گنجور

شمارهٔ ۳۲

راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده را
نیست تکلیفی ز عالم مردم آزاده را
گر ز ملک بیخودی زاهد خبر یابد شبی
صبح ناگردیده با می می دهد سجاده را
چشم پوشیدن ز عالم، عالم امن است و بس
کس برون از تن نمی آرد لباس مرده را
در لباس شعر، معنی لطف دیگر می دهد
جلوه رنگین تر بود حسن درون پرده را
سینه صافان را سعیدا جای در دل می دهد
دوست دارد بیشتر استاد، لوح ساده را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده را
نیست تکلیفی ز عالم مردم آزاده را
هوش مصنوعی: کسی که به زمین افتاده، نمی‌تواند دیگران را به راه رفتن وادار کند. کسی که آزاد و بی‌قید است، نیازی به تحمیل قوانین و تکلیف بر دیگران ندارد.
گر ز ملک بیخودی زاهد خبر یابد شبی
صبح ناگردیده با می می دهد سجاده را
هوش مصنوعی: اگر زاهدی از بی‌خود شدن در ملک باخبر شود، شبی، پیش از طلوع صبح، سجاده‌اش را به می سپارد.
چشم پوشیدن ز عالم، عالم امن است و بس
کس برون از تن نمی آرد لباس مرده را
هوش مصنوعی: چنانچه از دنیای مادی چشم‌پوشی کنی، به آرامش و امنیت می‌رسی، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند بدون بدنش به زندگی ادامه دهد.
در لباس شعر، معنی لطف دیگر می دهد
جلوه رنگین تر بود حسن درون پرده را
هوش مصنوعی: شعر به زیبایی و جلوه‌ای خاصی معنا می‌دهد و وقتی که زیبایی درون پرده‌ای پنهان است، این زیبایی بیشتر و رنگین‌تر به نظر می‌آید.
سینه صافان را سعیدا جای در دل می دهد
دوست دارد بیشتر استاد، لوح ساده را
هوش مصنوعی: دوست می‌خواهد که کسانی که دل پاکی دارند، جایی در دلش داشته باشند و به آن‌ها توجه بیشتری کند، مانند استاد که به یک لوح ساده بیشتر اهمیت می‌دهد.