شمارهٔ ۳۱۸
هر شبم چون شمع در بزمت به زاری سر بریدن
به که ناکام از سر کویت به خواری پا کشیدن
زندگی چبود به هجران پیش رویت، هست ما را
لذتی بر خاک خفتن دولتی در خون تپیدن
سرخوشم برخون خویش اما امان از زخم کاری
کز قفای قاتلم گامی دو نگذارد دویدن
سر به زیر بال در کنج قفس یا قید دامی
به که بهر آشیان در طرف گلزارم پریدن
زخم تیغ آشنا از مرهم بیگانه اولی
از دعای غیر به دشنامم از دلبر شنیدن
لوحش الله چون تو نقشی کی تواندکلک مانی
معنی چندین ملک در ضمن یک صورت کشیدن
ریخت دوارن زهر هجرانت به جام شوربختان
تا به کام دشمن آید لعل شیرینت مکیدن
چشم بگشایم اگر بر لاله بی گلبرگ آن رخ
گل نماید جای خارم در نظر خنجر خلیدن
ز اتفاق باغبانانم صفایی دسترس کو
نوبری ز آن باغ خوردن یا گلی ز آن شاخ چیدن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر شبم چون شمع در بزمت به زاری سر بریدن
به که ناکام از سر کویت به خواری پا کشیدن
هوش مصنوعی: هر شب مانند شمعی که در مهمانی میسوزد و به حال زاری و اندوه میگدازد، بهتر است که با سر بریدن از عشق تو مواجه شوم تا اینکه به طعنه و بیاحترامی از درگاه تو دور شوم.
زندگی چبود به هجران پیش رویت، هست ما را
لذتی بر خاک خفتن دولتی در خون تپیدن
هوش مصنوعی: زندگی چه ارزش دارد در دوری تو؟ برای ما تنها لذتی از خوابیدن بر خاک و در خون تپیدن باقی مانده است.
سرخوشم برخون خویش اما امان از زخم کاری
کز قفای قاتلم گامی دو نگذارد دویدن
هوش مصنوعی: من به زندگی خودم با شادی و خوشحالی ادامه میدهم، اما افسوس که زخم عمیق و ناراحتکنندهای دارم که هرگز از دامن قاتل خود دور نمیشود و هرگز نمیتوانم از آن فرار کنم.
سر به زیر بال در کنج قفس یا قید دامی
به که بهر آشیان در طرف گلزارم پریدن
هوش مصنوعی: سردرگم نشو، قفس را بپذیر و سرت را پایین نگهدار؛ زیرا به جای اینکه خود را در دام گلزار پرواز دادی، بهتر است در این قید و بندها بمانی.
زخم تیغ آشنا از مرهم بیگانه اولی
از دعای غیر به دشنامم از دلبر شنیدن
هوش مصنوعی: زخم ناشی از روابط نزدیک، از درمان کسانی که بیگانهاند بدتر است. دعای دیگران برای من به اندازه دشنامهایم از محبوبم اهمیت ندارد.
لوحش الله چون تو نقشی کی تواندکلک مانی
معنی چندین ملک در ضمن یک صورت کشیدن
هوش مصنوعی: خداوند میتواند نقش تو را بر روی لوح بنویسد، اما هیچ کس نمیتواند مانند تو، معانی و ویژگیهای چندین عالم را در یک تصویر به تصویر بکشد.
ریخت دوارن زهر هجرانت به جام شوربختان
تا به کام دشمن آید لعل شیرینت مکیدن
هوش مصنوعی: عذاب و درد ناشی از دوری تو به اندازهای زیاد است که مانند زهر در دل کسی است. این نابودی و تلخی به قدری شدید است که باعث میشود حریفان و دشمنان نیز از زیبایی و شیرینی تو بهرهمند شوند.
چشم بگشایم اگر بر لاله بی گلبرگ آن رخ
گل نماید جای خارم در نظر خنجر خلیدن
هوش مصنوعی: اگر چشمانم را به روی لالهای که گلبرگ ندارد بگشایم، آن چهرهی زیبا همچون خاری در نظر من جلوه میکند.
ز اتفاق باغبانانم صفایی دسترس کو
نوبری ز آن باغ خوردن یا گلی ز آن شاخ چیدن
هوش مصنوعی: به خاطر همنشینی با باغبانان، به من زیبایی و طراوتی دست داده است. آیا میتوانم از این باغ میوهای بچینم یا گلی از شاخهها بکنم؟