گنجور

شمارهٔ ۲۰۷

صاحب دلی به سیر کمانت نظر نکرد
تا سینه پیش آن صف پیکان سیر نکرد
اشکش به آستین تو از رخ نکرده پاک
تا خاک آستان تو سرمه ی بصر نکرد
صوفی ما به ترک کله صرفه ای نبرد
مسکین که خاکپای ترا تاج سر نکرد
صیدت به یاد بال افشانی آشیان
از خوشدلی به دام تو سر زیر پر نکرد
یوسف خود ار نبود گرفتار کس چرا
بر وی گذشت قرنی و یاد از پدر نکرد
چهری که آستین تو بر دیدگان نسود
چشمی که آستان تو از گریه تر نکرد
دردا که کس به حضرت جانان نجست جای
کاو را ز رشک دور فلک دربدر نکرد
ز آتش به سنگ رخنه نیفتاده کس ندید
جز در دل تو کآه صفایی اثر نکرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صاحب دلی به سیر کمانت نظر نکرد
تا سینه پیش آن صف پیکان سیر نکرد
هوش مصنوعی: دردنوشته‌ی شاعری، فردی با دل پاک و سلیم، هیچگاه به نگاه تیز کمانت توجه نکرده است. او تا وقتی که قلبش را به خطر نیندازد، به سمت تیرهای ستمگر نمی‌رود.
اشکش به آستین تو از رخ نکرده پاک
تا خاک آستان تو سرمه ی بصر نکرد
هوش مصنوعی: اشک‌های من بر آستین تو ریخته و همچنان بر روی آنها باقی مانده است. تا آنجا که به خاک درگاه تو برسد، این اشک‌ها مانند سرمه‌ای برای چشمانم می‌شوند.
صوفی ما به ترک کله صرفه ای نبرد
مسکین که خاکپای ترا تاج سر نکرد
هوش مصنوعی: صوفی ما به خاطر ترک کردن زیورآلات و تجملات، هیچ فایده‌ای نبرد، چون تنها خاک پای تو برای او ارزشمندتر از تاج و سر است.
صیدت به یاد بال افشانی آشیان
از خوشدلی به دام تو سر زیر پر نکرد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که به یاد آزادی و پرواز خود بود، از روی خوشحالی به دام تو آمد و سرش را زیر پر تو گذاشت.
یوسف خود ار نبود گرفتار کس چرا
بر وی گذشت قرنی و یاد از پدر نکرد
هوش مصنوعی: اگر یوسف در بند کسی نبود، پس چرا سال‌ها بر او گذشت و حتی به یاد پدرش نیفتاد؟
چهری که آستین تو بر دیدگان نسود
چشمی که آستان تو از گریه تر نکرد
هوش مصنوعی: چهره‌ای که آستین تو بر آن سایه ننداخت و چشمی که در برابر تو از گریه خیس نشد، نشان می‌دهد که محبت و توجه تو به آن چهره نرسیده است.
دردا که کس به حضرت جانان نجست جای
کاو را ز رشک دور فلک دربدر نکرد
هوش مصنوعی: آه که هیچ‌کس نتوانسته است به مقام و جایگاه محبوب واقعی برسد. حسادت آسمان، او را از دسترس دور کرده و به جستجوی او در این عالم مشغول نموده است.
ز آتش به سنگ رخنه نیفتاده کس ندید
جز در دل تو کآه صفایی اثر نکرد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز تو ندیده که آتش به سنگ نفوذ کند، چرا که در دل تو آبی از صفا و پاکی وجود ندارد.