شمارهٔ ۲۹۵
ساقی امشب ز تو ما چشم نگاهی داریم
بی ریا قصد ثوابی به گناهی داریم
منع ما گو نکند محتسب از می که شگرف
جرم بخشنده خطاپوش الهی داریم
نهراسیم اگر سنگ ببارد ز سپهر
ما که در سایه ی میخانه پناهی داریم
هر کس از شهر به گلگشت بهاران برخاست
ما نشستیم و چو دل سوی تو راهی داریم
باش کو روشنی روز خلایق خورشید
شب ما خوش که ز رخسار تو ماهی داریم
شاه را خاطر اگر شاد به سرهنگ و نظام
ما ز چشم و مژه سلطان و سپاهی داریم
خصم گو خم به کمان ستم افکن سوی ما
راست ما هم به دل تیر تو آهی داریم
خوار در ما منگر کز اثر دولت عشق
بس گداییم ولی عزت و جاهی داریم
دل ز شبرنگ سر زلف نگهدار که ما
رایت از گیسوی او روز سیاهی داریم
نیست هر چند صفایی ز جهان هیچ مرا
لیکن از دولت فقر آنچه بخواهی داریم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی امشب ز تو ما چشم نگاهی داریم
بی ریا قصد ثوابی به گناهی داریم
هوش مصنوعی: امشب از تو انتظار یک نگاه داریم، بدون اینکه بخواهیم به دنبال پاداش یا ثواب باشیم، به گناهی هم اقدام میکنیم.
منع ما گو نکند محتسب از می که شگرف
جرم بخشنده خطاپوش الهی داریم
هوش مصنوعی: محتسب نمیتواند ما را از نوشیدن شراب منع کند، زیرا ما در زیر سایهٔ بخشش و رحمت الهی قرار داریم که خطاهای ما را میپوشاند.
نهراسیم اگر سنگ ببارد ز سپهر
ما که در سایه ی میخانه پناهی داریم
هوش مصنوعی: نگران نباشیم اگر از آسمان سنگی بیفتد، زیرا در سایهی میخانهای که داریم، پناه امنی داریم.
هر کس از شهر به گلگشت بهاران برخاست
ما نشستیم و چو دل سوی تو راهی داریم
هوش مصنوعی: هر کسی از شهر برای گردش در بهار خارج شد، اما ما در اینجا نشستهایم و دلمان به سمت تو میرود.
باش کو روشنی روز خلایق خورشید
شب ما خوش که ز رخسار تو ماهی داریم
هوش مصنوعی: باشد که روز خاصخلایق روشن شود، اما ما در شب خوشحالیم زیرا از چهره تو مانند ماهی داریم.
شاه را خاطر اگر شاد به سرهنگ و نظام
ما ز چشم و مژه سلطان و سپاهی داریم
هوش مصنوعی: اگر خاطر پادشاه شاد باشد، ما نیز به سرهنگ و نظام خود دلگرم هستیم و از چشم و مژهی سلطان و سپاهی پشتیبانی میکنیم.
خصم گو خم به کمان ستم افکن سوی ما
راست ما هم به دل تیر تو آهی داریم
هوش مصنوعی: دشمن، کمان ستم را به سمت ما بکش و تیر خود را رها کن، چرا که ما نیز در دل خود آهی از تیر تو داریم.
خوار در ما منگر کز اثر دولت عشق
بس گداییم ولی عزت و جاهی داریم
هوش مصنوعی: به دیگران نگاه نکن که ما از نظر ظاهری بیارزش به نظر میرسیم؛ زیرا تحت تأثیر عشق، هرچند فقیر هستیم، اما دارای افتخار و مقام ویژهای هستیم.
دل ز شبرنگ سر زلف نگهدار که ما
رایت از گیسوی او روز سیاهی داریم
هوش مصنوعی: دل از زیبایی و درخشش موهای نگهدار پر شده است، زیرا ما از گیسوی او دلیلی برای تاریکی و غم داریم.
نیست هر چند صفایی ز جهان هیچ مرا
لیکن از دولت فقر آنچه بخواهی داریم
هوش مصنوعی: هرچند جهان برای من هیچ زیبایی ندارد، اما از لطف فقر، هرچه بخواهی در اختیار دارم.