گنجور

شمارهٔ ۴۶

جز لاله نیست چشم سیاهی به راه ما
غیر از دلی شکسته نباشد پناه ما
در انتظار پنبهٔ راحت سفید شد
چشم کشیده سرمهٔ داغ سیاه ما
از موج خیز جوهر شمشیر آبدار
دایم رسیده آب به حلق گیاه ما
از بهر چشم زخم حوادث به خط صنع
حرزی نوشته هاله بر اطراف ماه ما
تا شد نشان عمر در این خاک توده گم
هر دم کمان یأس کشد تیر آه ما
افتاده ام به چشم و نیفتادم از نظر
بر دیده کرد جا همه جا برگ کاه ما
بر جان و دل از آنچه تو دیروز کرده ای
گر نیست باوری تو سعیدا گواه ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز لاله نیست چشم سیاهی به راه ما
غیر از دلی شکسته نباشد پناه ما
هوش مصنوعی: جز لاله، چشم سیاه دیگری در انتظار ما نیست و تنها دل شکسته‌ ما می‌تواند پناهگاه ما باشد.
در انتظار پنبهٔ راحت سفید شد
چشم کشیده سرمهٔ داغ سیاه ما
هوش مصنوعی: چشم ما در انتظار آرامش است و به خاطر آن، مانند پنبه‌ای سفید و نرم، به آرامش رسیده‌ایم، اما دل ما هنوز با درد و تیره‌سودن درگیریم.
از موج خیز جوهر شمشیر آبدار
دایم رسیده آب به حلق گیاه ما
هوش مصنوعی: آب تازه و زلالی که از موج‌ها به گیاه ما می‌رسد، همواره به مانند اثر آرامش‌بخش شمشیر آبدار است.
از بهر چشم زخم حوادث به خط صنع
حرزی نوشته هاله بر اطراف ماه ما
هوش مصنوعی: برای محافظت از آسیب‌های حوادث، به خط زیبای هنر، دور ماه ما یک هاله کشیده‌اند.
تا شد نشان عمر در این خاک توده گم
هر دم کمان یأس کشد تیر آه ما
هوش مصنوعی: زمانی که عمرمان در این دنیای خاکی سپری می‌شود، هر لحظه ناامیدی تیرهای غم را به سمت ما پرتاب می‌کند.
افتاده ام به چشم و نیفتادم از نظر
بر دیده کرد جا همه جا برگ کاه ما
هوش مصنوعی: به خاطر تو به هر سو می‌نگرم و در نگاه تو افتاده‌ام، اما همچنان از چشمت دور نیستم. در هر جا که بروی، نشانه‌هایی از محبت من مانند برگ‌های کاه وجود دارد.
بر جان و دل از آنچه تو دیروز کرده ای
گر نیست باوری تو سعیدا گواه ما
هوش مصنوعی: اگر به چیزهایی که تو دیروز انجام داده‌ای باور نداری، ما هستیم که بر دل و جان تو گواهی بدهیم.