گنجور

شمارهٔ ۲۱۶

هر که را راه سخن وا شده موسی گردد
هر که پاس دم خود داشت مسیحا گردد
هر که او پاک درون تر گرهش مشکل تر
که گهر وانشود بحر اگر واگردد
اطلس کار جهان را نه چنان بافته اند
که سررشته به تدبیر تو پیدا گردد
گر دلت یک سر مویی خبر از حق یابد
هر سر موی، تو را دیدهٔ بینا گردد
سخن عشق مگویید به هر بی دردی
راز ما را مگذارید که افشا گردد
هر که دل بست نه آیین محبت داند
هر سعیدی که نتواند که سعیدا گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که را راه سخن وا شده موسی گردد
هر که پاس دم خود داشت مسیحا گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که به توانایی گفت‌وگو دست یابد، مانند موسی می‌شود و هر که به مراقبت از حرف‌هایش اهمیت بدهد، مثل مسیحا می‌شود.
هر که او پاک درون تر گرهش مشکل تر
که گهر وانشود بحر اگر واگردد
هوش مصنوعی: هر کس که درونش پاک تر و بهتر باشد، دشواری های زندگی و مشکلاتش هم بیشتر می‌شود. مانند دریا که اگر به گنج گرانبهایی دست پیدا کند، اجازه نمی‌دهد به راحتی از آن جدا شود.
اطلس کار جهان را نه چنان بافته اند
که سررشته به تدبیر تو پیدا گردد
هوش مصنوعی: کارهای جهان طوری نیستند که بتوان به راحتی با تدبیر و فهم تو سر رشته آن‌ها را پیدا کرد.
گر دلت یک سر مویی خبر از حق یابد
هر سر موی، تو را دیدهٔ بینا گردد
هوش مصنوعی: اگر دل تو حتی به اندازه یک سر موی از حقیقت باخبر شود، هر سر مویی که در تو وجود دارد، چشمی بینا خواهد شد.
سخن عشق مگویید به هر بی دردی
راز ما را مگذارید که افشا گردد
هوش مصنوعی: درباره عشق با آدم‌های بی‌خبر از درد و رنج صحبت نکنید. راز دل ما را فاش نکنید تا قابل رویت نشود.
هر که دل بست نه آیین محبت داند
هر سعیدی که نتواند که سعیدا گردد
هوش مصنوعی: هر کس که به عشق وابسته است اما قوانین محبت را نمی‌شناسد، هر خوشبختی هم که وجود داشته باشد، نمی‌تواند به سعادت واقعی برسد.