گنجور

شمارهٔ ۱۳

بغیر خاک سر کوی دل پناهی نیست
بجز گدای در فقر پادشاهی نیست
مراست سلطنت فقر با کلاه نمد
ازین نمد بسر پادشه کلاهی نیست
جلال بین که سر آفتاب را زین سیر
جز آستان طریقت حواله گاهی نیست
بدیده دل کامل که ثابتست چو کوه
شکوه پادشه کون سر کاهی نیست
بدوست ره نبری جز بخانه دل ما
ز خانه دل ما تا بدوست راهی نیست
ز آب دیده توان برد پی ب آتش دل
مرا بعشق تو زین خوبتر گواهی نیست
امید عفو منست از خدای جرم خودی
»که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست «
پناه میبرم ایدل ز دست خویش بدوست
بهوش باش که جز نیستی پناهی نیست
مرا ز فقر بدولت مخوان که گاه ملوک
بر فقیر به از کنج خانقاهی نیست
چه باک چرخ مرا ز استراق دیو نفاق
شهاب ثاقب درویش غیر آهی نیست
قوام چرخ بود بر ستون خیمه فقر
باستقامت این خیمه بارگاهی نیست
فریب جاه نخواهیم خورد و غبطه مال
گدای فقر مقید بمال و جاهی نیست
دل صفا ز تجلیست بوستان بهشت
بجز خط تو درین بوستان گیاهی نیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بغیر خاک سر کوی دل پناهی نیست
بجز گدای در فقر پادشاهی نیست
هوش مصنوعی: در این دنیا جز خاک سر کوی محبوب هیچ پناهگاهی وجود ندارد و جز خدای در حال فقر، مقام و ارزشی نیست.
مراست سلطنت فقر با کلاه نمد
ازین نمد بسر پادشه کلاهی نیست
هوش مصنوعی: من در فقر و تنگدستی زندگی می‌کنم، اما با کلاهی از نمد، چون دروغین یا ظاهری است. حتی پادشاهان هم کلاهی ندارند که برتری بر من داشته باشند.
جلال بین که سر آفتاب را زین سیر
جز آستان طریقت حواله گاهی نیست
هوش مصنوعی: جلال بنگر که هیچگاه به جز در آستانه‌ی حقیقت، نمی‌توان سر آفتاب را از این گردش دید.
بدیده دل کامل که ثابتست چو کوه
شکوه پادشه کون سر کاهی نیست
هوش مصنوعی: درون دل کامل، ثبات و استواری وجود دارد که مانند کوه است، در حالی که با شکوه پادشاهی که هیچ چیز از آن بزرگ‌تر نیست، در مقایسه با کوچکی جهان مادی به نظر می‌رسد.
بدوست ره نبری جز بخانه دل ما
ز خانه دل ما تا بدوست راهی نیست
هوش مصنوعی: به دوست نتوان رسید جز از طریق دل ما. از دل ما تا دوست راهی وجود ندارد.
ز آب دیده توان برد پی ب آتش دل
مرا بعشق تو زین خوبتر گواهی نیست
هوش مصنوعی: از اشک چشمانم می‌توان فهمید که دل من به عشق تو در آتش است. هیچ شاهدی برای این عشق از این بهتر نیست.
امید عفو منست از خدای جرم خودی
»که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست «
هوش مصنوعی: من امیدوارم که خداوند مرا ببخشد، زیرا در مسیر عرفان و معنویت ما، هیچ گناهی جز همین خطا وجود ندارد.
پناه میبرم ایدل ز دست خویش بدوست
بهوش باش که جز نیستی پناهی نیست
هوش مصنوعی: به خاطر خودم، به دوست پناه می‌برم. مراقب باش که جز نبودن چیزی برای پناه دادن نیست.
مرا ز فقر بدولت مخوان که گاه ملوک
بر فقیر به از کنج خانقاهی نیست
هوش مصنوعی: مرا به خاطر فقر تحت فشار نگذارید، زیرا گاهی اوقات زندگی در کنار پادشاهان برای یک فرد فقیر بهتر از زندگی در یک مکان مذهبی و دور از دنیا است.
چه باک چرخ مرا ز استراق دیو نفاق
شهاب ثاقب درویش غیر آهی نیست
هوش مصنوعی: نگران نیستم که زمان بر من چه می‌گذرد، چرا که در برابر نیرنگ‌ها و مشکلات، تنها صدای دلنشین وجودم را دارم و غیر از آن چیزی نمی‌خواهم.
قوام چرخ بود بر ستون خیمه فقر
باستقامت این خیمه بارگاهی نیست
هوش مصنوعی: دوست عزیز، در اینجا داستان از پایداری و استحکام «خیمه فقر» صحبت می‌کند. می‌گوید که پایه و اساس زندگی فقر مثل ستونی است که چرخ زندگی را نگه می‌دارد و این خیمه به هیچ وجه همچون یک کاخ بزرگ نیست. به عبارت دیگر، فقر به خودی خود یک نوع پایداری دارد که می‌تواند مانع از ساخته شدن زندگی‌های بزرگ و با شکوه شود.
فریب جاه نخواهیم خورد و غبطه مال
گدای فقر مقید بمال و جاهی نیست
هوش مصنوعی: ما به فریب دنیایی که پر از جاه و مقام است، توجه نخواهیم کرد و به ثروت و مال دیگران حسرت نمی‌خوریم. زیرا برای ما ارزش واقعی در آزادی و بی‌نیازی از مال و مقام است، نه در تعلق به آن‌ها.
دل صفا ز تجلیست بوستان بهشت
بجز خط تو درین بوستان گیاهی نیست
هوش مصنوعی: دل انسان از نور و تجلیات الهی آرام می‌گیرد. در باغ بهشت، فقط نشانه و خط تو وجود دارد و هیچ گیاهی جز تو در این باغ نخواهد بود.