گنجور

شمارهٔ ۲۷ - در حکم و معارف و نعت قطب اولیاء حضرت علی بن ابیطالب علیه الصلوه و السلام

ایدل ار خواهی بسر آهنگ افسر داشتن
کشور تجرید را باید مسخر داشتن
در طریق اهل معنی سلطنت را شرط نیست
با وجود کشور تجرید کشور داشتن
ننگ زیور دار ایدل زیور ار خواهی که هست
زیور اهل حقیقت ننگ زیور داشتن
نا قلندر باشد آن رهرو که در طی طریق
پای بند او شود موی قلندر داشتن
کشتن شهوت پر روحست و در معراج عشق
شاهباز عشقرا شرطست شهپر داشتن
باز روحت چون کبوتر گشت و میگفتم رواست
در پایم دوست میباید کبوتر داشتن
باز بال این کبوتر را مکن شهوت مران
راندن شهوت کبوتر راست ابتر داشتن
پای در شهر بقا بنهادن و فرماندهیست
خاک اقلیم فنا را افسر سر داشتن
آنچه بی رنگی کند در سیرسی رنگ وجود
رنگ ارژنگی نگردد سنگ آزر داشتن
ایکه خواهی داوری از خط داور سر مپیچ
داوری باشد سر اندر خط داور داشتن
ایکه از خر داشتن نازی بعزم دار مرگ
گر مسیحی رخت تن بایست بر خر داشتن
پیش اهل درد بهر سرفرازی خوشترست
نالش سر داشتن از بالش پر داشتن
اعتدال دوست را ننگست چشم از عاشقان
زلف چون شمشاد و قد چون صنوبر داشتن
بلکه دارد چشم آن کز عشق آن ابروی کج
راستی مانند ابرو پشت چنبر داشتن
کم نگر بر اختران بر آسمان دل برآی
چیست کوری چشم بینائی ز اختر داشتن
اختر توحید اگر تابید بر چرخ وجود
اختر از هفت آسمان بایست برتر داشتن
اندر آنکشور که خورشید حقیقت طالعست
کاریکذره ست صد خورشید خاور داشتن
نفس اگر لشکر کشد با عقل نفس دیگرست
عقل اگر دارد بسر سودای لشکر داشتن
در جهاد نفس من کردستم این کارای پسر
ترک سر کردن سبق گیرد ز مغفر داشتن
نیستت فرزندی این چار مام و هفت باب
ای برادر خواهی ار قدر وسه خواهر داشتن
میتوانی گر گذشتی زین شش و پنج و چهار
هفت گیسودار گردونی بچادر داشتن
دل نبندد هر که بر زلف شئون مرآت جان
میتواند با رخ جانان برابر داشتن
رسم دلبر داشتن را آزمودم سالهاست
باید از این آب و از این خاک دل بر داشتن
کافر عشقست آنکش پیش آن بت روست پاک
از مسلمانی گذشتن عشق کافر داشتن
سر آن خط مشوش را کسی داند که دید
بایدش مجموع درس عشق از بر داشتن
ایدل ار بر گرد مردان حقیقت بین رسی
دیده تحقیق را باید منور داشتن
فتنه صورت مشو مرد خدا بین را توان
دید رو از کام خشک و دیده تر داشتن
ایکه چشمت از انانیت حصاری به ندید
همتت ایمن نشست از حصن خیبر داشتن
کی توان کندن پی تسخیر این نفس یهود
این در خیبر مگر بازوی حیدر داشتن
مظهر اسم الهی راز دار عقل کل
آری آری اسم را رسمست مظهر داشتن
قصدمن زین اسم اعظم حرف ولفظوصوت نیست
این مسمای معانی را مصور داشتن
بل بود اسمی که مشتقست ز اوصاف قدیم
اسم مشتق چیست دانی وصف مصدر داشتن
نیست فرق مظهر از ظاهر بحکم اتحاد
میتوان دیدن ولی با راء/ی انور داشتن
هر که خواهد ایمنی از فتنه یاجوج نفس
بایدش عقلی چنو سد سکندر داشتن
سد اسکندر چه باشد روی دارای وجود
دیدن و آئینه جان را منور داشتن
کیست دارای وجود کامل کافی علیست
کانچه گویم در حقش بایست باور داشتن
سر که خود را پیش پای حضرت او داشت خاک
ننگ دارد بالله از دیهیم قیصر داشتن
پای کو ننمود کف خویش از این رهگذر
عار دارد استوا بر تخت سنجر داشتن
راست ناید بر صحیفه هیکلی سطر وجود
جز تنی مسطر رگی چون خط مسطر داشتن
در کتاب دل نظر کن نقش روی نفس کل
تا توانی سر این صورت بمنظر داشتن
هر که بو جهلست گو بر معجزاتش بین که نیست
کار سلمان چشم اعجاز از پیمبر داشتن
با خلوص و صدق شو تا بوذر و سلمان شوی
سهل نبود قدر سلمان و ابوذر داشتن
در ظلال پرده قدرش ندیدن عرش راست
عقل را در پرده غفلت مستر داشتن
پرده غفلت چه باشد از در انعام او
چشم بستن چشم اَز این در به آن در داشتن
از طبیعی خواستن سر الهیات راست
از مزاج کاسنی امید شکر داشتن
باوجود خم ز ساغر داشتن چشم شراب
باوجود بحر روی خود بفرغر داشتن
فخر امکانیست بر سلطانی و سلطانی است
بندگی بر درگه سلطان قنبر داشتن
ای که اهل آذری بر آذر عشق آر روی
بهر آذر خوی کن طبع سمندر داشتن
