گنجور

شمارهٔ ۶۳

دیوانه شدم باز جنون می کنم امشب
ای عشق مدد ساز که خون می کنم امشب
تا عشق بنا گشته جهان یاد ندارد
عیشی که به این بخت زبون می کنم امشب
غم نخل و ثمر آه و نفس سوخته آخر
خود گوی که بی روی تو چون می کنم امشب؟
سیلی که برد زنگ ز آیینهٔ عالم
از دیدهٔ خونبار برون می کنم امشب
چون شمع به خود گریهٔ جانسوز سعیدا
تا کوی فنا راهنمون می کنم امشب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیوانه شدم باز جنون می کنم امشب
ای عشق مدد ساز که خون می کنم امشب
هوش مصنوعی: امشب دوباره دیوانه شده‌ام و در حال تجربه جنون هستم. ای عشق، به من کمک کن که این احساسات پرشور را تحمل کنم.
تا عشق بنا گشته جهان یاد ندارد
عیشی که به این بخت زبون می کنم امشب
هوش مصنوعی: به خاطر وجود عشق، دنیا هیچ وقت عیش و شادی‌ای را که امشب به این بخت بدبخت می‌برم، فراموش نخواهد کرد.
غم نخل و ثمر آه و نفس سوخته آخر
خود گوی که بی روی تو چون می کنم امشب؟
هوش مصنوعی: غم نخل و ثمر به معنای ناراحتی و اندوه بابت درخت خرما و میوه‌هایش است. در اینجا شاعر از بی‌قراری و آتش دل به خاطر دوری محبوب صحبت می‌کند و در پایان می‌گوید که بدون چهره تو، چگونه می‌توانم امشب را بگذرانم؟ احساس ناامیدی و دلتنگی او کاملاً محسوس است.
سیلی که برد زنگ ز آیینهٔ عالم
از دیدهٔ خونبار برون می کنم امشب
هوش مصنوعی: امشب، با نیرویی که به من داده شده، آلودگی و زنگارهایی که بر دنیای اطراف نشسته‌اند را از بین می‌برم و به خاطر درد و رنج‌هایی که دیده‌ام، آن‌ها را از چشمانم پاک می‌کنم.
چون شمع به خود گریهٔ جانسوز سعیدا
تا کوی فنا راهنمون می کنم امشب
هوش مصنوعی: امشب مانند شمعی که به خاطر درد درونش اشک می‌ریزد، به سوی راهی که به نابودی می‌رسد، هدایتت می‌کنم.