گنجور

شمارهٔ ۴۷

بیجا نمی خلد به دلی تیر آه ما
مژگان چشم آبله شد خار راه ما
از عجز ما همیشه قوی رشک می برد
با برق می زند دو برابر گیاه ما
یک نکته ای است در نظر اهل معرفت
از خط سرنوشت شکست کلاه ما
از خشم چرخ و کشمکش دست روزگار
شد چون کمان شکستگی ما پناه ما
جایی که چشم عفو تو مژگان به هم زند
در دیدهٔ [صواب] نشیند گناه ما
چون خط و خال، زینت روی دو عالم است
سودای مفلسانه و فقر سیاه ما
تا بوسه دست داده سعیدا به پای او
ساییده است سر به ثریا کلاه ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیجا نمی خلد به دلی تیر آه ما
مژگان چشم آبله شد خار راه ما
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر احساس عمیق ناامیدی و درد ناشی از عشق است. شاعر به تصویر می‌کشد که چطور تیر غم و اندوه به دل او نشسته و باعث شده است که چشمش همچون مژگانش به غم و غصه آلوده شود. همچنین، مسیر زندگی او مانند راهی پر از خار و درد به نظر می‌رسد. به طور کلی، این احساسات تلخ و دشواری‌های عاطفی را به تصویر می‌کشد که در نتیجه‌ی ناکامی‌های عاشقانه به وجود آمده‌اند.
از عجز ما همیشه قوی رشک می برد
با برق می زند دو برابر گیاه ما
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر ناتوانی ما، قدرتی که داریم حسادت می‌کند و با شدت بیشتری از ما رشد می‌کند.
یک نکته ای است در نظر اهل معرفت
از خط سرنوشت شکست کلاه ما
هوش مصنوعی: یک نکته در نظر افرادی که به حقیقت و شناخت عمیق می‌پردازند این است که از مسیر زندگی ما می‌توان به ناکامی‌ها و دشواری‌هایی پی برد که بر سر راه‌مان قرار می‌گیرد.
از خشم چرخ و کشمکش دست روزگار
شد چون کمان شکستگی ما پناه ما
هوش مصنوعی: از خشم و تنش‌های زندگی، ما همچون کمان‌هایی که ترک خورده‌اند، پناهی پیدا کردیم.
جایی که چشم عفو تو مژگان به هم زند
در دیدهٔ [صواب] نشیند گناه ما
هوش مصنوعی: جایی که نگاه مهربان تو با نرمی مژه‌ها به هم می‌رسد، گناه ما در چشمان درست و صحیح قرار می‌گیرد.
چون خط و خال، زینت روی دو عالم است
سودای مفلسانه و فقر سیاه ما
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت چهره انسان، همچون نقش و نگارهایی بر روی آن، در دنیا بی‌نظیر است. اما در عوض، آرزوی ما که در تنگ‌دستی و فقر به سر می‌بریم، فقط حسرتی تلخی است.
تا بوسه دست داده سعیدا به پای او
ساییده است سر به ثریا کلاه ما
هوش مصنوعی: دست سعید به پای او بوسه داده، و این باعث شده که سر ما به بلندی ثریا برسد.