قدرت درویش او گر وقر بدهد کاه را
میتواند کوه را چون کاه لاغر داشتن
گر برو به روی بدهد تا نماید ضیغمی
ننگ روباهست رو بر ضیغم نر داشتن
کوه را گو پیش حلم او ز دعوی رسته باش
علم را در علم باید سنگ دیگر داشتن
برگزیدن این و آن را بر با و باشد شبیه
بر شبه آوردن و همسنگ گوهر داشتن
کس شبه همسنگ گوهر کی کند پیش حکیم
کی عرض را میتوان در حد جوهر داشتن
گر نباشد قطب گردون وجود اولیاء
آسمان کی میتواند قطب و محور داشتن
اولیا را گر نباشد پادشاهی چون علی
چون توانند از مه و خورشید چاکر داشتن
گلشن توحید را باید گل صدق و صفا
تا تواند شیر را در بیشه مضطر داشتن
گل همان بهتر که بدهد بر غضنفر چشم زخم
نی رخی تابنده چون چشم غضنفر داشتن
این گل صدق و صفا در گلشن توحید ماست
از خلوص جان باین روح مطهر داشتن
نقطه ئی از علم توحیدش دبیر چرخ پیر
شرح نتواند دهد با هفت دفتر داشتن
هفت دفتر چیست این آن نقطه باشد کاندرو
دائره ایجاد را یارند مضمر داشتن
فاقد کل میتواند در ظلال عقل او
نفس را در عین بی برگی توانگر داشتن
گفت احمر بین جنبیکم لکم اعدا عدو
این کلام الله را نتوان محقر داشتن
اژدر نفس ای برادر خفته بر بالای گنج
گنج خواهی باید اول وضع اژدر داشتن
گنج پر گو گرد احمد اژدر آنرا پاسبان
دفع اژدر کردن و گوگرد احمر داشتن
اهل نفسی از تو شش وادیست تا اخفای دوست
خویش را چون مهره می نتوان بششدر داشتن
اسب تن پی ساز و با رفرف سواران شو رفیق
طی نگردد این طریق از اسب و استر داشتن
جان من نه پای در باب تولای ولی
تا توانی این عدو را در پس در داشتن
این ولی عصر این اکسیر اعظم این امام
خاک شو تا زر شوی این کشتن آن بر داشتن
نفس نتواند شمار خویش از خیل عقول
جز که از همت ره انجامی مشمر داشتن
ای ره انجام وجودت عقل در سیر صعود
ناطقستی نفس ما بر عشق رهبر داشتن
از پی اثبات ذات خویشتن ذات ترا
کرد ظاهر خواست حق برهان اظهر داشتن
خطبه خواندن مر خطیبان را بنام تست پای
برفراز بام این نه پله منبر داشتن
با فروغ آفتاب همتت ما را خطاست
تکیه بر خورشید گردون مدور داشتن
عام کی داند ترا کش در نظر پایه ولیست
دست بر عمرو و توانائی بعنتر داشتن
از نصیری پرس سر این که گوید آن خدای
عرش را یارد فرود و فرش را برداشتن
ای ولی الله اعظم صدر عرش کبریا
گر ترا بیند ترا خواهد مصدر داشتن
ای وجودت حشرا کبر هر که حشر اندر تو یافت
فارغست از انتظار حشر اکبر داشتن
ای قیامت فانی اندر قامتت با این قیام
نیست قائم حجت حشر مکرر داشتن
ای بهشت عدن روحانی که اشعار صفا
در مدیحت بر بهشت آموخت کوثر داشتن
آسمانم باز با سلطان فقرا فکند کار
بعد چندین سال با صد حشمت و فر داشتن
حشمت من را درین دانست اینجا آمدن
صدق آوردن دل و جان ثنا گر داشتن
گفت نتوان گوهر توحید آوردن بدست
جز دلی در بحر عرفان آشناور داشتن
از شهود و غیب مطلق در مظاف آن و این
با وجود کون جامع مخزن زر داشتن
مخزن زر داشتن نبود بود در خاک شور
از عطش جان دادن و دریای اخضر داشتن
ای ظفرهای ترا در پنج حضرت امتداد
میتوان ما را بامدادی مظفر داشتن
ایکه خواهی شعر گفتن شعر ناگفتن بخواه
شعر گفتن نیست چون رزق مقدر داشتن
کسب کردن باید و دانستن سر علوم
صحو معلوم و قوانین مقرر داشتن
تا توان گفتن دو بیتی را که گر بیند خبیر
صورت او را تواند سر مخبر داشتن
نه دو زحف از چار بحر آوردن و از ابلهی
ابتری گفتن ملقب احذ مضمر داشتن
گر نداند نیز نام اخذ و قبض آنهم رواست
نقطه را ناخوانده لاف خط پر گر داشتن
تا سپهر لاجوردی رنگ با کف الخضیب
ثابتست اندر سر تیر دو پیگر داشتن
جسم احباب تو چونان صورت سعدالسعود
باد تقویمش بفال سعد اکبر داشتن
فرق اعدایت بزیر تیغ مریخ ار توان
نحس اکبر را نشیب نحس اصغر داشتن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایدل ار خواهی بسر آهنگ افسر داشتن
کشور تجرید را باید مسخر داشتن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در راه رسیدن به مقام والای ریاست بر کشور مجرد، باید در ابتدا قدرت و تسلط بر آن را به دست بیاوری.
