شمارهٔ ۲۳۴
باشد از آنروز طالعم فیروز
که در آیی به چهر مهر افروز
روز روشن شود مرا شب تار
به محرم در آیدم نوروز
سال ها ز آب و تاب دیده و دل
در فراق تو هر شبم تا روز
بر زمین ریخت اشک کوکب ساز
بر فلک رفت آه کیوان سوز
گرنه از جان و سر عزیزتری
تو بدان طلعت ستاره فروز
سر به پایت چرا نهم هر شب
جان برایت چرا دهم همه روز
حیفم آید ترا که بار آیی
خشم پرور ستمگری کین توز
قهر بر ما مران که کس نکند
جور با دوستان مهر اندوز
به جفا از تو رو نگرداند
از صفایی وفای عهدآموز
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باشد از آنروز طالعم فیروز
که در آیی به چهر مهر افروز
هوش مصنوعی: از آن روزی که تو با چهرهای روشن و دلپذیر وارد زندگیام شوی، بهروز و خوشبخت خواهم بود.
روز روشن شود مرا شب تار
به محرم در آیدم نوروز
هوش مصنوعی: روز روشن میشود و شب تار به پایان میرسد؛ من در محفل مخصوصی ظهور میکنم که همان نوروز است.
سال ها ز آب و تاب دیده و دل
در فراق تو هر شبم تا روز
هوش مصنوعی: سالهاست که چشمانم و دلم در انتظار تو هستند و هر شب تا سپیدهدم به این فکر مشغولم.
بر زمین ریخت اشک کوکب ساز
بر فلک رفت آه کیوان سوز
هوش مصنوعی: اشکهای ستاره بر زمین ریخته و آهی که از کیوان بلند شده به آسمان رفته است.
گرنه از جان و سر عزیزتری
تو بدان طلعت ستاره فروز
هوش مصنوعی: اگرچه جان و سر برایم عزیز هستند، اما زیبایی تو از آنها نیز گرانبهاتر است.
سر به پایت چرا نهم هر شب
جان برایت چرا دهم همه روز
هوش مصنوعی: چرا هر شب به پای تو میافتم و همه روز جانم را برای تو فدا میکنم؟
حیفم آید ترا که بار آیی
خشم پرور ستمگری کین توز
هوش مصنوعی: حیرت زدهام که چرا باید بار خشم و ظلمی را بر دوش بکشی که بر تو عذاب میآورد.
قهر بر ما مران که کس نکند
جور با دوستان مهر اندوز
هوش مصنوعی: ما دوستانی داریم که به ما محبت ورزیدهاند؛ پس بر ما قهر نکن، زیرا هیچکس نمیتواند با دوستان خود بدرفتاری کند.
به جفا از تو رو نگرداند
از صفایی وفای عهدآموز
هوش مصنوعی: به دلیل بدیهایی که تو انجام دادی، از خوبیها و پاکیها دور نمیشوم و به وعدههایم وفادار میمانم.