گنجور

شمارهٔ ۲۶

هر که دارد دل چون آینه سیمای تو را
می کند خوب ز چشم تو تماشای تو را
رم نکردی ز من و رام کسی هم نشدی
آفرین باد دل و دیدهٔ بینای تو را
دایماً چشم تو انداز رمیدن دارد
هیچ کس رام نکرد آهوی صحرای تو را
نشود تیره دل پاک تو از چین جبین
موج بر هم نزند صافی دریای تو را
امشب از داغ جگر لاله چراغان دارد
به هواداری گل دامن صحرای تو را
ز آب حیوان شده سرسبز خط پشت لبت
خضر امت شده ز اعجاز مسیحای تو را
از حلاوت لب ساغر ز لبت وانشود
باده چون تلخ کند لعل شکرخای تو را؟
نفس از نازکی طبع تو نتوانم زد
آه، صد آه، دل آینه سیمای تو را
همچو خورشید کشد باز به عریانی سر
جامه گر اطلس چرخ است سعیدای تو را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که دارد دل چون آینه سیمای تو را
می کند خوب ز چشم تو تماشای تو را
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش مانند آینه باشد، تصویر تو را زیبا می‌بیند و از چشم تو به تماشای تو نائل می‌شود.
رم نکردی ز من و رام کسی هم نشدی
آفرین باد دل و دیدهٔ بینای تو را
هوش مصنوعی: تو از کنار من نرفته‌ای و کسی هم نتوانسته تو را اسیر کند. شادی و تحسین باد بر دل و چشمان روشن‌نگر تو.
دایماً چشم تو انداز رمیدن دارد
هیچ کس رام نکرد آهوی صحرای تو را
هوش مصنوعی: چشم تو همیشه حالتی فراری دارد و هیچ‌کس نتوانسته است آهوهای بیابان تو را رام کند.
نشود تیره دل پاک تو از چین جبین
موج بر هم نزند صافی دریای تو را
هوش مصنوعی: اگر دل پاک تو تیره نشود، چین و چروک‌های پیشانی نمی‌تواند آرامش دریای وجود تو را مختل کند.
امشب از داغ جگر لاله چراغان دارد
به هواداری گل دامن صحرای تو را
هوش مصنوعی: امشب به خاطر درد دل، گل‌ها نورباران کرده‌اند و در حمایت از تو، دامن بیابان زیباست.
ز آب حیوان شده سرسبز خط پشت لبت
خضر امت شده ز اعجاز مسیحای تو را
هوش مصنوعی: از آب حیات، سرسبزی و شادابی به لبانت بخشیده است و خطی که بر روی لب‌های توست، نماد زندگی و نعمت‌های الهی است که به واسطه اعجاز وجود تو، مانند معجزات مسیح، به وجود آمده است.
از حلاوت لب ساغر ز لبت وانشود
باده چون تلخ کند لعل شکرخای تو را؟
هوش مصنوعی: اگر لب‌های تو به اندازه کافی شیرین باشد، چرا باید شراب تلخ شود و باده‌ام را زهرآلود کند؟
نفس از نازکی طبع تو نتوانم زد
آه، صد آه، دل آینه سیمای تو را
هوش مصنوعی: نمی‌توانم از لطافت طبع تو آه بکشم، زیرا دل من مانند آینه‌ای است که تصویر تو را در خود دارد.
همچو خورشید کشد باز به عریانی سر
جامه گر اطلس چرخ است سعیدای تو را
هوش مصنوعی: مانند خورشید که در فضای آزاد و بدون پوشش قرار می‌گیرد، اگر به تو لباس لطیف و گرانبهایی مثل ابریشم آسمان داده شود، باز هم به جلوه واقعی و زیبایی تو افزوده می‌شود.