در طریق اهل معنی سلطنت را شرط نیست
با وجود کشور تجرید کشور داشتن
هوش مصنوعی: در مسیر اهل معرفت، داشتن قدرت و سلطنت ضروری نیست؛ زیرا حتی بدون آن می‌توان به درک و معنای عالی دست یافت و به فضیلت‌های معنوی دسترسی پیدا کرد.
ننگ زیور دار ایدل زیور ار خواهی که هست
زیور اهل حقیقت ننگ زیور داشتن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی واقعیات را بشناسی، دلمشغولی به زرق و برق و زیبایی‌های ظاهری را کنار بگذار. زیرا حقیقت همیشه فراتر از شکل و ظاهر است و داشتن چنین زینت‌هایی به روح و حقیقت لطمه می‌زند.
نا قلندر باشد آن رهرو که در طی طریق
پای بند او شود موی قلندر داشتن
هوش مصنوعی: آن کسی که در راه سیر و سلوک، به چیزهایی مانند موی قلندری وابسته شود، در واقع رهرو حقیقی نیست. او باید آزاد و بی‌پیرایه باشد تا بتواند به هدفش برسد.
کشتن شهوت پر روحست و در معراج عشق
شاهباز عشقرا شرطست شهپر داشتن
هوش مصنوعی: سرکوب کردن تمایلات نفسانی راهی است برای رسیدن به روح پاک و برای دستیابی به عشق حقیقی، باید در پرواز عاشقانه، همچون پرنده‌ای بزرگ و آزاد، آمادگی و توانایی داشته باشیم.
باز روحت چون کبوتر گشت و میگفتم رواست
در پایم دوست میباید کبوتر داشتن
هوش مصنوعی: روح تو همچون پرنده‌ای آزاد می‌شود و من می‌گویم که داشتن یک دوست در زندگی، لازم است.
باز بال این کبوتر را مکن شهوت مران
راندن شهوت کبوتر راست ابتر داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نباید به تمایلات و خواسته‌های ناپسند و شهوانی اجازه بدهیم که ما را دچار انحراف کنند، چرا که این کار می‌تواند ما را از هدف‌های بلند و ارزشمند زندگی دور کند. در واقع، باید مراقب باشیم که نگذاریم این تمایلات ما را به بیراهه بکشند و از پرواز و اوج گرفتن باز دارند.
پای در شهر بقا بنهادن و فرماندهیست
خاک اقلیم فنا را افسر سر داشتن
هوش مصنوعی: در اینجا به معنای این جمله می‌توان گفت که کسی که در سرزمین جاودانگی قرار می‌گیرد، در حقیقت باید بر دنیای فانی و زودگذر تسلط داشته باشد. به عبارتی، رهبری و سلطه بر زندگی مادی و زودگذر، نیازمند درک و آگاهی از حقیقت بقا و معنای زندگی است.
آنچه بی رنگی کند در سیرسی رنگ وجود
رنگ ارژنگی نگردد سنگ آزر داشتن
هوش مصنوعی: هر چیزی که موجب می‌شود رنگ زندگی از بین برود، دیگر رنگی نخواهد داشت و همچون سنگی بی‌روح خواهد شد.
ایکه خواهی داوری از خط داور سر مپیچ
داوری باشد سر اندر خط داور داشتن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی قضاوتی انجام دهی، از نظر و حکم قاضی منحرف نشو؛ زیرا داشتن نظر مستقل در قضاوت، باعث بروز مشکلات می‌شود.
ایکه از خر داشتن نازی بعزم دار مرگ
گر مسیحی رخت تن بایست بر خر داشتن
هوش مصنوعی: اگر کسی از داشتن یک خر، به خود ببالد و به مرگ بیندیشد، باید بداند که اگر مسیحی باشد، باید از روی خر پیاده شود.
پیش اهل درد بهر سرفرازی خوشترست
نالش سر داشتن از بالش پر داشتن
هوش مصنوعی: برای افرادی که دچار درد و رنج هستند، بهتر است برای رسیدن به افتخار و موفقیت، به جای اینکه با زجر و درد کشیدن به آرامش برسند، وادار به ابراز احساسات و ناله کردن شوند. در واقع، این افراد باید بر روی خواسته‌ها و آرزوهای خود تمرکز کنند تا به دستاوردهای بزرگتری دست یابند.
اعتدال دوست را ننگست چشم از عاشقان
زلف چون شمشاد و قد چون صنوبر داشتن
هوش مصنوعی: دوست در اعتدال و میانه‌روی زندگی می‌کند و هرگز به عاشقانی که زلف‌هایی چون شمشاد و قدی مانند صنوبر دارند، حسد نمی‌ورزد.
بلکه دارد چشم آن کز عشق آن ابروی کج
راستی مانند ابرو پشت چنبر داشتن
هوش مصنوعی: چشمان او می‌درخشد و خود را همچون ابروی کج و جذاب نشان می‌دهد، که به زیبایی ابروهایی که به شکل دایره‌ای هستند، می‌ماند.
کم نگر بر اختران بر آسمان دل برآی
چیست کوری چشم بینائی ز اختر داشتن
هوش مصنوعی: به ستاره‌های آسمان نگاه نکن و دلخوش نباش، زیرا این که ستاره‌ای در آسمان داشته باشی نمی‌تواند جایگزین بینایی و روشن بینی باشد.
