شمارهٔ ۳۲۷
آن گوی چوگان آزما چاه است یا سیمین ذقن
وآن طره اژدرنما مار است یا مشکین رسن
چوگان شکن گویش نگر، شیر افکن آهویش نگر
در هرخم مویش نگر، شهری پر آشوب از فتن
پیچان مویت کفر و دین، حیران بویت ماء و طین
شیدای خویت مهر و کین، یغمای رویت جان و تن
وصف تو در هر کشوری، حرف تو در هر دفتری
فکر تو در هر خاطری، ذکر تو در هر انجمن
سرمست وصلت عارفان، بیمار هجرت عاشقان
مجنون زلفت عاقلان، مفتون عشقت مرد و زن
ساقی بگردان جام می، مطرب بیا بنواز نی
شاهد کجا شد گو به وی، برخیز و برقع برفکن
رطلی از آب زرفشان، آن جوهر آتش فشان
اول صفایی را چشان، و آنگه بطی پیما به من
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن گوی چوگان آزما چاه است یا سیمین ذقن
وآن طره اژدرنما مار است یا مشکین رسن
هوش مصنوعی: گوی چوگان به عنوان یک چاه یا گودال شناخته میشود و همچنین اشاره به صورت ظاهری و زیبا دارد. در ادامه، طره مو که شبیه به اژدها توصیف شده، ممکن است به یک مار یا بند مشکین شباهت داشته باشد. در این متن به نوعی زیبایی و دوگانگی وجود دارد که بین اشیاء و نمادهایی که به تصویر کشیده شدهاند، ارتباط برقرار میکند.
چوگان شکن گویش نگر، شیر افکن آهویش نگر
در هرخم مویش نگر، شهری پر آشوب از فتن
هوش مصنوعی: ببین چگونه چنگ میزند و بازی میکند، شیر به خوبی شکارش را رها میکند. در هر پیچ مویش را ببین، شهری سرشار از هرج و مرج و ناآرامی در اثر فتنهها و آشوبها.
پیچان مویت کفر و دین، حیران بویت ماء و طین
شیدای خویت مهر و کین، یغمای رویت جان و تن
هوش مصنوعی: بیدار شدن از زیبایی تو، انسان را در حیرت و شگفتی فرو میبرد. پیچیدگی و زیبایی موی تو، هر دو جنبههای متفاوتی را به تصویر میکشد. هرچه بیشتر به وجود تو فکر میکنم، عشق و دشمنی، هر دو را در دل مییابم. چهره تو به گونهای است که جان و تن انسانی را به تصرف خود درمیآورد و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
وصف تو در هر کشوری، حرف تو در هر دفتری
فکر تو در هر خاطری، ذکر تو در هر انجمن
هوش مصنوعی: توصیف تو در هر سرزمینی شنیده میشود، سخن تو در هر مکانی گفته میشود، اندیشه تو در ذهن هر کسی است و نام تو در هر جمعی به زبانها میآید.
سرمست وصلت عارفان، بیمار هجرت عاشقان
مجنون زلفت عاقلان، مفتون عشقت مرد و زن
هوش مصنوعی: مستان پیوند عارفان، بیمار عشق عاشقان
مجنون زلف تو، عاقلان، فریبنده عشق تو
این شعر به حال و هوای کسانی اشاره دارد که تحت تأثیر عشق و زیبایی تو قرار گرفتهاند. عارفان و عاشقان به شدت تحت تأثیر این ارتباط هستند و تمامی انسانها، اعم از مرد و زن، در بند عشق تو گم شدهاند. این احساسات عمیق نشاندهنده آن است که عشق تو چقدر بر زندگی و نگرش دیگران تأثیر میگذارد.
ساقی بگردان جام می، مطرب بیا بنواز نی
شاهد کجا شد گو به وی، برخیز و برقع برفکن
هوش مصنوعی: ای ساقی، جام شراب را به دور بگردان، ای مطرب بیا و نی بنواز. شاهد کجاست؟ به او بگو که برخیزد و حجابش را بردارد.
رطلی از آب زرفشان، آن جوهر آتش فشان
اول صفایی را چشان، و آنگه بطی پیما به من
هوش مصنوعی: یک ظرفی از آب زلال و شفاف برایت بیاور که بوی آتش را میدهد. ابتدا آن را بچش تا صفای درونش را حس کنی و سپس به آرامی و با احتیاط به من نزدیک شو.