گنجور

شمارهٔ ۳۲۳

یک رشحه از تراوش لعلت به کام من
خوشتر که ریزد آب خضر جم به جام من
شیر و شراب و شکر و شهدم به کار نیست
تا کوثر دهان تو باشد به کام من
رسواییم ز عشق تو افزود و ننگ نیست
این قرعه از الست برآمد به نام من
پیداست انقلاب من از اضطراب وی
پیک صبا چو پیش تو آرد پیام من
ویران ترم نسازد ازین باش گو سپهر
تا روز حشر در صدد انهدام من
سعی من از تو بیش بود در هلاک خویش
دیگر تو بگذر ای فلک از انتقام من
ادبار بین که مهر من افزود کین او
اقبال بین که دانه ی او گشت دام من
فرقم برآستان تو پامال غیر شد
تاب لگد ندارد ازین بیش بام من
گر مشتری به مهر من آن ماه خرگهی است
گردد هزار توسن بهرام رام من
تا خاک فقر را چو صفایی شدم مقیم
بس رشک برده شاه و گدا برمقام من

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک رشحه از تراوش لعلت به کام من
خوشتر که ریزد آب خضر جم به جام من
هوش مصنوعی: یک قطره از زیبایی‌ات به کام من شیرین‌تر است از اینکه آب خضر، که بهشتی است، در جام من بریزد.
شیر و شراب و شکر و شهدم به کار نیست
تا کوثر دهان تو باشد به کام من
هوش مصنوعی: شیر و شراب و شکر و عسل برایم ارزشی ندارند، چرا که تنها چیزی که می‌خواهم طعم دهان توست.
رسواییم ز عشق تو افزود و ننگ نیست
این قرعه از الست برآمد به نام من
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق تو رسوا شده‌ام و این رسوایی برایم ننگ نیست، چرا که این سرنوشت از ازل بر سر من نوشته شده است.
پیداست انقلاب من از اضطراب وی
پیک صبا چو پیش تو آرد پیام من
هوش مصنوعی: بسیار واضح است که دلتنگی من ناشی از نگرانی اوست. هنگامی که پیک صبح به حضور تو می‌رسد، پیام من را به همراه خواهد آورد.
ویران ترم نسازد ازین باش گو سپهر
تا روز حشر در صدد انهدام من
هوش مصنوعی: این دنیا بیشتر از این مرا خراب نکند، ای آسمان! تا روز قیامت در تلاش برای نابودی من خواهی بود.
سعی من از تو بیش بود در هلاک خویش
دیگر تو بگذر ای فلک از انتقام من
هوش مصنوعی: کوشش من برای نابودی خودم بیشتر از تو بود، بنابراین ای روزگار، دیگر از انتقام من بگذر.
ادبار بین که مهر من افزود کین او
اقبال بین که دانه ی او گشت دام من
هوش مصنوعی: نگاه کن به دشمنی که محبت من به او افزایش یافته است و حالا ببین چگونه خوش شانسی من به خاطر او به دامم افتاده است.
فرقم برآستان تو پامال غیر شد
تاب لگد ندارد ازین بیش بام من
هوش مصنوعی: من دیگر به قدری زیر فشار و آزار دیگران هستم که توان تحمل سختی‌های بیشتر را ندارم و دیگر نمی‌توانم از این بیشتر طاقت بیاورم.
گر مشتری به مهر من آن ماه خرگهی است
گردد هزار توسن بهرام رام من
هوش مصنوعی: اگر مشتری به عشق من مانند آن ماه زیبا باشد، هزار اسب بهرام نیز در برابر من تسلیم می‌شود.
تا خاک فقر را چو صفایی شدم مقیم
بس رشک برده شاه و گدا برمقام من
هوش مصنوعی: من در وضعیتی هستم که حتی خاک فقر برایم به زیبایی و مقام تبدیل شده است. این موقعیت باعث شده که هم پادشاهان و هم آدم‌های عادی به من حسادت کنند.