اختر توحید اگر تابید بر چرخ وجود
اختر از هفت آسمان بایست برتر داشتن
هوش مصنوعی: اگر نور یکتایی بر آسمان هستی بتابد، این نور از ستاره‌های هفت آسمان هم بالاتر و برتر است.
اندر آنکشور که خورشید حقیقت طالعست
کاریکذره ست صد خورشید خاور داشتن
هوش مصنوعی: در آن سرزمینی که نور حقیقت درخشان و تابان است، داشتن صدها خورشید در شرق بی‌ارزش و بی‌فایده است.
نفس اگر لشکر کشد با عقل نفس دیگرست
عقل اگر دارد بسر سودای لشکر داشتن
هوش مصنوعی: اگر نفس، به میدان بیاید و لشکر بکشد، این با عقل متفاوت است. اما اگر عقل هم بخواهد لشکری به وجود بیاورد، باید واقعاً به این کار فکر کرده و هدفی پشت آن داشته باشد.
در جهاد نفس من کردستم این کارای پسر
ترک سر کردن سبق گیرد ز مغفر داشتن
هوش مصنوعی: در تلاش برای کنترل نفس خودم، این کارها را انجام دادم. پسری ترک می‌گوید باید سبقت بگیریم و بر این برتری فائق آییم، حتی اگر سرپرستی را داشته باشیم.
نیستت فرزندی این چار مام و هفت باب
ای برادر خواهی ار قدر وسه خواهر داشتن
هوش مصنوعی: برادر، اگر خواهان ارزش و منزلت هستی، بدان که نه فرزندی داری و نه چهار مادر و هفت پدر. پس آگاه باش که داشتن خواهر به تو چه خواهد داد.
میتوانی گر گذشتی زین شش و پنج و چهار
هفت گیسودار گردونی بچادر داشتن
هوش مصنوعی: اگر از این شماره‌ها و حساب و کتاب‌ها بگذری، می‌توانی به زیبایی و لطافت مانند دختری با موهای بلند به زندگی ادامه دهی.
دل نبندد هر که بر زلف شئون مرآت جان
میتواند با رخ جانان برابر داشتن
هوش مصنوعی: کسی که به زلف و زیبایی‌های ظاهری دل ببندد، نمی‌تواند به عمق وجود و حقیقت روح دست یابد. تنها کسی می‌تواند به آنچه اصل و باطن است برسد که بتواند با معشوق حقیقی خود، رو در رو شود.
رسم دلبر داشتن را آزمودم سالهاست
باید از این آب و از این خاک دل بر داشتن
هوش مصنوعی: من سال‌هاست که در مسیر عشق و دلبر بودن تجربه کسب کرده‌ام و حالا به این نتیجه رسیده‌ام که باید از این زندگی و محیطی که در آن هستم دل بکنم.
کافر عشقست آنکش پیش آن بت روست پاک
از مسلمانی گذشتن عشق کافر داشتن
هوش مصنوعی: کسی که به معشوق خود می‌رسد و در برابر او قرار می‌گیرد، در واقع به کفر و بی‌دینی گرفتار شده، چون از اصول مسلمانی و دینداری خود فاصله گرفته و عشق او را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهد.
سر آن خط مشوش را کسی داند که دید
بایدش مجموع درس عشق از بر داشتن
هوش مصنوعی: فقط کسی می‌تواند به درستی به فهم و شناخت احساسات پیچیده عشق برسد که خود تجربه‌اش کرده باشد و دلسوزانه آن را درک کند.
ایدل ار بر گرد مردان حقیقت بین رسی
دیده تحقیق را باید منور داشتن
هوش مصنوعی: اگر به دور مردان حقیقت‌جویان برسی، لازم است که چشمان خود را با نگاه تحقیقی روشن نگه‌داری.
فتنه صورت مشو مرد خدا بین را توان
دید رو از کام خشک و دیده تر داشتن
هوش مصنوعی: آدمی که در مسیر خدا قرار دارد، می‌تواند در دل سختی‌ها و مشکلات، چهره‌ای آرام و متین داشته باشد و با وجود خشک شدن کامش، همچنان چشمانش نماد اشک و احساس باشد.
ایکه چشمت از انانیت حصاری به ندید
همتت ایمن نشست از حصن خیبر داشتن
هوش مصنوعی: چشمان تو به دلیل خودخواهی‌ات دچار حجاب شده است و در نتیجه، اراده و تلاش تو از استحکام و امنیتی همچون دژ خیبر برخوردار نیست.
کی توان کندن پی تسخیر این نفس یهود
این در خیبر مگر بازوی حیدر داشتن
هوش مصنوعی: کی می‌تواند نفس یهود را که در خیبر است تسخیر کند، جز آنکه بازوی حیدر (علی) را داشته باشد؟
مظهر اسم الهی راز دار عقل کل
آری آری اسم را رسمست مظهر داشتن
هوش مصنوعی: مظهر اسم الهی، کسی است که همه دانش‌ها و حقایق را در خود دارد. بله، این مظهر نشان‌دهنده حقیقت و معنای آن اسم است.
قصدمن زین اسم اعظم حرف ولفظوصوت نیست
این مسمای معانی را مصور داشتن
هوش مصنوعی: هدف من از این اسم بزرگ، فقط حرف و کلام و صدا نیست. بلکه مقصود من تجسم و تصویر معانی عمیق‌تر است.
