بخش ۲۵ - جواب
بریز ای ساقی ای جامت سر جم
بساغر از خم اسمای اعظم
می سر در حضور می پرستان
که بسپارند در این کوی مستان
تمامی مست صهبای الستند
مدام از نشاء/ه توحید مستند
خدا این می بجام اولیا ریخت
ننوشد جز ولی می کش خدا ریخت
شراب قدس ذات فیص اقدس
بجام جلوه فیض مقدس
خدا افکند از میخانه ذات
که در او نفی کونینست اثبات
لطیفست و خبیر و روح پرور
دماغ اولیا زین می معطر
ز شربش مست گشتند و بمستی
طرب کردند وقت می پرستی
طرب را چون زدندی باب ذابوا
زاتش چون شدندی آب طابوا
شدندی پاک و خالص نیز حاصل
پس از حاصل شدن گشتند واصل
وصول دل هیولای کمالست
کمال صورت او اتصالست
ولی در اتصال دل بلا فرق
حبیبستی و در بحر فنا غرق
مر این می را نباشد حد و غایت
نباشد می پرستان را نهایت
می حق بیحد و میخواره بی حد
محالست انقطاع فیض سرمد
بحد ظرف و استیلای مظروف
بمستی اولیا را کرد معروف
برون از حد و افزون از شمارند
چسان پنهان کنم چندین هزارند
توان تعداد استاره سما را
اگر تعداد بتوان اولیا را
سواد جسم نور دل نپوشد
کسی خورشید را در گل نپوشد
ولایت را نشاید کرد پنهان
که خورشیدست بر گردون اتقان
ز آدم تا بخاتم هر پیمبر
ولایت دارد از دادار داور
ز شخص نوح تا آدم بود بین
مشارستند در صورت بهذین
بنوعست این نه بر شخص معین
بصورت لیک در معنیست یک تن
بصورت صد هزاران بل فزونند
ولی در معنی از صورت برونند
عدد چون در مراتب گشت ظاهر
مراتب گشت موجود و مظاهر
بصورت ثلثی و ثمنی و سدسی
بمعنی نیست جز یک ذات قدسی
ولایت را مطابق با عدد کن
دماغ درک معنی را مدد کن
ولایت مطلق و موجود بر حق
بتقیید آمد از اطلاق مطلق
برون زد خیمه از اوج تقدس
تجلی کرد در آفاق و انفس
سرایت کرد در طور مسالک
بسر سینه سینای سالک
ز سمت السیر این بیدای ایمن
درختی گشت پیدا سبز و روشن
بدیدارش نمودی آتش از دور
چو شد نزدیکتر شد جلوه نور
ز بیخ و اصل و شاخ و برگ ناگاه
تکلم کرد بر انی انا الله
ز سر تا ناخن پا منجلی شد
ز دل بگذر تن سالک ولی شد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بریز ای ساقی ای جامت سر جم
بساغر از خم اسمای اعظم
هوش مصنوعی: ای ساقی، بکار بگیر و جام خود را پر کن، و از خمئی که نامهای بزرگ در آن وجود دارد، شبنم را به شیشهها بریز.
می سر در حضور می پرستان
که بسپارند در این کوی مستان
هوش مصنوعی: بیا و خود را در جمع عاشقان شراب غرق کن، تا در این دنیای شاد و مستانه غم و غصهها را فراموش کنی.
تمامی مست صهبای الستند
مدام از نشاء/ه توحید مستند
هوش مصنوعی: همه به شدت تحت تأثیر شراب وجود خداوند هستند و همیشه از نشانههای وحدت خدا سرمست و خوشحالاند.
خدا این می بجام اولیا ریخت
ننوشد جز ولی می کش خدا ریخت
هوش مصنوعی: خداوند این می را برای اولیای خود پدید آورده است و تنها ولیالله میتواند از آن بنوشد. کسانی دیگر نمیتوانند طعم آن را بچشند.
