گنجور

شمارهٔ ۲۵۰

نهی مرهم به زخمم یا کنی ریش
بود کی با توام پروایی از خویش
به حال مهر و کین روی سوی من باش
چه جلابم فرستی یا دهی بیش
خوشم تا با منت باشد توجه
دهی نوشم به رحمت یا زنی نیش
به وصل از یاد هجرانت ملولم
نیرزد قرب با این مایه تشویش
نشاندی تیرسان نالان به خاکم
ز شست ترک ای ترک جفا کیش
ز ترس مدعی گم گشته ام را
کجا دارم ز کس یارای تفتیش
ندانم از کجا این دردها را
کنم درمان که هست از صبر من بیش
به مرگ از زندگی بیزاریم داد
بسی منت به دوشم از بد اندیش
لباس عاریت چو از هردو شد سلب
چه دانی فرق دولتمند و درویش
صفایی رو به اسباب خدا داشت
امید ار داشت از بیگانه یا خویش
وگرنه ما سوی الله مردگانند
ز غیر زنده کی کاری رود پیش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نهی مرهم به زخمم یا کنی ریش
بود کی با توام پروایی از خویش
هوش مصنوعی: اگر مرهمی بر زخم‌هایم نگذاری یا ریشخند کنی، دیگر چه معنی دارد که با تو هستم و از خودم هراسی ندارم؟
به حال مهر و کین روی سوی من باش
چه جلابم فرستی یا دهی بیش
هوش مصنوعی: به حال محبت و دشمنی، به سمت من بیا. آیا نیکویی برای من می‌فرستی یا اینکه بیشتر از آن را به من می‌دهی؟
خوشم تا با منت باشد توجه
دهی نوشم به رحمت یا زنی نیش
هوش مصنوعی: من از اینکه با محبت و توجه‌ات به من نگاه می‌کنی خوشحال هستم، چه اگر با رحمت به من نیکی کنی و چه اگر با نیش زبانی به من آسیب برسانی.
به وصل از یاد هجرانت ملولم
نیرزد قرب با این مایه تشویش
هوش مصنوعی: من از هجران و جدایی تو به اندازه‌ای دلتنگ و آشفته‌ام که نزدیک شدن به تو برایم هیچ ارزشی ندارد.
نشاندی تیرسان نالان به خاکم
ز شست ترک ای ترک جفا کیش
هوش مصنوعی: تو با تیرهای زهرآگینت دل مرا آزرده‌ای، ای ترک جفاخو! چه زمانی به این درد و رنج من پایان خواهی داد؟
ز ترس مدعی گم گشته ام را
کجا دارم ز کس یارای تفتیش
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از ادعاهای دیگران، من نمی‌دانم کجا رخت را بگذارم، زیرا هیچ‌کس توانایی تفتیش این وضعیت را ندارد.
ندانم از کجا این دردها را
کنم درمان که هست از صبر من بیش
هوش مصنوعی: نمی‌دانم این دردها را از کجا درمان کنم، زیرا دیگر صبر من تمام شده است.
به مرگ از زندگی بیزاریم داد
بسی منت به دوشم از بد اندیش
هوش مصنوعی: از زندگی خسته و ناراضی هستیم و احساس می‌کنیم بار زیادی از افکار منفی بر دوش ماست.
لباس عاریت چو از هردو شد سلب
چه دانی فرق دولتمند و درویش
هوش مصنوعی: زمانی که لباس عاریه (اجاره‌ای) از هر دو طرف گرفته شود، چگونه می‌توانی تفاوت بین ثروتمند و بی‌درآمد را تشخیص دهی؟
صفایی رو به اسباب خدا داشت
امید ار داشت از بیگانه یا خویش
هوش مصنوعی: امید به چیز خوب و خوشی داشت، اگرچه ممکن بود آن را از طرف خدا یا از افراد دیگر، چه آشنا و چه بیگانه، دریافت کند.
وگرنه ما سوی الله مردگانند
ز غیر زنده کی کاری رود پیش
هوش مصنوعی: اگر غیر از خداوند کسی را در نظر بگیریم، در حقیقت مردگان هستند. هیچ یک از آنان قادر نیستند کاری انجام دهند.