بل بود اسمی که مشتقست ز اوصاف قدیم
اسم مشتق چیست دانی وصف مصدر داشتن
هوش مصنوعی: بسیار خوب، اسمی که از ویژگی‌های قدیم گرفته شده چیست؟ آیا می‌دانی که اسم مشتق به چه معناست و یعنی صفت داشتن؟
نیست فرق مظهر از ظاهر بحکم اتحاد
میتوان دیدن ولی با راء/ی انور داشتن
هوش مصنوعی: درست است که مظهری که دیده می‌شود با اصل آن تفاوتی ندارد؛ چون در حقیقت همه چیز یکی هستند. اما اگر بخواهیم با بینش و فهم عمیق بنگریم، می‌توانیم ارتباط عمیق‌تری را تجربه کنیم.
هر که خواهد ایمنی از فتنه یاجوج نفس
بایدش عقلی چنو سد سکندر داشتن
هوش مصنوعی: هر کسی که می‌خواهد از فتنه‌های نفس خود در امان بماند، باید عقلی همچون سد سکندر داشته باشد.
سد اسکندر چه باشد روی دارای وجود
دیدن و آئینه جان را منور داشتن
هوش مصنوعی: سد اسکندر چه ارزشی دارد در برابر دیدن زیبایی‌های وجود و روشن کردن روح خود با نور حقیقت؟
کیست دارای وجود کامل کافی علیست
کانچه گویم در حقش بایست باور داشتن
هوش مصنوعی: کیست که دارای وجودی کامل و کافی مانند علی است؛ هر چه در مورد او بگویم، سزاوار است که به آن ایمان بیاوری.
سر که خود را پیش پای حضرت او داشت خاک
ننگ دارد بالله از دیهیم قیصر داشتن
هوش مصنوعی: کسی که سر خود را به پیشگاه او می‌برد، به خاک خودش افتخار نمی‌کند که تاج قیصر را داشته باشد.
پای کو ننمود کف خویش از این رهگذر
عار دارد استوا بر تخت سنجر داشتن
هوش مصنوعی: کسی که از مسیر خود پا عقب بکشد، از قرار گرفتن بر تخت سلطانی چون سنجر نیز شرم دارد.
راست ناید بر صحیفه هیکلی سطر وجود
جز تنی مسطر رگی چون خط مسطر داشتن
هوش مصنوعی: هیچ چیزی نمی‌تواند در صفحه‌ی وجود انسان ثبت شود جز اینکه آن وجود با خطوط و نشانه‌هایی مشخص شده باشد، مانند اینکه رگ‌ها در بدن همانند خطوط قابل مشاهده‌اند.
در کتاب دل نظر کن نقش روی نفس کل
تا توانی سر این صورت بمنظر داشتن
هوش مصنوعی: به دل خود نگاه کن و زیبایی‌های نفس اصلی را ببین تا جایی که می‌توانی این تصویر را در ذهن نگه‌داری.
هر که بو جهلست گو بر معجزاتش بین که نیست
کار سلمان چشم اعجاز از پیمبر داشتن
هوش مصنوعی: هر کسی که در جهل است، باید به نشانه‌های شگفت‌انگیز نگاه کند تا بفهمد که کار سلمان از قدرت معجزه‌گر پیامبر ناشی نمی‌شود.
با خلوص و صدق شو تا بوذر و سلمان شوی
سهل نبود قدر سلمان و ابوذر داشتن
هوش مصنوعی: برای اینکه به مقام والای افرادی چون ابوذر و سلمان دست یابی، لازم است با خلوص نیت و صداقت زندگی کنی. رسیدن به چنین جایگاهی آسان نیست و داشتن افرادی با ویژگی‌های آنان بسیار با ارزش است.
در ظلال پرده قدرش ندیدن عرش راست
عقل را در پرده غفلت مستر داشتن
هوش مصنوعی: در سایه‌ی پرده، ارزش او را نمی‌بینند و عقل در پرده‌ی غفلت، غرق در خواب و بی‌خبری است.
پرده غفلت چه باشد از در انعام او
چشم بستن چشم اَز این در به آن در داشتن
هوش مصنوعی: غفلت مانع از درک نعمت‌های خداوند است؛ هنگامی که فردی به لطف و رحمت او توجه نکند، در حقیقت از یک در به دری دیگر نگاه می‌کند و از بهره‌مندی واقعی محروم می‌شود.
از طبیعی خواستن سر الهیات راست
از مزاج کاسنی امید شکر داشتن
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم از طبیعت چیزهایی را درباره خداوند و مسائل الهی بپرسیم، مانند این است که از خصوصیات یک گیاه خاص مثلاً کاسنی انتظار داشته باشیم که شیرینی و شکر را به ما بدهد. در واقع، هر چیزی در جای خود و در طبیعت خود باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
باوجود خم ز ساغر داشتن چشم شراب
باوجود بحر روی خود بفرغر داشتن
هوش مصنوعی: با وجود این که چشمش مانند ساغر خمیده است و شراب در آن دیده می‌شود، با این حال، دریا روی خود را به آرامش و زیبایی نشان می‌دهد.
فخر امکانیست بر سلطانی و سلطانی است
بندگی بر درگه سلطان قنبر داشتن
هوش مصنوعی: افتخار داشتن به قدرت و مقام، در واقع نشانه‌ای از بندگی و وابستگی به کسی است که در مقام بالاتری قرار دارد. به عبارت دیگر، کسی که در سمت سلطنت است، در واقع تحت تأثیر و خدمت به بزرگتری مثل سلطان قنبر قرار دارد.
