شمارهٔ ۴
ز ره رسید سعیدای دردمند و فقیر
به طوف مرقد اسحاق ابن ادهم شاه
اگر ملایکه را کار مشکلی افتد
ز روی عجز بیارند رو بر این درگاه
شبی به خاطرم الهام شد ز حضرت غیب
تو دادخواهی [و] سلطان رسد به داد، بخواه
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز ره رسید سعیدای دردمند و فقیر
به طوف مرقد اسحاق ابن ادهم شاه
هوش مصنوعی: سعید، که آدمی دردمند و بیپول بود، به محل دفن اسحاق ابن ادهم، که شخصیتی بزرگ بود، رسید.
اگر ملایکه را کار مشکلی افتد
ز روی عجز بیارند رو بر این درگاه
هوش مصنوعی: هرگاه که فرشتگان با کار سختی مواجه شوند و از پس آن بر نیایند، به این درگاه رو میآورند.
شبی به خاطرم الهام شد ز حضرت غیب
تو دادخواهی [و] سلطان رسد به داد، بخواه
هوش مصنوعی: یک شب یادم الهام شد که در عالم غیب از تو درخواست کمک کنم. اگر تو خواستهات را به درگاه سلطان برسانی، قطعاً به درخواستت پاسخ داده خواهد شد.