شراب قدس ذات فیص اقدس
بجام جلوه فیض مقدس
هوش مصنوعی: شراب پاک و مقدس که از وجود فیض الهی سرچشمه گرفته، با زیبایی و شکوهی خاص در جامی نمایان شده است.
خدا افکند از میخانه ذات
که در او نفی کونینست اثبات
هوش مصنوعی: خداوند از میخانه وجود، چیزی را افکند که در آن نه اثری از دو جهان مادی است و نه نشانهای از آنها.
لطیفست و خبیر و روح پرور
دماغ اولیا زین می معطر
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و بوی دلانگیز چیزی اشاره دارد که روح را نوازش میدهد و از آن بادهای لطیف و آگاهیبخش برای اولیا و افراد بزرگوار نشأت میگیرد. این تجربهای شیرین و معنوی است که احساس خوبی به انسان منتقل میکند.
ز شربش مست گشتند و بمستی
طرب کردند وقت می پرستی
هوش مصنوعی: آنها از نوشیدن شراب مست شدند و با شادی و سرور به جشن و سرور پرداختند، در زمانی که مشغول نوشیدن بودند.
طرب را چون زدندی باب ذابوا
زاتش چون شدندی آب طابوا
هوش مصنوعی: وقتی شوق و شادی به دل آدمی برسد، همچون آتش زندهای میشود که به آب تبدیل میگردد و در نتیجه، طراوت و نشاط را به زندگی میآورد.
شدندی پاک و خالص نیز حاصل
پس از حاصل شدن گشتند واصل
هوش مصنوعی: آنها پس از اینکه تجربههای مختلف را پشتسر گذاشتند و چیزهای زیادی آموختند، به مرحلهای از پاکی و خلوص رسیدند و به حقیقت پیوستند.
وصول دل هیولای کمالست
کمال صورت او اتصالست
هوش مصنوعی: دستیابی به دل، به معنای رسیدن به کمال است و کمال، در حقیقت، پیوندی است که به زیبایی و صورت واقعی آن کمک میکند.
ولی در اتصال دل بلا فرق
حبیبستی و در بحر فنا غرق
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که وقتی دل در ارتباط با محبوب است، هیچ تفاوتی بین او و بقیه وجود ندارد و در عمق و پایان وجود، همه چیز محو و غرق میشود.
مر این می را نباشد حد و غایت
نباشد می پرستان را نهایت
هوش مصنوعی: این شرابی که مینوشیم هیچ گونه حد و مرزی ندارد و برای عاشقان و میپرستان هم پایانی وجود ندارد.
می حق بیحد و میخواره بی حد
محالست انقطاع فیض سرمد
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب بینهایت و بینهایت میخواری غیر ممکن است که از نعمتهای جاودانی به دور باشیم.
بحد ظرف و استیلای مظروف
بمستی اولیا را کرد معروف
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی ظرف و محتوی آن به حدی میرسند که یکی بر دیگری تسلط پیدا میکند، به همین دلیل حالتی از نشئه و مستی در اولیا (خداجویان و دوستان خدا) ایجاد میشود که این حالت به خوبی شناخته شده است.
برون از حد و افزون از شمارند
چسان پنهان کنم چندین هزارند
هوش مصنوعی: چطور میتوانم بسیاری از چیزها را که بیش از حد و شمارش هستند، پنهان کنم؟
توان تعداد استاره سما را
اگر تعداد بتوان اولیا را
هوش مصنوعی: اگر قادر به شمارش ستارههای آسمان باشیم، میتوانیم تعداد اولیای الهی را نیز بشماریم.
سواد جسم نور دل نپوشد
کسی خورشید را در گل نپوشد
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمیتواند نور دل را بپوشاند، همانطور که خورشید نمیتواند در گل پنهان بماند.