ای که اهل آذری بر آذر عشق آر روی
بهر آذر خوی کن طبع سمندر داشتن
هوش مصنوعی: ای کسی که در عشق، آتش عشق را به جان داری، برای به دست آوردن عشق، باید مانند سمندر، که به گرما دچار نمی‌شود، رفتار کنی و طبعی استوار داشته باشی.
قدرت درویش او گر وقر بدهد کاه را
میتواند کوه را چون کاه لاغر داشتن
هوش مصنوعی: اگر درویش قدرت پیدا کند و نعمت به او برسد، می‌تواند کاهی را به کوه تبدیل کند، همچنان که کاه به راحتی لاغر و سبک است.
گر برو به روی بدهد تا نماید ضیغمی
ننگ روباهست رو بر ضیغم نر داشتن
هوش مصنوعی: اگر بر روی من پناهی بیافرازند تا خود را نشان دهد، آن بی‌شرمی همانند ننگ روباه است. بنابراین، نر بودن ضیغمی را نباید نادیده گرفت.
کوه را گو پیش حلم او ز دعوی رسته باش
علم را در علم باید سنگ دیگر داشتن
هوش مصنوعی: کوه باید در برابر صبر و شکیبایی او ساکت باشد و علم برای رسیدن به کمال و فهم درست نیازمند تلاش و شرایط متفاوتی است.
برگزیدن این و آن را بر با و باشد شبیه
بر شبه آوردن و همسنگ گوهر داشتن
هوش مصنوعی: انتخاب کردن از میان گزینه‌ها و مشابهت آن با همسان آوردن کلمات و داشتن ارزش‌های یکسان است.
کس شبه همسنگ گوهر کی کند پیش حکیم
کی عرض را میتوان در حد جوهر داشتن
هوش مصنوعی: هیچ‌کس را نمی‌توان با گوهر هم‌رتبه دانست؛ زیرا پیش حکیم، ارزش‌ها و استعدادها را نمی‌توان در حد یک گوهر واقعی سنجید.
گر نباشد قطب گردون وجود اولیاء
آسمان کی میتواند قطب و محور داشتن
هوش مصنوعی: اگر وجود اولیاء به عنوان قطب در جهان نباشد، آسمان چگونه می‌تواند قطب و محوری داشته باشد؟
اولیا را گر نباشد پادشاهی چون علی
چون توانند از مه و خورشید چاکر داشتن
هوش مصنوعی: اگر خوبان و اولیا، همچون علی پادشاهی نداشته باشند، چگونه می‌توانند خورشید و ماه را در خدمت خود داشته باشند؟
گلشن توحید را باید گل صدق و صفا
تا تواند شیر را در بیشه مضطر داشتن
هوش مصنوعی: برای حفظ و نگهداری از فضای معنوی و پاک توحید، باید صداقت و خلوص را در آن پراکنده کرد تا بتوان در موقعیت‌های دشوار و خطرناک، از قدرت و نیروی حقیقی بهره‌مند شد.
گل همان بهتر که بدهد بر غضنفر چشم زخم
نی رخی تابنده چون چشم غضنفر داشتن
هوش مصنوعی: بهتر است که گل چشمی را به غضنفر بدهد، زیرا داشتن چهره‌ای درخشان و زیبا مانند غضنفر، می‌تواند آسیب‌زا باشد.
این گل صدق و صفا در گلشن توحید ماست
از خلوص جان باین روح مطهر داشتن
هوش مصنوعی: این گل نمایانگر صداقت و پاکی در باغ توحید ماست که از خلوص درون و روح پاک نشأت می‌گیرد.
نقطه ئی از علم توحیدش دبیر چرخ پیر
شرح نتواند دهد با هفت دفتر داشتن
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند با تمام دانش و اطلاعاتش، حقیقت توحید را به‌طور کامل بیان کند، حتی اگر هزاران کتاب و دفتر داشته باشد.
هفت دفتر چیست این آن نقطه باشد کاندرو
دائره ایجاد را یارند مضمر داشتن
هوش مصنوعی: این هفت دفتر چه معنایی دارند؟ اینجا مانند نقطه‌ای است که می‌تواند دایره‌ای را شکل دهد و در دل خود اسراری را نهان دارد.
فاقد کل میتواند در ظلال عقل او
نفس را در عین بی برگی توانگر داشتن
هوش مصنوعی: هر کس که از همه چیز تهی است، می‌تواند در سایه‌ی عقل خود، خود را در حالی که هیچ چیز ندارد، غنی احساس کند.
گفت احمر بین جنبیکم لکم اعدا عدو
این کلام الله را نتوان محقر داشتن
هوش مصنوعی: او گفت: ای احمر، این کلام خدا را نمی‌توان حقیر شمرد، اگرچه دشمنان در کنار شما هستند.
اژدر نفس ای برادر خفته بر بالای گنج
گنج خواهی باید اول وضع اژدر داشتن
هوش مصنوعی: ای برادر، اگر می‌خواهی به گنجی دست یابی، نخست باید به صداقت و شجاعت مانند اژدها رفتار کنی و در خود آن ویژگی‌ها را پرورش دهی.
