شمارهٔ ۴۹
جهان و هر چه در او هست پیش مردمِ راد
بوَد بساط سلیمان که هست در کف باد
جم و قباد تویی باش خاکِ اهلِ نظر
که خاک اهل نظر افسر جم است و قباد
شدست دانش و دادای ملک تو آب و گلی
که مرد کسری و بر جای ماند دانش و داد
به کوی عشق شد آباد هر که گشت خراب
که کائنات خراب است و کوی عشق آباد
تو پای بند غمی غم سرشته با گل توست
کسی که صاحب دل اوست در حقیقت شاد
نهاد روشن خورشید را فسانه شمرد
دلی که رست ازین خاکدان تیره نهاد
مقیدی به خرابات عشق رو که ملک
مقید است و خراباتیان عشق آزاد
بجو ز پیر خرابات سرّ شاهد غیب
که صورتند نکویان خَلُّخ و نوشاد
تو شاهباز بلند آشیان عرش دلی
به گل نشسته میالای پر به لای و به لاد
به آب میکده بنیاد عمر دار قوی
دلا که هشته بر آب است عمر را بنیاد
به جز دلم که ز بالای دوست رسته ندید
کسی صنوبر موزون که روید از شمشاد
ز سنگ و روی گذر کرد آتش دل من
به سینه آنکه تو داری دل است یا پولاد
به آفتاب صفا آسمان بیهُدهگرد
کشید پرده که از دست آسمان فریاد
گشاد بر دل من عشق او دریچه غیت
خداش خیر دهاد آنکه این دریچه گشاد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جهان و هر چه در او هست پیش مردمِ راد
بوَد بساط سلیمان که هست در کف باد
هوش مصنوعی: دنیا و آنچه در آن وجود دارد، برای انسانهای با فضیلت و نیکو، مانند وسایل سلطنت سلیمان است که در دست باد قرار دارد.
جم و قباد تویی باش خاکِ اهلِ نظر
که خاک اهل نظر افسر جم است و قباد
هوش مصنوعی: تو نمونهای از بزرگان و بزرگانی چون جم و قباد هستی، ای خاک اهل اندیشه و نظر؛ زیرا خاک اهل اندیشه و نظر به اندازهای ارزشمند است که همچون تاجی بر سر جم و قباد قرار میگیرد.
شدست دانش و دادای ملک تو آب و گلی
که مرد کسری و بر جای ماند دانش و داد
هوش مصنوعی: داناترین و دادگرترین افراد، مانند آبی و خاکی هستند که دیگران از وجودشان بهرهمند میشوند. این افراد پس از رفتن، هنوز یاد و آثارشان باقی میماند، همانطور که کسرای بزرگ نیز بر سر جای خود ماند.
به کوی عشق شد آباد هر که گشت خراب
که کائنات خراب است و کوی عشق آباد
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر عشق قرار گرفت و از زندگی قبلیاش خراب شد، در حقیقت به مکانی رسیده که آباد و پر از زیباییست. در واقع، تمام جهان و کائنات در حال خراب شدن و ناامیدی است، اما عشق میتواند انسانی را به سرزمین آباد و پر از عشق هدایت کند.
تو پای بند غمی غم سرشته با گل توست
کسی که صاحب دل اوست در حقیقت شاد
هوش مصنوعی: تو در چنگال غم گرفتار شدهای، اما غم تو با زیبایی و لطافت گلی آمیخته است. کسی که واقعاً دلش شاد است، در حقیقت آزاد و بیغم است.
نهاد روشن خورشید را فسانه شمرد
دلی که رست ازین خاکدان تیره نهاد
هوش مصنوعی: دل کسی که از این دنیای تیره و تار رهایی یافته، روشنایی خورشید را مانند یک داستان افسانهای میداند.
مقیدی به خرابات عشق رو که ملک
مقید است و خراباتیان عشق آزاد
هوش مصنوعی: به دنیای عشق و محبت برو و خود را به آن وابسته کن، زیرا در این دنیا افرادی که به عشق اعتقاد دارند از قید و بندهای دنیا آزادند.
بجو ز پیر خرابات سرّ شاهد غیب
که صورتند نکویان خَلُّخ و نوشاد
هوش مصنوعی: از بزرگتر اهل دل در مورد حقیقت جویید، چرا که چهرههای زیبا و دلنشین تنها در دنیای ظاهر وجود دارند و حقیقت عمیقتر و معنویتر است.
تو شاهباز بلند آشیان عرش دلی
به گل نشسته میالای پر به لای و به لاد
هوش مصنوعی: تو همچون پرندهای بزرگ و بلندپرواز هستی که در آشیانهی آسمان زندگی میکند، ولی دلتان به چیزهای نامناسب و بیارزش بسته است.
به آب میکده بنیاد عمر دار قوی
دلا که هشته بر آب است عمر را بنیاد
هوش مصنوعی: زندگیات را بر پایهٔ شادی و لذت بنا کن، چرا که عمر انسان مانند آبی است که بر سطح زمین جاری است و به سرعت میگذرد. پس قوی و دلیر باش و از خوشیها بهره ببر.
به جز دلم که ز بالای دوست رسته ندید
کسی صنوبر موزون که روید از شمشاد
هوش مصنوعی: جز دل من که به خاطر دوست از جای خودش بلند شده، کسی را ندیدم که به زیبایی و تناسب صنوبر از شمشاد برخیزد.
ز سنگ و روی گذر کرد آتش دل من
به سینه آنکه تو داری دل است یا پولاد
هوش مصنوعی: دل من از عشق تو چنان مشتعل است که حتی از سنگ و آهن هم میگذرد. آیا دل تو هم اینقدر محکم و بیرحم است؟
به آفتاب صفا آسمان بیهُدهگرد
کشید پرده که از دست آسمان فریاد
هوش مصنوعی: آسمان با نور آفتاب روشن شد و بر روی آن پردهای کشیده شد، طوری که از آسمان صدای فریاد به گوش میرسد.
گشاد بر دل من عشق او دریچه غیت
خداش خیر دهاد آنکه این دریچه گشاد
هوش مصنوعی: عشق او بر دل من مانند دریچهای باز شده است که باعث میشود خیر و نیکی از سوی خدا به من برسد. او که این دریچه را گشوده، بر من رحمت و برکت میافزاید.

صفای اصفهانی