ولایت را نشاید کرد پنهان
که خورشیدست بر گردون اتقان
هوش مصنوعی: نمیتوان ولایت را مخفی کرد، زیرا مانند خورشیدی است که در آسمان به روشنی و استواری میتابد.
ز آدم تا بخاتم هر پیمبر
ولایت دارد از دادار داور
هوش مصنوعی: از زمان آدم تا خاتم، همه پیامبران از جانب خداوند، مقام و جایگاه ویژهای در زمینه رهبری و هدایت مردم دارند.
ز شخص نوح تا آدم بود بین
مشارستند در صورت بهذین
هوش مصنوعی: از زمان نوح تا آدم، همگان در ظاهر به یکدیگر شبیه هستند و در این زمینه مشترکاند.
بنوعست این نه بر شخص معین
بصورت لیک در معنیست یک تن
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که موضوع مورد نظر به یک فرد خاص محدود نیست و در واقع به یک مفهوم کلی و واحد اشاره دارد. به عبارت دیگر، موضوع مورد بحث نمیتواند به شکل ظاهری و خاصی محدود شود، بلکه پیامی عمیقتر و جامعتر در خود دارد.
بصورت صد هزاران بل فزونند
ولی در معنی از صورت برونند
هوش مصنوعی: زیباییها و ویژگیهای ظاهری ممکن است بسیار زیاد و چشمگیر باشند، اما حقیقت و عمق معنا از ظواهر فراتر میرود.
عدد چون در مراتب گشت ظاهر
مراتب گشت موجود و مظاهر
هوش مصنوعی: زمانی که عدد در سطوح مختلف نمایان شد، آن سطوح به وجود آمدند و تجلیاتی را شکل دادند.
بصورت ثلثی و ثمنی و سدسی
بمعنی نیست جز یک ذات قدسی
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که تقسیمبندیها و دستهبندیهای مختلفی که برای اشیاء و پدیدهها ارائه میشوند، در واقع به یک حقیقت واحد و مقدس اشاره دارند و خود به تنهایی معنایی ندارند. در نهایت همه چیز به یک وجود واحد و باارزش برمیگردد.
ولایت را مطابق با عدد کن
دماغ درک معنی را مدد کن
هوش مصنوعی: ولایت را به عدد متناظر کن و هوش و درک لازم را برای فهم آن فراهم کن.
ولایت مطلق و موجود بر حق
بتقیید آمد از اطلاق مطلق
هوش مصنوعی: حاکمیت کامل و حقیقی، با محدودیتهایی روبرو شده است.
برون زد خیمه از اوج تقدس
تجلی کرد در آفاق و انفس
هوش مصنوعی: چادر مقدس او بیرون آمد و در جهان و در دلها شکوفا شد.
سرایت کرد در طور مسالک
بسر سینه سینای سالک
هوش مصنوعی: در دل سالک، نور حقیقت و معرفت گسترش یافته و در مسیرهای معنوی او شکوفا شده است.
ز سمت السیر این بیدای ایمن
درختی گشت پیدا سبز و روشن
هوش مصنوعی: از طرف حرکت، این درخت بید با شکوفههای سبز و روشن، به صورت ایمن و سالم نمایان شد.
بدیدارش نمودی آتش از دور
چو شد نزدیکتر شد جلوه نور
هوش مصنوعی: وقتی او را از دور دیدم، آتش عشقش را حس کردم، اما هرچه نزدیکتر شدم، نور زیبایی او بیشتر نمایان شد.
ز بیخ و اصل و شاخ و برگ ناگاه
تکلم کرد بر انی انا الله
هوش مصنوعی: ناگهان، از ریشه و اصل و شاخه و برگ، صحبت کرد و گفت: من خدا هستم.
ز سر تا ناخن پا منجلی شد
ز دل بگذر تن سالک ولی شد
هوش مصنوعی: از سر تا ناخن پا، پاک و شفاف شدم و از دل گذشته، بدن سالک به کمال رسید.