شمارهٔ ۳۲۶
در کیش عشق گرنه مرض شد شفای من
درد تو پس چراست نکوتر دوای من
آنجا که ما به رد و قبول آزمون شدیم
بالای دل فریب تو آمد بلای من
خونم ترا بحل که همان دست رنج تو
افزون بود هزار ره از خون بهای من
شادیم با غم تو ولی ترسم آسمان
نگذارد از حسد که شود آشنای من
از دیگران برید و به ما برد روزگار
عشقت نکو شناخت مرا از وفای من
ننمودم از فراق تو کس راه چاره ای
جز غم که شد به جان سپری رهنمای من
بگداختی در آتش هجران دلت چو موم
بودی اگر تو با همه سختی به جای من
جز ناامیدی من و امید مدعی
حاصل ترا چه بود ز چندین جفای من
مرگ خود از خدای بخواهیم یا رقیب
تا زین دو خود چه خواسته باشد خدای من
از حسن و عشق این دو صفایی به ما رسید
ناز از برای یار و نیاز از برای من
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در کیش عشق گرنه مرض شد شفای من
درد تو پس چراست نکوتر دوای من
هوش مصنوعی: اگر در عشق به حقیقت بپردازم، بیماری من درمان توست؛ پس چرا دارویی که من دارم بهتر از این نیست؟
آنجا که ما به رد و قبول آزمون شدیم
بالای دل فریب تو آمد بلای من
هوش مصنوعی: در جایی که ما در امتحان عشق تو رد و قبول شدیم، عشق تو باعث شد که دلم به شدت آزار ببیند.
خونم ترا بحل که همان دست رنج تو
افزون بود هزار ره از خون بهای من
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه من با تمام وجود و از جان خود برای تو تلاش میکنم و برای به دست آوردن تو کوشش میکنم، زیرا دستاورد و موفقیتهای تو به مراتب ارزشمندتر از هزینهای است که من برای این موضوع صرف میکنم.
شادیم با غم تو ولی ترسم آسمان
نگذارد از حسد که شود آشنای من
هوش مصنوعی: ما با وجود غم تو شاد هستیم، اما نگرانم که آسمان به خاطر حسادت اجازه ندهد که تو نزدیک من شوی.
از دیگران برید و به ما برد روزگار
عشقت نکو شناخت مرا از وفای من
هوش مصنوعی: روزگار عشق تو باعث شد که دیگران را کنار بگذارم و به تو روی آورم. اکنون به خوبی از وفاداری من آگاهی داری.
ننمودم از فراق تو کس راه چاره ای
جز غم که شد به جان سپری رهنمای من
هوش مصنوعی: از جدایی تو هیچ کس را راه حلی نیافتم، جز اینکه غم و اندوهی شد، که به قلبم نشسته و راهنمای من شده است.
بگداختی در آتش هجران دلت چو موم
بودی اگر تو با همه سختی به جای من
هوش مصنوعی: اگر تو به جای من با تمام مشکلات و سختیها مواجه میشدی، دل تو هم مانند موم در آتش جدایی ذوب میشد.
جز ناامیدی من و امید مدعی
حاصل ترا چه بود ز چندین جفای من
هوش مصنوعی: جز ناامیدی من و امید مدعی، حاصل کار تو چقدر بود از تمام آزارهایی که من به تو رساندم.
مرگ خود از خدای بخواهیم یا رقیب
تا زین دو خود چه خواسته باشد خدای من
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره شده است که باید مرگ را یا از خداوند طلب کنیم یا از رقیب خود، زیرا در نهایت هر چه که در زندگی برای ما مقدر شده باشد، از جانب خداوند است. به عبارت دیگر، سرنوشت ما تحت کنترل نیرویی بزرگتر است و هر آنچه به ما داده میشود یا از ما گرفته میشود، بر اساس حکمت الهی است.
از حسن و عشق این دو صفایی به ما رسید
ناز از برای یار و نیاز از برای من
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و عشق، بر ما نیکی و صفایی نازل شده است: محبت برای محبوب و نیازمندی برای خودم.