شمارهٔ ۱۲
باز دل را دست جان آمد به دست
طره آن دلستان آمد به دست
آن سر زلف سیاه دلفریب
با هزاران داستان آمد به دست
آنچه از آبادی دین شد خراب
در خرابات مغان آمد به دست
گرچه دل ویرانه شد از عشق دوست
لیک گنج شایگان آمد به دست
جان شد افریدون ضحاک هوی
تا درفش کاویان آمد به دست
رستم ما را پس از هفتاد خوان
آرزوی هفتخوان آمد به دست
دیو کثرت را به جان انداخت تیر
زابروی وحدت کمان آمد به دست
بیقران گشتیم و ز اقران بینیاز
صحبت صاحبقران آمد به دست
مرحب غم شد شکار ذوالفقار
بازوی خیبرسِتان آمد به دست
تاخت سر ما به سرحد یقین
رخش همت را عنان آمد به دست
چرم گرگ آرزو در هم درید
پنجه شیر ژیان آمد به دست
گرگ فرعونی شکار مار شد
طور را چوب شبان آمد به دست
بینشان گشتیم از نام و نشان
تا نشان بینشان آمد به دست
ز آدم خاکی پری در پرده است
این پریرو ناگهان آمد به دست
نیست نقد یار در کون و مکان
از دیار لامَکان آمد به دست
کِشتِ دل سرسبز شد زآبِ شهود
حاصل کون و مکان آمد به دست
هادی ما را به تأیید صفا
مهدی صاحبزمان آمد به دست
آنکه چندین سال جُستندی به جان
آستینش رایگان آمد به دست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز دل را دست جان آمد به دست
طره آن دلستان آمد به دست
هوش مصنوعی: دل دوباره جان گرفته است و این احساس به خاطر زیبایی و جذابیت کسی است که دل را به دست میآورد.
آن سر زلف سیاه دلفریب
با هزاران داستان آمد به دست
هوش مصنوعی: موهای زیبای سیاه و فریبنده او با هزاران داستان و ماجرا به دستم رسید.
آنچه از آبادی دین شد خراب
در خرابات مغان آمد به دست
هوش مصنوعی: آنچه که باعث خرابی و ویرانی دین شد، در میان مکانهای فساد و بیدادگری به دست آمد.
گرچه دل ویرانه شد از عشق دوست
لیک گنج شایگان آمد به دست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه قلبم از عشق به دوست خراب شده و ویران است، اما دستاوردی باارزش و گرانبهایی به دست آوردم.
جان شد افریدون ضحاک هوی
تا درفش کاویان آمد به دست
هوش مصنوعی: جان افریدون، ضحاک را defeated کرد، تا درفش کاویان به دستش بیفتد.
رستم ما را پس از هفتاد خوان
آرزوی هفتخوان آمد به دست
هوش مصنوعی: بعد از گذراندن هفتاد مرحله سخت و دشوار، رستم به آرزوی خود رسید و هدفش را به دست آورد.
دیو کثرت را به جان انداخت تیر
زابروی وحدت کمان آمد به دست
هوش مصنوعی: تیر کمان واحدت با قدرت به دشمنی که نماینده کثرت و تعدد است، برخورد کرد و او را به سختی ضربه زد.
بیقران گشتیم و ز اقران بینیاز
صحبت صاحبقران آمد به دست
هوش مصنوعی: ما از قرآن دور شدیم و از دوستان خود نیز بینیاز گشتیم، ولی گفتگو با کسی که مقام و منزلتی والا دارد، برای ما فراهم شد.
مرحب غم شد شکار ذوالفقار
بازوی خیبرسِتان آمد به دست
هوش مصنوعی: غم مانند شکار به دست ذوالفقار آمده است، و در دستان قهرمان خیبر، آماده است تا با آن مبارزه کند.
تاخت سر ما به سرحد یقین
رخش همت را عنان آمد به دست
هوش مصنوعی: تاخت و سرعت ما به جایی رسید که به یقین و اعتماد کامل رسیدیم و توانستیم هدایت اراده و تلاش خود را به دست بگیریم.
چرم گرگ آرزو در هم درید
پنجه شیر ژیان آمد به دست
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این هست که آرزوهای قوی و بزرگ ممکن است با چالشها و مشکلاتی مواجه شوند. گرگ که نماد آرزوهای ناکام است، به وسیله شیر که نشانه قدرت و شجاعت است، از هم پاره میشود. به این معنا که حتی آرزوهایی که به نظر قوی و ارزشمند میرسند، ممکن است در برابر قدرت و واقعیت زندگی در هم بشکنند.
گرگ فرعونی شکار مار شد
طور را چوب شبان آمد به دست
هوش مصنوعی: گرگ که به فرعون اشاره دارد، شکار ماری شد که به صورت عظیمی به او نزدیک شده است. اکنون چوب شبان، که نماد قدرت و حفاظت است، در دستان او قرار گرفته است. این تصویر نشاندهندهی قدرتی است که در دست یک رهبر یا نگهبان قرار دارد و میتواند به چیزی بزرگ و خطرناک پایان دهد.
بینشان گشتیم از نام و نشان
تا نشان بینشان آمد به دست
هوش مصنوعی: ما از نام و نشانی که داشتیم، بیخبر و گم شدهایم، اما در نهایت نشان واقعی که بینشان است، به دست ما میرسد.
ز آدم خاکی پری در پرده است
این پریرو ناگهان آمد به دست
هوش مصنوعی: از آدم خاکی، موجودی پرنده و زیبا در پس پرده وجود دارد که ناگهان به دست آمده است.
نیست نقد یار در کون و مکان
از دیار لامَکان آمد به دست
هوش مصنوعی: یار عزیز ما در هیچ جایی وجود ندارد، اما از دنیای بیمکان به دست آمده است.
کِشتِ دل سرسبز شد زآبِ شهود
حاصل کون و مکان آمد به دست
هوش مصنوعی: دل مانند کشتزاری است که به وسیله آب شهود و بینش سیراب شده و به این ترتیب نتایج و ثمرات دنیوی و جسمی به دست آمده است.
هادی ما را به تأیید صفا
مهدی صاحبزمان آمد به دست
هوش مصنوعی: منجی ما، مهدی، با حمایت و تأیید الهی به کمک ما آمد تا ما را به سوی صفا و پاکی راهنمایی کند.
آنکه چندین سال جُستندی به جان
آستینش رایگان آمد به دست
هوش مصنوعی: کسی که سالها تلاش کرده و در جستجوی چیزی بوده، سرانجام آن را بهطور رایگان به دست آورده است.