گنج پر گو گرد احمد اژدر آنرا پاسبان
دفع اژدر کردن و گوگرد احمر داشتن
هوش مصنوعی: احمد گنجینه‌ای از دانش و فضیلت است که مانند اژدهای خطرناکی باید از آن محافظت شود و برای مقابله با خطرات، به تدابیر و ابزارهای خاصی نیاز داریم. این گنج، مانند گوگرد قرمز است که خاصیت ویژه‌ای دارد و باید مورد مراقبت و استفاده صحیح قرار گیرد.
اهل نفسی از تو شش وادیست تا اخفای دوست
خویش را چون مهره می نتوان بششدر داشتن
هوش مصنوعی: کسی که به خودشناسی و کمال رسیده باشد، برای پنهان کردن دوستش در دل، راه‌های متعددی دارد که این کار مانند نگهداری یک مهره در دستانش، آسان نیست.
اسب تن پی ساز و با رفرف سواران شو رفیق
طی نگردد این طریق از اسب و استر داشتن
هوش مصنوعی: سوار بر اسب شو و با زین و افسار همراهی کن، زیرا در این راه بدون اسب و الاغ نمی‌توان به جلو رفت.
جان من نه پای در باب تولای ولی
تا توانی این عدو را در پس در داشتن
هوش مصنوعی: زندگی من را نمی‌توان به محبت ولی محدود کرد؛ تا جایی که می‌توانی، این دشمن را در پشت در نگه‌دار.
این ولی عصر این اکسیر اعظم این امام
خاک شو تا زر شوی این کشتن آن بر داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به ما می‌گوید که امام زمان (عج) مانند یک دارو یا اکسیر باارزش است. پیشنهاد می‌کند که باید به خاک و ریشه‌های خود برگردیم تا به کمال و ارزش واقعی برسیم. اشاره به این دارد که برای به‌دست آوردن چیزهای با ارزش، گاهی باید چیزهایی را رها کنیم یا از بین ببریم.
نفس نتواند شمار خویش از خیل عقول
جز که از همت ره انجامی مشمر داشتن
هوش مصنوعی: نفس انسان نمی‌تواند خود را از میان انبوهی از افکار و عقل‌ها بشمارد، جز اینکه با تلاش و اراده به هدفش برسد.
ای ره انجام وجودت عقل در سیر صعود
ناطقستی نفس ما بر عشق رهبر داشتن
هوش مصنوعی: ای که در مسیر کاملی از وجود قرار داری، عقل تو در حال حرکت به سمت بالا و تعالی است و نفس ما به عشق تو به عنوان راهنمایی احتیاج دارد.
از پی اثبات ذات خویشتن ذات ترا
کرد ظاهر خواست حق برهان اظهر داشتن
هوش مصنوعی: برای نشان دادن وجود خود و اثبات آن، ذات تو را به وضوح آشکار کرد. خدا خواسته که برهانی روشن‌تر و واضح‌تر از آن داشته باشد.
خطبه خواندن مر خطیبان را بنام تست پای
برفراز بام این نه پله منبر داشتن
هوش مصنوعی: سخنرانی کردن ویژه سخنرانان است و نه هر کس، مانند کسی که بر فراز بام ایستاده و از آنجا صحبت می‌کند، در حالی که منبر برای سخنرانی کردن نیاز به بالاترین سطح آموزش و توانایی دارد.
با فروغ آفتاب همتت ما را خطاست
تکیه بر خورشید گردون مدور داشتن
هوش مصنوعی: با نور آفتاب و تلاش تو، ما در اشتباهیم اگر بخواهیم به تابش همیشگی آفتاب آسمان تکیه کنیم.
عام کی داند ترا کش در نظر پایه ولیست
دست بر عمرو و توانائی بعنتر داشتن
هوش مصنوعی: کسی نمی‌داند که تو چقدر بزرگ و باارزش هستی؛ اما اگر کسی بر تو و قدرتت دست بگذارد، می‌تواند به عمق وجودت پی ببرد.
از نصیری پرس سر این که گوید آن خدای
عرش را یارد فرود و فرش را برداشتن
هوش مصنوعی: از نصیری بپرس که آیا خداوند قادر است از آسمان پایین بیاید و زمین را از جای خود بردارد؟
ای ولی الله اعظم صدر عرش کبریا
گر ترا بیند ترا خواهد مصدر داشتن
هوش مصنوعی: ای ولی خدا، که در بالاترین مقام قرار داری، اگر کسی تو را ببیند، قطعاً می‌خواهد به تو نزدیک شود و به مقام بلندی دست پیدا کند.
ای وجودت حشرا کبر هر که حشر اندر تو یافت
فارغست از انتظار حشر اکبر داشتن
هوش مصنوعی: وجود تو مثل روز قیامت است؛ هر کسی که با تو ارتباط برقرار کند، از انتظار روز قیامت بزرگ آزاد است.
ای قیامت فانی اندر قامتت با این قیام
نیست قائم حجت حشر مکرر داشتن
هوش مصنوعی: ای قیامت، تو در وجود خود به قدری حیرت‌انگیز و شگفت‌انگیز هستی که در مقابل تو، هیچ موجود دیگری نمی‌تواند به پایداری و استواری بایستد. تو نماد بروز و ظهور حقیقت هستی و هر بار که به تو توجه می‌شود، همانند روز قیامت و حشر، نمایشگاهی از جلال و صداقت را به نمایش می‌گذاری.
