گنجور

شمارهٔ ۲۲۴

هر شب از یاد زلف و طره ی یار
پر بود بسترم ز عقرب و مار
دل ز مژگان و سینه ام ز ابروی
همه شمشیر بار و پیکان زار
زیر و بالا بلند و پست نگر
خال و خطش قرین زلف و عذار
خال مشکین و چهر گلشن سیر
زلف پرتاب و خط سوسن سار
سر موری فتاده در برگل
دم ماری نهاده بر سر خار
یا خلیلی طپیده در آتش
یا کلیمی گرفته در کف مار
هندویی دست بسته با زنجیر
و آفتابی نشسته در زنجار
چهر او بین اگر ندیدستی
آتش سرد و آب آتشبار
لب و دندان او مگو به مثل
در خندان و لعل شکر خوار
نقل شور و شراب شیرین است
امتحان را چشیده ام صد بار
تا صفایی اسیر عشق نشد
نشد از بخت خویش برخوردار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر شب از یاد زلف و طره ی یار
پر بود بسترم ز عقرب و مار
هوش مصنوعی: هر شب به یاد زیبایی و موهای معشوقم خوابم نمی‌برد و بسترم پر است از حسرت و درد.
دل ز مژگان و سینه ام ز ابروی
همه شمشیر بار و پیکان زار
هوش مصنوعی: دل از اشک چشم‌ها و سینه‌ام از تیرگی ابروها پر شده است و همه‌ی آن‌چه در من احساس می‌شود مانند شمشیر و تیرهای زخم‌آور است.
زیر و بالا بلند و پست نگر
خال و خطش قرین زلف و عذار
هوش مصنوعی: به دقت و با دقت به ویژگی‌های چهره و زلف او نگاه کن، نواقص و محاسن او را در کنار هم بررسی کن.
خال مشکین و چهر گلشن سیر
زلف پرتاب و خط سوسن سار
هوش مصنوعی: چهره زیبا مانند گلستانی است و خال سیاه بر صورتش جلوه‌ای خاص دارد، زلف‌هایش مانند پر پرواز می‌کند و خطی که بر پیشانی‌اش است، شگفتی زیادی به او می‌بخشد.
سر موری فتاده در برگل
دم ماری نهاده بر سر خار
هوش مصنوعی: یک مور بر روی زمین افتاده و بر روی سر آن یک مار نشسته است که روی خار قرار دارد.
یا خلیلی طپیده در آتش
یا کلیمی گرفته در کف مار
هوش مصنوعی: شاید کسی مانند خلیل در آتش سوخته باشد یا یهودی که در دستانش ماری را گرفته است.
هندویی دست بسته با زنجیر
و آفتابی نشسته در زنجار
هوش مصنوعی: مردی هندو که دستهایش به زنجیر بسته شده، در زیر آفتاب نشسته و در چنگال مشکلات و محدودیت‌ها قرار دارد.
چهر او بین اگر ندیدستی
آتش سرد و آب آتشبار
هوش مصنوعی: اگر ظاهر او را دیده بودی، می‌توانستی دریابی که چقدر تناقض در وجودش نهفته است؛ به طوری که آتش سرد و آب در آتش را به وضوح احساس می‌کردی.
لب و دندان او مگو به مثل
در خندان و لعل شکر خوار
هوش مصنوعی: در خنده‌های او، لب‌ها و دندان‌هایش به زیبا و دلنشین می‌مانند، مانند لعل و شکر که طعمی دلپذیر دارند.
نقل شور و شراب شیرین است
امتحان را چشیده ام صد بار
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب و لذت بردن از شور و شوق زندگی بسیار جذاب است. من بارها امتحان کرده‌ام و طعم آن را چشیده‌ام.
تا صفایی اسیر عشق نشد
نشد از بخت خویش برخوردار
هوش مصنوعی: تا زمانی که انسان در عشق تجربه و احساس شادی نکرده باشد، از نعمت‌های سرنوشت خود بهره‌مند نخواهد شد.