گنجور

شمارهٔ ۳۴۱

دیگر شدم اسیر نگاری به یک نگاه
دل باختم به غمزه ی یاری به یک نگاه
تقوی و عقل و دین و دل از دست من ربود
آهوی شیر گیر نگاری به یک نگاه
تن را نماند تاب و توانی ز یک نظر
دل را نماند صبر و قراری به یک نگاه
تا ز آستانه اش نتوانم به در شدن
پیرامنم کشید حصاری به یک نگاه
آن کش به سر هوای شکار پلنگ بود
گردید صید شیر شکاری به یک نگاه
بر عصمت تو سر نهم ای شیخ بی سخن
گر مال و جان فداش نیازی به یک نگاه
یک ره نظر کن آن مه ی منظور بی نظیر
تا پا و سر نگاه نداری به یک نگاه
شنعت به ما مزن توگرش نیز بنگری
دنیا و دین خود بسپاری به یک نگاه
او را ببین و موعظه آغاز کن تو خرد
سر در قدومش ار نگذاری به یک نگاه
لشکرکشی ز ترک وی آید که می برد
سودی به یک کرشمه سواری به یک نگاه
گفتی صفایی از نگهی باخت دین و دل
دادم هر آنچه داشتم آری به یک نگاه

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیگر شدم اسیر نگاری به یک نگاه
دل باختم به غمزه ی یاری به یک نگاه
هوش مصنوعی: من دیگر به دام عشق کسی افتاده‌ام که با یک نگاه، دل مرا ربود و به غمزه‌اش عاشق شدم.
تقوی و عقل و دین و دل از دست من ربود
آهوی شیر گیر نگاری به یک نگاه
هوش مصنوعی: تقوا، عقل، دین و دل از من ربوده شده‌اند، چون در یک نگاه، آهو و شیر را همزمان به تصویر کشید.
تن را نماند تاب و توانی ز یک نظر
دل را نماند صبر و قراری به یک نگاه
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم این بیت را به زبان ساده توضیح دهیم، می‌توان گفت: وقتی کسی به ما نگاهی می‌اندازد، بدن ما قادر به تحمل آن احساس نمی‌شود و دل ما هم از شدت هیجان آرامش و توازنی ندارد.
تا ز آستانه اش نتوانم به در شدن
پیرامنم کشید حصاری به یک نگاه
هوش مصنوعی: زمانی که نتوانم از درگاه او خارج شوم، با یک نگاه‌اش دور و برم را چون حصاری محکم کرده است.
آن کش به سر هوای شکار پلنگ بود
گردید صید شیر شکاری به یک نگاه
هوش مصنوعی: آن که تنها در فکر شکار پلنگ بود، به طور ناگهانی و با یک نگاه، به طعمه شیر شکار تبدیل شد.
بر عصمت تو سر نهم ای شیخ بی سخن
گر مال و جان فداش نیازی به یک نگاه
هوش مصنوعی: به تو احترام می‌گذارم ای بزرگوار بی‌کلام، حتی اگر مال و جانم را فدای تو کنم، نیازی به یک نگاه نیز از تو ندارم.
یک ره نظر کن آن مه ی منظور بی نظیر
تا پا و سر نگاه نداری به یک نگاه
هوش مصنوعی: نگاهی به آن معشوق بی‌نظیر بینداز، که اگر به زیبایی‌اش نگاه کنی، دیگر نه به پاهایش توجه می‌کنی و نه به سرش.
شنعت به ما مزن توگرش نیز بنگری
دنیا و دین خود بسپاری به یک نگاه
هوش مصنوعی: به ما آسیبی نزن، حتی اگر دنیا و دینت را با یک نگاه به ما واگذاری.
او را ببین و موعظه آغاز کن تو خرد
سر در قدومش ار نگذاری به یک نگاه
هوش مصنوعی: اگر او را ببینی، شروع به نصیحت کردن کن، اما اگر خود را در حضور او کوچک کنی، او را فقط با یک نگاه به چشمانت خواهد آورد.
لشکرکشی ز ترک وی آید که می برد
سودی به یک کرشمه سواری به یک نگاه
هوش مصنوعی: لشکرکشی از طرف او آغاز می‌شود، به طوری که می‌تواند با یک نگاه یا یک حرکت جذاب، همه چیز را به نفع خود تغییر دهد.
گفتی صفایی از نگهی باخت دین و دل
دادم هر آنچه داشتم آری به یک نگاه
هوش مصنوعی: تو با یک نگاه به من آرامش دادی و من در ازای آن، دین و دل خود را باخته و هر چیزی که داشتم را فدای آن نگاه کردم.