ای بهشت عدن روحانی که اشعار صفا
در مدیحت بر بهشت آموخت کوثر داشتن
هوش مصنوعی: ای روحانی که بهشت عدن را زینت داده‌ای، اشعار پاک و دلنشینی که در ستایش تو سروده شده، گویای آن است که تو همواره در کنار نعمت‌های بهشتی قرار داری.
آسمانم باز با سلطان فقرا فکند کار
بعد چندین سال با صد حشمت و فر داشتن
هوش مصنوعی: آسمان دوباره با پادشاه نیازمندان ارتباط برقرار کرده است، بعد از سال‌ها، با شکوه و افتخار فراوان.
حشمت من را درین دانست اینجا آمدن
صدق آوردن دل و جان ثنا گر داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که عظمت من را در این امر درک کردند و به همین دلیل اینجا آمده‌اند. وقتی که دل و جان با صدق و خضوع حضور پیدا کنند، باید ستایش و تقدیر را در نظر داشته باشند.
گفت نتوان گوهر توحید آوردن بدست
جز دلی در بحر عرفان آشناور داشتن
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند به سادگی به راز یکتایی خدا پی ببرد، مگر این که دلش در عمق درک عرفانی غوطه‌ور باشد.
از شهود و غیب مطلق در مظاف آن و این
با وجود کون جامع مخزن زر داشتن
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که با وجود وجود مخلوقات و دنیای مادی، همچنان می‌توان به شناخت عمیق‌تری از حقیقت و واقعیت دست یافت. در این فرآیند، از مشاهده‌های مستقیم و همچنین حقایق پنهان و غیر قابل درک استفاده می‌گردد. به عبارت دیگر، در کنار دنیای مادی و ظاهری، کنه و حقیقتی نهفته وجود دارد که می‌تواند به خوبی درک شود و گنجی از دانش و فهم را در خود دارد.
مخزن زر داشتن نبود بود در خاک شور
از عطش جان دادن و دریای اخضر داشتن
هوش مصنوعی: داشتن گنجینه‌ای از طلا در زمین کم ارزش است؛ بهتر این است که انسان به خاطر تشنگی جان بدهد و در عوض دریاچه‌ای سرسبز داشته باشد.
ای ظفرهای ترا در پنج حضرت امتداد
میتوان ما را بامدادی مظفر داشتن
هوش مصنوعی: ای پیروزی‌های تو در پنج مقام ادامه دارد، ما نیز می‌توانیم صبحی پیروزمندانه داشته باشیم.
ایکه خواهی شعر گفتن شعر ناگفتن بخواه
شعر گفتن نیست چون رزق مقدر داشتن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی شعر بگویی، باید آگاه باشی که بعضی از چیزها را نمی‌توان به زبان آورد. شعر گفتن نیست مانند داشتن روزی مقدر.
کسب کردن باید و دانستن سر علوم
صحو معلوم و قوانین مقرر داشتن
هوش مصنوعی: باید تلاش و کوشش کرد و علم را به دست آورد؛ همچنین باید آگاهی از اصول و قوانین را در نظر داشت و آن‌ها را رعایت کرد.
تا توان گفتن دو بیتی را که گر بیند خبیر
صورت او را تواند سر مخبر داشتن
هوش مصنوعی: تا زمانی که توانایی گفتن دو بیتی را دارم، اگر کسی باهوش باشد و صورت او را ببیند، می‌تواند از ظاهرش اخبار خوبی بگیرد.
نه دو زحف از چار بحر آوردن و از ابلهی
ابتری گفتن ملقب احذ مضمر داشتن
هوش مصنوعی: به معنای این جمله می‌توان گفت که بیان کردن مطالب پیچیده و آوردن مثال‌های زیاد بدون درک صحیح موضوع، نشان‌دهنده نادانی است. این نوع سخن گفتن، در واقع حاکی از عدم دانش و آگاهی شخص است.
گر نداند نیز نام اخذ و قبض آنهم رواست
نقطه را ناخوانده لاف خط پر گر داشتن
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند مفهوم واژه‌های "اخذ" و "قبض" را درک کند، باز هم اشکالی ندارد. زیرا بدون درک عمیق، می‌توان از نقاط قوت دیدگاه‌ها سخن گفت و به زیبایی‌های آن اشاره کرد.
تا سپهر لاجوردی رنگ با کف الخضیب
ثابتست اندر سر تیر دو پیگر داشتن
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان آبی و رنگین است، وجود دو پای ثابت و محکم در زندگی ضروری است.
جسم احباب تو چونان صورت سعدالسعود
باد تقویمش بفال سعد اکبر داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و خوششانسی افرادی اشاره دارد که در کنار شخص محبوب قرار دارند. به تعبیر دیگر، وجود و ویژگی‌های ظاهری دوستان و محبوبان او به اندازه‌ای زیبا و خوش‌یمن است که به نوعی نماد سعادت و خوشبختی به حساب می‌آید. این افراد شبیه به صورت سعدالسعود هستند که بیانگر روزهای خوب و خوشبختی است و به این ترتیب، داشتن آنها در کنار شخص محبوب به نوعی نشانه‌ی خوشبختی و شانس خوب تلقی می‌شود.
فرق اعدایت بزیر تیغ مریخ ار توان
نحس اکبر را نشیب نحس اصغر داشتن
هوش مصنوعی: اگر بتوانی از دشمنانت برتری بگیری، حتی اگر بدی بزرگتری در پیش رویت باشد، نباید نگران باشی که ممکن است مشکلات کوچکتری در انتظارت باشند.