شمارهٔ ۳۰۱
به جز خار جفا زین گل عذاران
مرا نامد نصیب از خیل یاران
شدم پیر از فراقش در جوانی
نهالم را دی آمد در بهاران
گراییدم به عشق از شوق رفتم
به پای ناودان از زیر باران
کمان ابروی ما را گو به پرهیز
ز تیر ناله شب زنده داران
بیا واعظ ببین آن گونه تا من
نمایم با تو داغ سوگواران
تو تا خود زخم تیغش برنداری
خبر نایی ز سوز داغداران
به چشم عبرتش یک ره نظر کن
ولی غافل مشو ز آن تیر باران
ز جانان جور و ناز آمد تلافی
به پاداش وفای حق گزاران
ز صد گلزار بیزاری بجویند
بدین رخ گر ببینندت هزاران
نه تنها شد صفایی پای بندت
چو من سرگشته داری صد هزاران
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به جز خار جفا زین گل عذاران
مرا نامد نصیب از خیل یاران
هوش مصنوعی: به جز زخم و درد و رنجی که از محبت و وفاداری میکشم، هیچ چیز دیگری از جمع دوستان و یاران برایم نصیب نشده است.
شدم پیر از فراقش در جوانی
نهالم را دی آمد در بهاران
هوش مصنوعی: از دوری او در جوانی سالم پیر شدم و در بهار، دی به سراغ نهالم آمد.
گراییدم به عشق از شوق رفتم
به پای ناودان از زیر باران
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، شوق و ذوق من به قدری زیاد شد که به سمت ناودان رفتم و زیر باران ایستادم.
کمان ابروی ما را گو به پرهیز
ز تیر ناله شب زنده داران
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به ابروی ما نگاه کند، بهتر است که از تیر ناله شبزندهداران دوچار آسیب نشود.
بیا واعظ ببین آن گونه تا من
نمایم با تو داغ سوگواران
هوش مصنوعی: بیا ای واعظ، بیا تا من به تو نشان دهم که سوگواران چگونه دردِ خود را به نمایش میگذارند.
تو تا خود زخم تیغش برنداری
خبر نایی ز سوز داغداران
هوش مصنوعی: تا زمانی که خودت زخم تیغ را از تن خود برنداری، هیچ خبری از سوز و درد عاشقانی که در آتش عشق میسوزند نخواهی داشت.
به چشم عبرتش یک ره نظر کن
ولی غافل مشو ز آن تیر باران
هوش مصنوعی: به چشمان عبرتش نگاهی بینداز، اما مراقب باش که به تهاجم تیرهای کینهتوزانه غافل نشوی.
ز جانان جور و ناز آمد تلافی
به پاداش وفای حق گزاران
هوش مصنوعی: محبت و وفای واقعی در برابر محبت و ناز و بیرحمی معشوق جبران میشود.
ز صد گلزار بیزاری بجویند
بدین رخ گر ببینندت هزاران
هوش مصنوعی: اگر هزاران گلزار هم ببینند، از روی تو و چهرهات بیزار خواهند بود.
نه تنها شد صفایی پای بندت
چو من سرگشته داری صد هزاران
هوش مصنوعی: تو که به عشق و محبت من دلبستهای، مانند من که در این حال غرق شدم، میتوانی حال و هوای دلانگیزی برای خود بسازی.