گنجور

شمارهٔ ۱۱۴

ما و دلِ سودا‌زده سرمستِ الستیم
برگشته ز میخانه دو آشفتهٔ مستیم
با افسر سلطانی کونین بلندیم
با خاکِ درِ خاک‌نشینان تو پستیم
موهوم بود هستی ما سرّ تو موجود
المنة لله که از این واهمه رستیم
ما شیشه شکستیم و کف پای ملک را
زین شیشهٔ بشکسته درین بادیه خستیم
با عشق تو دیوانه و با جام تو سرمست
چون نیست شدیم از همه با عشق تو هستیم
پیوند مهمات ز کونین بریدیم
با رشتهٔ پیمان سر زلف تو بستیم
ما باز قوی‌منزلت ساعد جانیم
از بام جهان با پر افراشته جستیم
زاهد تو برو مسجدی و صومعه‌ای باش
ما رند خرابات‌رو باده‌پرستیم
شاهین وجودیم به حبس تن خاکی
کز قوت پر این قفس تنگ شکستیم
برخاسته از کنگرهٔ عرش و به آفاق
پرواز نمودیم و به بام تو نشستیم
صحرای ترا آهوی در بند گرفتار
دریای ترا ماهی افتاده به شستیم
گر زان که فقیریم فقیرِ درِ شاهیم
ور زان که خرابیم از آن ساغر و دستیم
ای ساقی مستان به صفا رطل دمادم
مخمور بمگذار که ما مست الستیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما و دلِ سودا‌زده سرمستِ الستیم
برگشته ز میخانه دو آشفتهٔ مستیم
هوش مصنوعی: ما و دل عاشق و شیدا، در مستی عشق به سر می‌بریم و از میخانه برگشته‌ایم، حالتی آشفته و سرخوش داریم.
با افسر سلطانی کونین بلندیم
با خاکِ درِ خاک‌نشینان تو پستیم
هوش مصنوعی: ما به مقام و عظمت سلطنتی رسیده‌ایم، اما در مقابل خاک‌نشینان، در مقام و جایگاه آن‌ها پایین‌تر هستیم.
موهوم بود هستی ما سرّ تو موجود
المنة لله که از این واهمه رستیم
هوش مصنوعی: وجود ما در واقعیت چیزی جز یک خیال نیست و این راز وجود تو است که ما از این خیال و توهم رهایی یافته‌ایم.
ما شیشه شکستیم و کف پای ملک را
زین شیشهٔ بشکسته درین بادیه خستیم
هوش مصنوعی: ما شیشه‌ای را شکسته‌ایم و پای ملک را از این شیشهٔ شکسته در این بیابان آسیب زده‌ایم.
با عشق تو دیوانه و با جام تو سرمست
چون نیست شدیم از همه با عشق تو هستیم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو دیوانه شده‌ام و با نوشیدنی تو سرمست هستم. ما از همه چیز جدا شده‌ایم و فقط به عشق تو مشغولیم.
پیوند مهمات ز کونین بریدیم
با رشتهٔ پیمان سر زلف تو بستیم
هوش مصنوعی: ما ارتباط و وابستگی‌های دنیوی را قطع کردیم و با عهد و پیمانی که نسبت به موهای تو داریم، خود را به تو گره زدیم.
ما باز قوی‌منزلت ساعد جانیم
از بام جهان با پر افراشته جستیم
هوش مصنوعی: ما مانند پرنده‌ای قوی و بلندپرواز هستیم که از بام عالم به آسمان می‌جهیم و با اراده‌ای محکم به سوی اهداف بلند خود پرواز می‌کنیم.
زاهد تو برو مسجدی و صومعه‌ای باش
ما رند خرابات‌رو باده‌پرستیم
هوش مصنوعی: ای زاهد، تو به مسجد و صومعه برو و به عبادت مشغول شو، اما ما افراد رند و خوش‌گذرانی‌هستیم که به میگساری عشق می‌ورزیم.
شاهین وجودیم به حبس تن خاکی
کز قوت پر این قفس تنگ شکستیم
هوش مصنوعی: ما مانند شاهینی هستیم که در قفس تن خاکی گرفتار شده‌ایم، اما با نیروی بال‌ و قدرت‌ خود، این قفس تنگ را شکسته‌ایم و آزاد شده‌ایم.
برخاسته از کنگرهٔ عرش و به آفاق
پرواز نمودیم و به بام تو نشستیم
هوش مصنوعی: از مرتفع‌ترین مکان‌ها بلند شدیم و به دوردست‌ها پرواز کردیم و بر فراز تو قرار گرفتیم.
صحرای ترا آهوی در بند گرفتار
دریای ترا ماهی افتاده به شستیم
هوش مصنوعی: در دشت تو، آهویی در تیرگی به دام افتاده است و در دریا، ماهی‌ای به دام شسته شده‌ام.
گر زان که فقیریم فقیرِ درِ شاهیم
ور زان که خرابیم از آن ساغر و دستیم
هوش مصنوعی: اگر ما فقیر باشیم، دست‌کم فقیر در دربار پادشاه هستیم و اگر هم خراب و بی‌سر و سامان هستیم، این بی‌نظمی از آن ساغر و می‌نوشیدن ماست.
ای ساقی مستان به صفا رطل دمادم
مخمور بمگذار که ما مست الستیم
هوش مصنوعی: ای ساقی، به ما نوشیدنی خالص و تازه بده و نگذار که ما از حال مستی خارج شویم، زیرا ما به شدت در مستی و خوشی غرق هستیم.