گنجور

شمارهٔ ۲۱۳

به آن برچیده دامان تهمت خونم کجا افتد
نسازد دست رنگین گر به پای او حنا افتد
چه سازم با چنان بالابلندی عشوه پردازی
که در دیدن ز کوتاهی نگاهم پیش پا افتد
ز استغنا کشم در زیر دامن پای رغبت را
به پشت پای من گر سایهٔ بال هما افتد
چسان کس می تواند دید آن نازک خیالی را
که از خود می رود چون در دلش فکر حیا افتد
که را طاقت که گیرد دامن پیراهن نازی
که در هر یک گره صد ناز بر بند قبا افتد
نهال فقر آن گه می شود کامل که چون معنی
سعیدا در جهان بالش از نشو و نما افتد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به آن برچیده دامان تهمت خونم کجا افتد
نسازد دست رنگین گر به پای او حنا افتد
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر درباره بی‌گناهی و مظلومیت او می‌پردازد. شاعر به نوعی از نادرستی و اتهاماتی که به او زده شده، شکایت می‌کند و می‌گوید که اگر کسی به پای او زینتی چون حنا بیفزاید، هیچ‌گاه نخواهد توانست لکه اتهام را از دامنش پاک کند. او به وضوح نشان می‌دهد که حتی با وجود زیبایی و زینت، از تیرگی و اتهام نمی‌تواند رهایی یابد و این موضوع بر او سنگینی می‌کند.
چه سازم با چنان بالابلندی عشوه پردازی
که در دیدن ز کوتاهی نگاهم پیش پا افتد
هوش مصنوعی: با چنین خوشکلامی و فریبندگی، چه کنم که وقتی او را می‌بینم، قدری کوتاه‌تر از آنچه باید به نظر می‌آید و من را به چالش می‌کشد.
ز استغنا کشم در زیر دامن پای رغبت را
به پشت پای من گر سایهٔ بال هما افتد
هوش مصنوعی: از بی‌نیازی، با قدرت و استواری در زیر دامن کسی که به او علاقمندم، قرار می‌گیرم. اگر سایهٔ پرنده‌ای از آسمان بر من بیفتد، آن وقت شاید بر نگرش من تاثیر بگذارد.
چسان کس می تواند دید آن نازک خیالی را
که از خود می رود چون در دلش فکر حیا افتد
هوش مصنوعی: چگونه کسی می‌تواند آن خیال لطیف را ببیند که وقتی در دلش به حیا می‌اندیشد، از وجود خود دور می‌شود؟
که را طاقت که گیرد دامن پیراهن نازی
که در هر یک گره صد ناز بر بند قبا افتد
هوش مصنوعی: کسی نمی‌تواند طاقت بیاورد و دامن پیراهن زیبایی را بگیرد که در هر گره‌اش صد نوع ناز و زیبایی نهفته است و این زیبایی به لباس می‌افزاید.
نهال فقر آن گه می شود کامل که چون معنی
سعیدا در جهان بالش از نشو و نما افتد
هوش مصنوعی: فقر به نهایت خود می‌رسد زمانی که زندگی از امید و خوشبختی تهی شود و انسان هیچ فرصتی برای رشد و پیشرفت نداشته باشد.