شمارهٔ ۲۴
ما را دلیست بسته بزنجیر موی دوست
سودائی دیارم و سر گرم کوی دوست
وارستگان بسته و هشیار می پرست
مست و مقیدیم ز مینا و موی دوست
میخانه است خانه ما بی سبوی و جام
سر دلست و دل می و جام و سبوی دوست
از روی دوست کس ندهد امتیاز دل
از بس نشسته است دلم رو بروی دوست
از خلق و خوی ناخوش تن رسته و بجان
بستیم دل بخلق دلارام و خوی دوست
آن قطره ایم ما که بدریا رسیده ایم
جاریست در مجاری ما آب جوی دوست
گوئی گذشته از سر آن طره بتاب
امشب که نغز میبرد از باد بوی دوست
هر لب بگفتگوئی و هر سر بسیرتیست
مائیم و دل بهمهمه و گفتگوی دوست
هر تن بود بکشمکش جان خویشتن
در جان ماست کشمکش و های و هوی دوست
هر جا قدم نهاد دل زود سیر من
آنجاست سمت دلبر و آنجاست سوی دوست
هر کوی را هوائی و آبیست سازگار
آب و هوای کوی دلست آرزوی دوست
جستیم سر عشق ز سر منزل صفا
بر عاشقان فریضه بود جستجوی دوست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما را دلیست بسته بزنجیر موی دوست
سودائی دیارم و سر گرم کوی دوست
هوش مصنوعی: دلی در دست ماست که به زنجیر موی دوست گره خورده و ما تمام توجه و خیالمان معطوف به او و محیطش است.
وارستگان بسته و هشیار می پرست
مست و مقیدیم ز مینا و موی دوست
هوش مصنوعی: افرادی که آزاد و هشیار هستند، در حالی که در بند عواطف و احساسات خود به سر میبرند، به می و زیبایی معشوق خود وابستهاند.
میخانه است خانه ما بی سبوی و جام
سر دلست و دل می و جام و سبوی دوست
هوش مصنوعی: ما در میخانهای هستیم که نه سبو و نه جام دارد، اما دل ما پر از عشق و محبت دوست است و خود این دل، می و جامی برای ما به شمار میآید.
از روی دوست کس ندهد امتیاز دل
از بس نشسته است دلم رو بروی دوست
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند دل را از دوست جدا کند، چرا که دلم به خاطر نزدیکی و همنشینی با او به شدت وابسته شده است.
از خلق و خوی ناخوش تن رسته و بجان
بستیم دل بخلق دلارام و خوی دوست
هوش مصنوعی: از ویژگیهای ناپسند خود فاصله گرفتیم و با تمام وجود به محبت و دوستی با کسانی که دلانگیز و زیبا هستند، پرداختهایم.
آن قطره ایم ما که بدریا رسیده ایم
جاریست در مجاری ما آب جوی دوست
هوش مصنوعی: ما مانند قطرهای هستیم که به دریا رسیده است و محبت و دوستی مانند آبی که در جویها جریان دارد، در وجود ما نیز جاری است.
گوئی گذشته از سر آن طره بتاب
امشب که نغز میبرد از باد بوی دوست
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که امشب موهای نازک و زیبای معشوقه بهطرزی خاص در حال تاب خوردن است و بویی از سوی دوست بههمراه دارد که دلانگیز و خوشایند است.
هر لب بگفتگوئی و هر سر بسیرتیست
مائیم و دل بهمهمه و گفتگوی دوست
هوش مصنوعی: هرکس در زندگی خود به نوعی در حال گفتگو و تعامل با دیگران است، ولی در عین حال، ما همه به نوعی در دل خود مشغول افکار و احساسات هستیم و گفتگوها و ارتباطات دوستانه اهمیت ویژهای دارند.
هر تن بود بکشمکش جان خویشتن
در جان ماست کشمکش و های و هوی دوست
هوش مصنوعی: هر فردی که در تلاش است تا خود را بشناساند و با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کند، در حقیقت در درون خود با کشمکشها و جنجالهای وجودی خود مواجه است. این مبارزه و تلاش، نوعی جدال با زندگی است که میان ما و محبت و دوستی که در دل داریم، جریان دارد.
هر جا قدم نهاد دل زود سیر من
آنجاست سمت دلبر و آنجاست سوی دوست
هوش مصنوعی: هر جایی که پای بگذارم، دل من به سرعت به سمت معشوق و دوست حرکت میکند.
هر کوی را هوائی و آبیست سازگار
آب و هوای کوی دلست آرزوی دوست
هوش مصنوعی: هر جایی شرایط خاص خود را دارد و به نوعی با آن محیط سازگار است، اما دل هم در جستجوی شرایطی مناسب است که آن را به دوستی و محبت وصل کند.
جستیم سر عشق ز سر منزل صفا
بر عاشقان فریضه بود جستجوی دوست
هوش مصنوعی: در جستجوی عشق و محبت، به محلی پاک و روشن قدم گذاشتیم. برای عاشقان، این جستجو به نوعی یک وظیفه و واجب شمرده میشود.