گنجور

شمارهٔ ۱۰

میسر نیست آزادی ز تنها غیر تنها را
پس از تنها به تنهایی نزیبد سر زنش ما را
پس از پیر و جوان در خانقه زرق و ریا دیدم
به پیری لاجرم بر کعبه بگزیدم کلیسا را
ز خضر راه رو گردان بر گمرهان واثق
به خر کردند تبدیل از خری آخر مسیحا را
خدا مفتیم محشور خواهد گر بدان آیین
به تسبیح چنو مسلم دهم زنار ترسا را
مسلمان خوانم ار دانم مساوی محض نادانی
به صوت پند ناصح بانگ ناقوس نصارا را
دلم ز الحاد این اسلام دعوی کافران خون شد
به نفی غم بیا ساقی که ناچاریم صهبا را
ز دستم باده تا برده هان از پای ننشینی
مده زنهار جام از کف منه بر طاق مینا را
از این روهای دیو آسا دمی دیدی برآسایم
مدار امشب دریغ از می مباف اندیشه فردا را
صفایی اهل صدق آسوده جان نایند تا یکدل
بدین دونان بی دین وانیگذارند دنیا را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

میسر نیست آزادی ز تنها غیر تنها را
پس از تنها به تنهایی نزیبد سر زنش ما را
هوش مصنوعی: آزادی به آسانی به دست نمی‌آید و تنها بودن برای کسی که در کنار دیگران نیست، مناسب نیست. بنابراین، باید به تنهایی و به سادگی با چالش‌ها مقابله کرد.
پس از پیر و جوان در خانقه زرق و ریا دیدم
به پیری لاجرم بر کعبه بگزیدم کلیسا را
هوش مصنوعی: بعد از دیدن افراد مختلف در خانقاه که به ظاهر و ریا مشغول بودند، به این نتیجه رسیدم که نمی‌خواهم به سن و سالی وابسته باشم و در نهایت تصمیم گرفتم که کعبه را به کلیسا ترجیح دهم.
ز خضر راه رو گردان بر گمرهان واثق
به خر کردند تبدیل از خری آخر مسیحا را
هوش مصنوعی: خضر، راه را برای گمراهان تغییر می‌دهد و آن‌ها را به حالتی دیگر در می‌آورد، به گونه‌ای که در پایان، مسیحا را به خری تبدیل می‌کند.
خدا مفتیم محشور خواهد گر بدان آیین
به تسبیح چنو مسلم دهم زنار ترسا را
هوش مصنوعی: اگر خداوند بخواهد، ما را در روز قیامت جمع خواهد کرد. اگر کسی با صداقت و نیت خالص تسبیح و دعا کند، به او نیز مانند یک مسلمان ارزش و جایگاه داده می‌شود، حتی اگر پیرو دین متفاوتی باشد.
مسلمان خوانم ار دانم مساوی محض نادانی
به صوت پند ناصح بانگ ناقوس نصارا را
هوش مصنوعی: اگر بدانم که مسلمانان واقعی هیچ تفاوتی با نادانی ندارند، با نغمه‌ی نصیحت‌کنندگان و صدای زنگ کلیسا، آن‌ها را مسلمان می‌خوانم.
دلم ز الحاد این اسلام دعوی کافران خون شد
به نفی غم بیا ساقی که ناچاریم صهبا را
هوش مصنوعی: دل من از بی‌دینی و ناامیدی در این اسلام به جایی رسیده که به کفر و بی‌خودی دچار شده است. بیا ای ساقی، به خاطر مشکلات و غم‌هایی که داریم، ما ناچاریم تا از نوشیدنی خوشمزه‌ای بنوشیم.
ز دستم باده تا برده هان از پای ننشینی
مده زنهار جام از کف منه بر طاق مینا را
هوش مصنوعی: از دستم باده گرفته، پس از این بنده برنگشته و امیدوارم که از من دور نرفتی. خواهش می‌کنم که جام را از من نگیری و مینا را برجا بگذاری.
از این روهای دیو آسا دمی دیدی برآسایم
مدار امشب دریغ از می مباف اندیشه فردا را
هوش مصنوعی: امشب از نگرانی‌های فردا دور شو و لحظه را غنیمت بشمار. اگرچه ممکن است دچار ناامیدی‌های دیو مانند شویم، اما باید از این لحظه لذت ببریم و به نوشیدن می بپردازیم.
صفایی اهل صدق آسوده جان نایند تا یکدل
بدین دونان بی دین وانیگذارند دنیا را
هوش مصنوعی: افراد پاک و صادق هیچ‌گاه آرامش خود را از دست نمی‌دهند، زیرا نمی‌خواهند به خاطر یک دل با افرادی بی‌ايمان و ناپاک، دنیا را رها کنند.