شمارهٔ ۱۰۵
آن دل که بر او ناله ما را اثری نیست
دل نیست که سنگی است کز او سختتری نیست
گر حاج بیایند به طوف حرم ما
دانند که غیر از دل سنگت حجری نیست
نالم همه از نالهی خود نی ز دل یار
آن را چه گناه است که این را اثری نیست
در فصل بهاران به بهای می گلرنگ
افسوس که جز اشک رخم سیم و زری نیست
خوشتر بود از طرف چمن حلقهی دامش
مرغی که به کنج قفسش بال و پری نیست
درمان دل از جادوی بیمار تو جویم
کامروز به جز چشم تو صاحب نظری نیست
فرقی فره از خاک رهش هست سری کش
با خاک سر کوی خرابات سری نیست
انگیختم از دیده چنان دجله به دامن
کز رود ارس در نظرم خشک تری نیست
از صومعه برخیز و به میخانه بکش رخت
زیرا که صفایی به از اینت سفری نیست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن دل که بر او ناله ما را اثری نیست
دل نیست که سنگی است کز او سختتری نیست
هوش مصنوعی: دلهایی که بر نالههایمان تأثیری نمیگذارند، واقعاً دل نیستند؛ آنها مانند سنگی سخت هستند که از خشونت و بیاحساسیشان فراتر نمیروند.
گر حاج بیایند به طوف حرم ما
دانند که غیر از دل سنگت حجری نیست
هوش مصنوعی: اگر حاجیانی به زیارت حرم ما بیایند، میدانند که جز دل سنگت هیچ چیز دیگری به عنوان سنگ در اینجا وجود ندارد.
نالم همه از نالهی خود نی ز دل یار
آن را چه گناه است که این را اثری نیست
هوش مصنوعی: من به خاطر نالههایم شکایت نمیکنم، بلکه از دل یار نالانم؛ او چه گناهی دارد که این نالهها بیاثرند؟
در فصل بهاران به بهای می گلرنگ
افسوس که جز اشک رخم سیم و زری نیست
هوش مصنوعی: در فصل بهار که زمان شکوفایی و زیبایی است، افسوس که بهجای زیبایی و شادی، تنها اشک و اندوه بر چهرهام دیده میشود.
خوشتر بود از طرف چمن حلقهی دامش
مرغی که به کنج قفسش بال و پری نیست
هوش مصنوعی: بهتر است که از میان چمنهای سبز، پرندهای را ببینیم که در قفسی کوچک محبوس است و بال و پر ندارد، تا اینکه در کنار آن دامهای دلانگیز و زیبا قرار بگیریم.
درمان دل از جادوی بیمار تو جویم
کامروز به جز چشم تو صاحب نظری نیست
هوش مصنوعی: من به دنبال راهی برای درمان دلbroken خودم هستم که تحت تأثیر جادوی عشق تو قرار گرفته است. امروز به جز نگاه تو، کسی را نمیبینم که بتواند به من کمک کند.
فرقی فره از خاک رهش هست سری کش
با خاک سر کوی خرابات سری نیست
هوش مصنوعی: در دنیای مادی، مقام و جایگاه افراد ممکن است به تفاوتهای ظاهری و مادی بستگی داشته باشد، اما در حقیقت، آنچه که ارزش دارد، حالتی روحی و معنوی است. اگر کسی به دنبال خوشی و حقیقت باشد، باید از دنیای مادی و نقصهایش فراتر برود. در این راه، نباید نگران مشکلات و سختیهای ظاهری بود، زیرا ارزش واقعی انسان در قلب و روح او نهفته است.
انگیختم از دیده چنان دجله به دامن
کز رود ارس در نظرم خشک تری نیست
هوش مصنوعی: چشمانم به قدری پر از اشک شده که انگار یک رود بزرگ جاری است، و از نظر من، هیچ چیزی خشکتر از رود ارس وجود ندارد.
از صومعه برخیز و به میخانه بکش رخت
زیرا که صفایی به از اینت سفری نیست
هوش مصنوعی: از جایی که در عبادت و زهد به سر میبری بیرون بیا و به مکان جمع شدن دوستانتان برو، زیرا این دنیا و شادیهایش از هر سفر و زیارتی بهتر است.