که در کشتی نشسته، هر سمتی که بخواهد میتواند تو را به آنجا ببرد.
نه بردنی که در آن بردنت دهد تفویض
نه رفتنی که از آن رفتنت بود اکراه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نه رفتنی وجود دارد که باعث آزادی و اختیار تو باشد، و نه برگشتی که در آن احساس نارضایتی کنی. به عبارتی دیگر، نه اقدامی هست که تو را به جلو ببرد و در عین حال در آن حس خوب و اختیار داشته باشی، و نه وضعیتی که بخواهی از آن خلاص شوی، اما از آن فراری نباشی.
اگر به دیر خرامی و گر به سوی حرم
ترا به منزل مقصود آید او همراه
هوش مصنوعی: هر کجا که بروی، چه به سمت دیر (کلیسا) و چه به سوی حرم (مسجد یا معبد)، در نهایت به مقصد نهاییات خواهی رسید و او همیشه همراه تو خواهد بود.
جهان چو قلزم و اعضای این بدن کشتی
تویی مسافر و آن ناخدا مشیت شاه
هوش مصنوعی: جهان مانند دریا است و اعضای بدن تو مانند کشتیای هستند که در این دریا حرکت میکند. تو مسافر این کشتی هستی و ناخدای آن، سرنوشت و مقدر الهی است.
سپرده در کف مرد و زن اختیار طلب
از این دو راه یکی را بپای وکن در خواه
هوش مصنوعی: انتخاب با مرد و زن است و آنها باید یکی از این دو مسیر را بیابند و در آن قدم بردارند.
به امر اوست که هستی ز نیستی موجود
دقیقه ایت گذارد به خود معاذ الله
هوش مصنوعی: به فرمان اوست که وجود از عدم به وجود میآید و در هر لحظه وجود به خودش رجوع میکند، در حالی که او از هر نقیصهای مبراست.
دمادم ار نفرستد مدد نخواهی بود
چه جای آن که به جای آوری ثواب وگناه
هوش مصنوعی: هر لحظه اگر خداوند کمک نکند، تو نخواهی توانست کار خوبی انجام بدهی یا گناهی را جبران کنی.
چو در ثواب شتابی ترا دهد توفیق
چو برگناه گرایی ترا کند آگاه
هوش مصنوعی: اگر در کارهای خوب و پاداشها عجله کنی، خداوند به تو کمک میکند. اما اگر از گناه دوری کنی، او تو را از عواقب آن آگاه میسازد.
نصیحتی است که کردم دگر تو دانی و حق
چه پا به راه نهی یا به سر روی در چاه
هوش مصنوعی: نصیحتی که به تو کردم، حالا تو خود میدانی که چه مسیری را انتخاب کنی؛ آیا باید راه درست را بروی یا خود را به خطر بیندازی و سقوط کنی؟
صفایی از در دونان بتاب روی امید
گدای اوست که منت نمی کشد از شاه
هوش مصنوعی: زیبایی و روشنیات را بر امید گدای خود بپراکن که از سلطان هیچ انتظار و چشمداشتی ندارد.
ببر طمع ز لئیمان که کوه کوه نهند
به دوش منتت اندر ازای یک پر کاه
هوش مصنوعی: از طمع و حرص افراد پست دوری کن؛ چون آنها بار سنگین و دشواری را بر دوش میگذارند، در حالی که تو برای آنها چیزی به اندازه یک پر کاه ارزش نداری.
ترا ز رحمت حق کار بسته بگشاید
بیا بنه سر بیچارگی برین درگاه
هوش مصنوعی: خداوند متعال میتواند گرههای سختی را که در زندگیات به وجود آمده باز کند، بنابراین به ناچاری و نیاز خود با تواضع به درگاه او رو کن.