گنجور

شمارهٔ ۲۷۷

ساقی بریز باده ی صافی به ساغرم
کاین آتش اکتفا کند از آب کوثرم
با این شراب تلخ کجا در بهشت نیز
حاجت به شیر و شهد و شراب است و شکرم
فتوی به ترک می دهد ار شیخ مسلمین
اول کسی منم که بدین کیش کافرم
بروعده های نسیه واعظ چه اعتماد
من خوش به نقد از کفت این می همی خورم
از دست حور ساغر صهبای سلسبیل
ناید خوش آن چنان که می از دست دلبرم
بر ما طریق کعبه حاجت گم است کاش
صاحب دلی شود به خرابات رهبرم
دیگر به در نمی روم از کوی می فروش
خوشتر ز تخت تاجوری خاک این درم
افشانم آستین تفاخر برآسمان
فرسود تا به تربت این آستان سرم
از کین مهر و ماه صفایی مرا چه باک
تا جام باده برکف و جانانه در برم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی بریز باده ی صافی به ساغرم
کاین آتش اکتفا کند از آب کوثرم
هوش مصنوعی: ای ساقی، لطفاً شراب زلالی در لیوانم بریز؛ زیرا این آتش درون من تنها با آب کوثر که از بهشت می‌آید، خاموش نمی‌شود.
با این شراب تلخ کجا در بهشت نیز
حاجت به شیر و شهد و شراب است و شکرم
هوش مصنوعی: با نوشیدن این شراب تلخ، دیگر نیازی به شیر، عسل و دیگر نوشیدنی‌های خوشمزه هم در بهشت نیست.
فتوی به ترک می دهد ار شیخ مسلمین
اول کسی منم که بدین کیش کافرم
هوش مصنوعی: اگر شیخ مسلمانان حکمی بدهد که باید نوشیدنی الکلی را ترک کرد، من اولین کسی هستم که به این دین کافر هستم.
بروعده های نسیه واعظ چه اعتماد
من خوش به نقد از کفت این می همی خورم
هوش مصنوعی: به وعده‌های امروز و فردا وعظ‌کننده اعتماد نکن، من از حالا از دست خودم این می را می‌نوشم.
از دست حور ساغر صهبای سلسبیل
ناید خوش آن چنان که می از دست دلبرم
هوش مصنوعی: شراب خوشمزه‌ای که از دست حوری به من می‌رسد، خوب نیست؛ آنقدر که شراب دلبرم برایم لذت‌بخش است.
بر ما طریق کعبه حاجت گم است کاش
صاحب دلی شود به خرابات رهبرم
هوش مصنوعی: ما در جستجوی حقایق و آرزوهایمان گم شده‌ایم و آرزو می‌کنیم که کاش کسی با دل آگاه و راهنما پیدا شود تا ما را به مسیر صحیح هدایت کند.
دیگر به در نمی روم از کوی می فروش
خوشتر ز تخت تاجوری خاک این درم
هوش مصنوعی: دیگر نمی‌خواهم از محله می‌فروش خارج شوم؛ چرا که برایم دلپذیرتر از تخت و تاج، تکیه‌گاهم در اینجا است.
افشانم آستین تفاخر برآسمان
فرسود تا به تربت این آستان سرم
هوش مصنوعی: آستین خود را با افتخار به سمت آسمان بلند کرده‌ام تا بر گردن خاک این مکان سرم را بگذارم.
از کین مهر و ماه صفایی مرا چه باک
تا جام باده برکف و جانانه در برم
هوش مصنوعی: من از کینه و دشمنی نگران نیستم، چون در دستم جام شراب است و محبوبم در کنارم است.