شمارهٔ ۲۱۵
چون من بلندنظر گاه گاه می افتد
نظر به همتم از سر کلاه می افتد
چه رمزهای نهانی نمی کنند به هم
به هم چو شاه و گدا را نگاه می افتد
خوشم به گریه ولی قطره ها چو آبله ای
قدم نمانده به پای نگاه می افتد
خوشم به سرو روانی که با دو دست به گردن
شراب خورده و خواه و نخواه می افتد
مدار آینه را رو به روی شاهسواری
عنان هوش ز دست نگاه می افتد
ز دستگیری یاران که خوشدل است که یوسف
چو شد خلاص ز گرگان به چاه می افتد
چو جوز خام سعیدا نشان بی مغزی است
هر آن سری که به قید کلاه می افتد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون من بلندنظر گاه گاه می افتد
نظر به همتم از سر کلاه می افتد
هوش مصنوعی: گاهی اوقات وقتی من با دید بلند و هدفهای بزرگم به چیزهایی نگاه میکنم، بر اثر همین نگرش، شاید از سر کلاهم بیفتد.
چه رمزهای نهانی نمی کنند به هم
به هم چو شاه و گدا را نگاه می افتد
هوش مصنوعی: در این دنیا، رازهای جالب و پنهانی وجود دارد که مردم در تلاشند تا آنها را درک کنند. در میان این رازها، تفاوتها و شرایط مختلفی که انسانها دارند، مانند وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها، میتواند به روشهای متفاوتی بر روابطشان تأثیر بگذارد.
خوشم به گریه ولی قطره ها چو آبله ای
قدم نمانده به پای نگاه می افتد
هوش مصنوعی: من از گریه خوشحالم، اما قطرات اشک مثل آبلهای میافتند و دیگر قدرت ایستادن ندارند.
خوشم به سرو روانی که با دو دست به گردن
شراب خورده و خواه و نخواه می افتد
هوش مصنوعی: مرا خوش میآید به این جوان خوش قد و قامت که با دستان خود بطری شراب را به گردن گرفته و به ناچار آن را مینوشد و در نهایت سرنگون میشود.
مدار آینه را رو به روی شاهسواری
عنان هوش ز دست نگاه می افتد
هوش مصنوعی: اگر آینه رو به روی فردی که سواری میکند باشد، باعث میشود که تمرکز و توجه او از بین برود و حواسش را پرت کند.
ز دستگیری یاران که خوشدل است که یوسف
چو شد خلاص ز گرگان به چاه می افتد
هوش مصنوعی: دوستانی که دلشان شاد است، کمتر به کمک یکدیگر میآیند. مثل یوسف که پس از رهایی از مشکلات، دوباره به چاه افتاد، این نشان میدهد که حتی زمانی که خوشحال هستیم، ممکن است در معرض خطرات جدیدی قرار بگیریم.
چو جوز خام سعیدا نشان بی مغزی است
هر آن سری که به قید کلاه می افتد
هوش مصنوعی: مثل این است که هر سری که زیر کلاه میرود، نماد بیخود بودن آن است؛ مانند گردوهای خام که نشاندهندهی نداشتن مغز هستند.