شمارهٔ ۲۹۸
صرف شد عمر گرانمایه به جمع زر و سیم
و اندرین رسته نگیرند به جز قلب سلیم
وای زین خجلت و خوف و خطر و خبط و خطا
که امانم همه باک است و امیدم همه بیم
سفرکوی تو حد نیست گدایی چو مرا
مگرم بدرقه ی راه کنی لطف قدیم
جهل من بین که بدین ضعف و حقارت رفتم
زیر باری که ابا جست از آن عرش عظیم
خلق را خلق کریم تو و اوصاف حسن
حجتی بود مبین ز آیت احسن تقویم
روی دل در دو جهان تافت زهر رتبه مقام
هر که گردید به خاک سر کوی تو مقیم
در بهشتم همه جا تا بودم قرب جوار
که شراری است مرا ز آتش هجر تو جحیم
نام پرهیز مبر لاف کرامات مباف
که صفایی تو نه ای قابل اکرام کریم
شرک را عار ز توحید تو با این تمکین
کفر را ننگ ز اسلام تو با این تسلیم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صرف شد عمر گرانمایه به جمع زر و سیم
و اندرین رسته نگیرند به جز قلب سلیم
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای انسان صرف جمع کردن ثروت و دارایی میشود، اما در این بین چیزی جز قلب پاک و سالم ارزش واقعی ندارد.
وای زین خجلت و خوف و خطر و خبط و خطا
که امانم همه باک است و امیدم همه بیم
هوش مصنوعی: ناراحتی، ترس و خطر و اشتباهات باعث خجالت من شدهاند. همه امیدم تبدیل به نگرانی شده است و به نظر میرسد که در هیچکدام از این حالات نجاتی ندارم.
سفرکوی تو حد نیست گدایی چو مرا
مگرم بدرقه ی راه کنی لطف قدیم
هوش مصنوعی: سفر به سرزمین تو برای من هیچ محدودیتی ندارد. من که گدا و نیازمند توام، جز این نمیخواهم که با لطف و محبت قدیمیات مرا در این راه همراهی کنی.
جهل من بین که بدین ضعف و حقارت رفتم
زیر باری که ابا جست از آن عرش عظیم
هوش مصنوعی: من نمیفهمم که چگونه به این ضعف و کوچکی رسیدم، در حالی که زیر بار چیزی رفتم که حتی فرشتگان از حمل آن در عرش بزرگ خود امتناع کردند.
خلق را خلق کریم تو و اوصاف حسن
حجتی بود مبین ز آیت احسن تقویم
هوش مصنوعی: آفریدههای تو و ویژگیهای نیکوی تو، نشانهای روشن و بارز از شایستگی و زیبایی آفریده شدهاند.
روی دل در دو جهان تافت زهر رتبه مقام
هر که گردید به خاک سر کوی تو مقیم
هوش مصنوعی: دل در دو جهان به زیباییاش میدرخشد و مقام و مرتبهای که هر کسی پیدا کند، از خاک سر کوی تو نشأت میگیرد.
در بهشتم همه جا تا بودم قرب جوار
که شراری است مرا ز آتش هجر تو جحیم
هوش مصنوعی: در بهشت با تمام وجودم احساس نزدیکی به تو را دارم، اما با آن حال، شعلهای در دل من از سوز جداییات وجود دارد که این احساس بهشت را به جهنم تبدیل میکند.
نام پرهیز مبر لاف کرامات مباف
که صفایی تو نه ای قابل اکرام کریم
هوش مصنوعی: بدون ادعای کرامت و بزرگمنشی، نام پرهیز را فراموش نکن، زیرا تو لایق احترام و ارادت نیستی.
شرک را عار ز توحید تو با این تمکین
کفر را ننگ ز اسلام تو با این تسلیم
هوش مصنوعی: شرک برای تو به خاطر توحیدت زشت است و کفر برای تو به خاطر تسلیم و پیرویات از اسلام ناپسند به شمار میآید.