شمارهٔ ۲
الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن
سزاوار عذابم رحمتم بر شرمساری کن
به زیبائیت از رسوائیم چیزی نیفزاید
به ستاری خود بر زشتی من پرده داری کن
گناهی کش به محشر نیست ره کردیم و جا دارد
به استغنای خود از بیش و کم آمرزگاری کن
کمالات تو بی پایان جهان نفس ما بی حد
به جاه و عزت خویشم نظر بر فقر و خواری کن
ز دریاهای فیض و رحمتت یک رشحه کم ناید
ز ابر مکرمت بر کشته ی ما آبیاری کن
به عجزم ز احتمال کیفر کردار بد بنگر
به حلم خویش بر بار گرانم بردباری کن
چو خوبان فاش و پنهانم به خیر خویش ره بنما
به حفظ خویش از شر بدانم پاسداری کن
به هیچم برندارد کس ز ارباب هنر دانم
تو با چندین عیوب از فضل خاصم خواستاری کن
غنا و قدرت حق را به زور و زر چه میسنجی؟
صفائی سر به خاک درگهش بگذار و زاری کن
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی نفس را من چاره نتوانم تو یاری کن
سزاوار عذابم رحمتم بر شرمساری کن
هوش مصنوعی: خدایا، من نمیتوانم مشکل نفس خود را حل کنم، تو به من کمک کن. من سزاوار عذاب هستم؛ پس به خاطر شرم و ندامت من رحم کن.
به زیبائیت از رسوائیم چیزی نیفزاید
به ستاری خود بر زشتی من پرده داری کن
هوش مصنوعی: زیبایی تو به رسوایی من افزوده نمیشود، پس با مهربانی خود بر زشتی من بپوشان.
گناهی کش به محشر نیست ره کردیم و جا دارد
به استغنای خود از بیش و کم آمرزگاری کن
هوش مصنوعی: ما به سوی محشر رفتیم و باید از خدا بخواهیم که با نادیده گرفتن نیکیها و بدیها، ما را ببخشد، چون به غیر از او به چیزی نیاز نداریم.
کمالات تو بی پایان جهان نفس ما بی حد
به جاه و عزت خویشم نظر بر فقر و خواری کن
هوش مصنوعی: تمام ویژگیهای برجسته و کمالات تو بینهایت هستند، اما نفس ما هیچ حد و مرزی ندارد. به مقام و عزت من توجه کن و به فقر و ناتوانی خودم فکر کن.
ز دریاهای فیض و رحمتت یک رشحه کم ناید
ز ابر مکرمت بر کشته ی ما آبیاری کن
هوش مصنوعی: از دریای رحمت و بخششت، چیزی کم نمیشود؛ پس از ابر کرامتت بر خاک ما باران رحمت ببار.
به عجزم ز احتمال کیفر کردار بد بنگر
به حلم خویش بر بار گرانم بردباری کن
هوش مصنوعی: به ضعف و ناتوانیام در برابر احتمال مجازات به خاطر کارهای ناپسند توجه کن و بر صبر و بردباریام در برابر بار سنگین مشکلات تسلیم نشو.
چو خوبان فاش و پنهانم به خیر خویش ره بنما
به حفظ خویش از شر بدانم پاسداری کن
هوش مصنوعی: ای خوبان، به من راه نشان دهید که چگونه میتوانم به خوبی خود برسم و از شر بدیها محافظت کنم.
به هیچم برندارد کس ز ارباب هنر دانم
تو با چندین عیوب از فضل خاصم خواستاری کن
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند مرا از هنرمندانی که وجود دارند، براندازد. میدانم که با وجود تمام عیوبی که داری، هنوز از من میخواهی که به تو فضل و شایستگی ببخشم.
غنا و قدرت حق را به زور و زر چه میسنجی؟
صفائی سر به خاک درگهش بگذار و زاری کن
هوش مصنوعی: غنای واقعی و قدرت خدا را با پول و زور نمیتوان اندازهگیری کرد. بهتر است با فروتنی و خضوع در درگاه او بروی و از دل به دعا و زاری بپردازی.