گنجور

شمارهٔ ۱۸۲

باید دلی که درک معانی کند ز پند
باید سری که گوش دهد پند سودمند
هوشی مرا که فهم سخن می نمود نیست
دیوانه را چه سود سرون به گوش پند
او خود نبود حور و بر این حیرتم که بود
پیدا چو سمع ساعد سیمینش از پرند
ز آن زلف مشکسا گرهی بر رخم گشای
گر بسته ای کمر که رهانی دلم ز بند
ز آن چهر و قد چو سرو و چو سوری که حسن یار
حجت فراشت در نظر کوته و بلند
خوارم اگر به چشم تو دارم ولی امید
کز عز خاکبوس درت گردم ارجمند
افغان و اشک و انده و آسیب تا به کی
تاب و توان و طاقت و تسلیم تا به چند
نامد صفایی ار مژگان منع اشک ما
کس کی به راه سیل ز خاشاک بسته بند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باید دلی که درک معانی کند ز پند
باید سری که گوش دهد پند سودمند
هوش مصنوعی: برای فهمیدن معانی عمیق، باید دل و روحی داشته باشیم که توانایی درک داشته باشد. همچنین باید سر و عقلی داشته باشیم که به دریافت پندهای آموزنده گوش دهد.
هوشی مرا که فهم سخن می نمود نیست
دیوانه را چه سود سرون به گوش پند
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره می‌کند که اگر ذهن و درک او دیگر در حال حاضر وجود ندارد، پس نصیحت و پند دیگران برای کسی که عقلش را از دست داده، هیچ فایده‌ای ندارد. به عبارتی، اگر فردی نتواند درک کند، مشاوره و هدایت به او هیچ کمکی نمی‌کند.
او خود نبود حور و بر این حیرتم که بود
پیدا چو سمع ساعد سیمینش از پرند
هوش مصنوعی: او خود حوری نبود، اما من حیرانم که چگونه او آن‌قدر آشکار است، همچون صدای ساعد نقره‌ای‌اش از طرف پرنده.
ز آن زلف مشکسا گرهی بر رخم گشای
گر بسته ای کمر که رهانی دلم ز بند
هوش مصنوعی: از آن موی مشکی که مانند زلف‌های زیباست، اگر بر چهره‌ام گرهی باز کنی، اگر هم کمری را ببندی، دلم را از بند رهایی خواهی داد.
ز آن چهر و قد چو سرو و چو سوری که حسن یار
حجت فراشت در نظر کوته و بلند
هوش مصنوعی: از آن چهره و قامت مانند سرو و گل، که زیبایی یار به وضوح در نظر می‌آید، هم در فاصله نزدیک و هم دور.
خوارم اگر به چشم تو دارم ولی امید
کز عز خاکبوس درت گردم ارجمند
هوش مصنوعی: من در نظر تو حقیر و خوارم، اما امیدوارم که از بوسیدن خاک درگاهت به مقام بلند و ارزشمندی دست یابم.
افغان و اشک و انده و آسیب تا به کی
تاب و توان و طاقت و تسلیم تا به چند
هوش مصنوعی: اندوه و غم و درد و رنج افغانی تا کی ادامه خواهد داشت؟ تحمل و قدرت و تسلیم تا کی ادامه پیدا می‌کند؟
نامد صفایی ار مژگان منع اشک ما
کس کی به راه سیل ز خاشاک بسته بند
هوش مصنوعی: اگر مژگان ما اشک نریزد، هیچ کس نمی‌تواند به خوبی و صفا دست یابد. آیا در مسیر سیل، کسی می‌تواند از خار و خاشاک جلوگیری کند؟