گنجور

شمارهٔ ۳۲۰

الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن
سزاوار عذابم رحمتم بر شرمساری کن
به زیبائیت از رسوائیم چیزی نیفزاید
به ستاری خود بر زشتی من پرده داری کن
گناهی کش به محشر نیست ره کردیم و جا دارد
به استغنای خویش از بیش و کم آمرزگاری کن
کمالات تو بی پایان جهان نقص ما بی حد
به جاه و عزت خویشم نظر برفقر و خواری کن
ز دریاهای فیض و رحمتت یک رشحه کم ناید
ز ابر مکرمت برکشته ی ما آبیاری کن
به عجزم ز احتمال کیفر کردار بد بنگر
به حلم خویش بربار گرانم بردباری کن
چو خوبان فاش و پنهانم به خیر خویش ره بنما
به حفظ خویش از شر بدانم پاسداری کن
به هیچم برندارد کس ز ارباب هنر دانم
تو با چندین عیوب از فضل خاصم خواستاری کن
غنا و قدرت حق را به زور و زر چه می سنجی
صفایی سر به خاک درگهش بگذار و زاری کن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن
سزاوار عذابم رحمتم بر شرمساری کن
هوش مصنوعی: خداوندا، من نمی‌توانم به تنهایی بر نفس خود غلبه کنم. لطفاً تو مرا یاری کن، زیرا سزاوار مجازات هستم و از شرم به تو پناه می‌آورم.
به زیبائیت از رسوائیم چیزی نیفزاید
به ستاری خود بر زشتی من پرده داری کن
هوش مصنوعی: زیبایی تو به رسوایی من اضافه نمی‌کند، بنابراین با ستی خودت بر زشتی‌های من پرده‌پوشی کن.
گناهی کش به محشر نیست ره کردیم و جا دارد
به استغنای خویش از بیش و کم آمرزگاری کن
هوش مصنوعی: ما خطایی نداریم که در روز قیامت از آن پرده‌برداری شود، بنابراین شایسته است که به خاطر خودمان از خدا بخواهیم که ما را عفو کند و از گناه و نیکی‌های ناچیز دوری کنیم.
کمالات تو بی پایان جهان نقص ما بی حد
به جاه و عزت خویشم نظر برفقر و خواری کن
هوش مصنوعی: کمالات و زیبایی‌های تو بی‌انتهاست، اما نقص‌ها و ضعف‌های ما حد و مرزی ندارند. ای بزرگوار، به مقام و عزت خود توجه کن و بر فقر و ذلت ما رحم کن.
ز دریاهای فیض و رحمتت یک رشحه کم ناید
ز ابر مکرمت برکشته ی ما آبیاری کن
هوش مصنوعی: از دریاهای رحمت و فیض تو، حتی یک قطره هم به کم نیست؛ خواهش می‌کنم ما را که از برکات تو بی‌بهره‌ایم، با رحمت‌های خود سیراب کن.
به عجزم ز احتمال کیفر کردار بد بنگر
به حلم خویش بربار گرانم بردباری کن
هوش مصنوعی: به ناتوانی و احتمال عذاب ناشی از کارهای بد خود نگاه کن و با صبوری و بردباری، بار سنگین مشکلات را تحمل کن.
چو خوبان فاش و پنهانم به خیر خویش ره بنما
به حفظ خویش از شر بدانم پاسداری کن
هوش مصنوعی: به خوبی‌های خود آگاه هستم و در برابر بدی‌ها نیز مواظبم. ای معشوق، راهی به سوی نیکویی‌ها به من نشان بده و مرا از آزار و شر دور نگه‌دار.
به هیچم برندارد کس ز ارباب هنر دانم
تو با چندین عیوب از فضل خاصم خواستاری کن
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند مرا از جایگاه خود برکنار کند. می‌دانم که با وجود عیوب زیادت، تو همچنان از علم و فضل خاصم انتظار داری.
غنا و قدرت حق را به زور و زر چه می سنجی
صفایی سر به خاک درگهش بگذار و زاری کن
هوش مصنوعی: قدرت و غنای حق را نمی‌توان با ثروت و زور مقایسه کرد؛ با کناره‌گیری از دنیا و سجده بر درگاه او، دل را به زاری و درخواست بسپار.