گنجور

شمارهٔ ۲۸۴

به لب رسید به جانان رسید تا جانم
چه خوش به وقت به بالین رسید جانانم
شکست دست و غمم تخته بند هجران ساخت
عجب مبین که قبا ننگری گریبانم
به رحمت ازلی یابم از مرض بهبود
طبیب کو نکند سعی سوی درمانم
نهد به زخم درون مرهمم حکیم خبیر
خبر دهید به جراح گول نادانم
زوال یافت اگر منادیم خود ازخاطر
عوض رسید ز غم نعمتی فراوانم
رسدعنایت غیبی به داد سوختگان
چه غم که داد ندادند اهل دورانم
امیدوار و دل آسوده ام به خاطر جمع
که کارهای پریشان رسد به سامانم
کسیم گر نخورد غم کشیده باد مدام
به فرق سایه فضل خدای سبحانم
معاشران همه کافر اگر نیند چرا
کنند رنجه مرا من خود ار مسلمانم
به ذیل لطف خدایی زنم صفایی چنگ
گر احتساب نفرمود عدل سلطانم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به لب رسید به جانان رسید تا جانم
چه خوش به وقت به بالین رسید جانانم
هوش مصنوعی: به لب آمدم و به معشوق رسیدم، تا جانم چه خوشبختی نصیبم شد که در کنار معشوقم به بستر رسیدم.
شکست دست و غمم تخته بند هجران ساخت
عجب مبین که قبا ننگری گریبانم
هوش مصنوعی: دست من شکسته و غم من مانند زنجیری است که باعث جدایی شده است. عجیب است که تو فقط به لباس من نگاه می‌کنی و به حالت و احوال غم‌انگیزم توجهی نمی‌کنی.
به رحمت ازلی یابم از مرض بهبود
طبیب کو نکند سعی سوی درمانم
هوش مصنوعی: به لطف و رحمت پروردگار، امیدوارم از بیماری‌ام بهبود یابم. اما آیا طبیبی وجود دارد که برای درمان من تلاشی کند؟
نهد به زخم درون مرهمم حکیم خبیر
خبر دهید به جراح گول نادانم
هوش مصنوعی: به من بگویید که حکیم ماهر، زخم‌های درونیم را درمان کند، اما مواظب باشید که به جراح نادانی که نمی‌داند چه می‌کند، سپردم.
زوال یافت اگر منادیم خود ازخاطر
عوض رسید ز غم نعمتی فراوانم
هوش مصنوعی: اگر من از یاد بروم، نباید نگران باشم؛ چون به جای غم، نعمت‌های فراوانی به من خواهد رسید.
رسدعنایت غیبی به داد سوختگان
چه غم که داد ندادند اهل دورانم
هوش مصنوعی: دست کمک غیبی به گلسوزان می‌رسد، پس نباید نگران بود که مردم زمانه چیزی به آن‌ها نمی‌دهند.
امیدوار و دل آسوده ام به خاطر جمع
که کارهای پریشان رسد به سامانم
هوش مصنوعی: من امیدوار و آرام هستم به خاطر اینکه وقتی همه دور هم جمع می‌شوند، مشکلات و بی‌نظمی‌ها به خوبی حل می‌شود و به وضعیت مناسبی می‌رسد.
کسیم گر نخورد غم کشیده باد مدام
به فرق سایه فضل خدای سبحانم
هوش مصنوعی: اگر کسی غمی نچشد، این نشان از سایه‌ی همیشگی لطف و رحمت خداوند بر سر او است.
معاشران همه کافر اگر نیند چرا
کنند رنجه مرا من خود ار مسلمانم
هوش مصنوعی: دوستان اگر همه‌ شان بی‌ faith و ایمان باشند، چرا باید به من زحمت بدهند؟ من خودم به ایمانم اطمینان دارم و مسلمانم.
به ذیل لطف خدایی زنم صفایی چنگ
گر احتساب نفرمود عدل سلطانم
هوش مصنوعی: با لطف و رحمت خداوند، زندگی‌ام را زیبا و دل‌نشین می‌سازم و اگر عدالت سلطان را در نظر نگیرم، به حساب نمی‌آید.