گنجور

شمارهٔ ۱۷

مملکت شاه عشق جز دل درویش نیست
دل بطلب کائنات مملکتی بیش نیست
بگذرد از خویشتن در طلب روی یار
هر که بجانان رسید معتقدی بیش نیست
عشق بود کیش ما دولت اینست و بس
کافر بیدولتست آنکه درین کیش نیست
در نظر هوشیار نیست عیان غیر یار
این سخن آشکار در خور تفتیش نیست
طالب دیدار دوست کی نگرد پیش و پس
در دل صاحبدلست در پس و در پیش نیست
در تو اگر نیست دل منکر دلبر مباش
این دل مرد خداست جای بد اندیش نیست
گر دل بریان خوری زن در بیدولتان
بر سر خوان فنا جز جگر ریش نیست
سر که از او هوش زاد همقدم ابلهان
دل که از او نوش زاد منتظر نیش نیست
خلق تبه کارشان کاسد بازارشان
رونق جذوارشان بیشتر از بیش نیست
خائف ترسد ز میر ورنه چه ترسی ز مرگ
سیر الی المنتهی است عالم تشویش نیست
ظالم در این دیار هیچ نکرده گذار
گرگ در این مرغزار بر اثر میش نیست
بی بصر و زشت خوست هر که نه بنیای اوست
مرده بی آبروست هر که تجلیش نیست
موت دم نقد ماست ملکت شاه صفاست
منبت فضل خداست دوزخ درویش نیست

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مملکت شاه عشق جز دل درویش نیست
دل بطلب کائنات مملکتی بیش نیست
هوش مصنوعی: سرزمین شاه عشق فقط دل درویش است. اگر دل بخواهی، باید بدانی که در جهان چیزی بیشتر از دل وجود ندارد.
بگذرد از خویشتن در طلب روی یار
هر که بجانان رسید معتقدی بیش نیست
هوش مصنوعی: هر کس که در جستجوی روی محبوب است، باید از خود بگذرد، زیرا وقتی به محبوب می‌رسد، تنها اعتقادی به وجود می‌آید و دیگر چیزی جز آن نیست.
عشق بود کیش ما دولت اینست و بس
کافر بیدولتست آنکه درین کیش نیست
هوش مصنوعی: عشق پایه و اساس زندگی ماست و همه چیز به همین عشق بستگی دارد. کسی که در این مسیر نیست و به عشق ایمان ندارد، از نعمت‌های روحانی بی‌بهره است.
در نظر هوشیار نیست عیان غیر یار
این سخن آشکار در خور تفتیش نیست
هوش مصنوعی: در دید فرد هوشیار، چیزی جز یار خود پیدا نیست. این حرف به‌روشنی بیان شده و نیازی به بررسی و تحقیق بیشتر ندارد.
طالب دیدار دوست کی نگرد پیش و پس
در دل صاحبدلست در پس و در پیش نیست
هوش مصنوعی: چنانچه کسی در پی ملاقات دوستی باشد، نباید به اطراف و زمان فکر کند، زیرا دل کسانی که حقیقتاً عاشقند، در این زمینه هیچ محدودیتی ندارد و از مرزهای زمانی و مکانی فراتر می‌رود.
در تو اگر نیست دل منکر دلبر مباش
این دل مرد خداست جای بد اندیش نیست
هوش مصنوعی: اگر در تو دلی نیست، پس به دلبر بودن خود نبال. این دل، دل مردان خداست و جایی برای بداندیشی وجود ندارد.
گر دل بریان خوری زن در بیدولتان
بر سر خوان فنا جز جگر ریش نیست
هوش مصنوعی: اگر دلت را بسوزانی، در میهمانی بی‌وفا جز درد و دل‌سوختگی چیزی نخواهی داشت.
سر که از او هوش زاد همقدم ابلهان
دل که از او نوش زاد منتظر نیش نیست
هوش مصنوعی: کسی که از او عقل و خرد به دست می‌آوریم، همراه افراد نادان و احمق نمی‌شود و دل ما که از او سرشار از لذت است، انتظار آسیب و ضرر را ندارد.
خلق تبه کارشان کاسد بازارشان
رونق جذوارشان بیشتر از بیش نیست
هوش مصنوعی: خلق فاسد و گناهکارشان باعث شده که کسب و کارشان رونق نداشته باشد، و جذابیت دیواری که برای خود ساخته‌اند، بیشتر از آنچه که هست، نمی‌باشد.
خائف ترسد ز میر ورنه چه ترسی ز مرگ
سیر الی المنتهی است عالم تشویش نیست
هوش مصنوعی: اگر کسی از مرگ بترسد، باید بداند که زندگی نهایتاً به مرگ ختم می‌شود، و در حقیقت نباید از آن بترسد؛ چون دنیا چیزی جز نگرانی و پریشانی نیست.
ظالم در این دیار هیچ نکرده گذار
گرگ در این مرغزار بر اثر میش نیست
هوش مصنوعی: در این سرزمین، ستمگران هیچ کار خیری انجام نمی‌دهند، مانند گله‌داری که در مرتع خود باید مراقب گرگ‌ها باشد که به میش‌ها آسیب نرسانند.
بی بصر و زشت خوست هر که نه بنیای اوست
مرده بی آبروست هر که تجلیش نیست
هوش مصنوعی: هر کس که به اصول و بنیادهای انسانی پایبند نیست و درونش خالی از روشنی و زیبایی است، مانند کسی است که جان ندارد و در زندگی خود به نوعی بی‌ آبرو به شمار می‌آید.
موت دم نقد ماست ملکت شاه صفاست
منبت فضل خداست دوزخ درویش نیست
هوش مصنوعی: مرگ برای ما همواره در دسترس است و سلطنت شاه صفی هم در همین حال قرار دارد. این نعمت‌ها و افتخارات از فضل خداوند ناشی می‌شود و در واقع، درویش هرگز در دوزخ نیست.