شمارهٔ ۲۰۱
زینهار چون حباب مپرس از نشان صبح
بر هم زده است موج هوا خاندان صبح
شادی مکن که بخت سیاهم سفید شد
پوشیده شد ز خندهٔ بیجا دهان صبح
از جیب خویش می کشد این قرص گرم را
هر کس که می شود نفسی میهمان صبح
بی امر روز قسمت روزی نمی کنند
دیوانیان مطبخ الوان [خوان] صبح
چون شب مزن به بی ادبی دم، که آفتاب
از آتش، آب داده به تیغ زبان صبح
از جبهه حال اهل سعادت توان شناخت
پوشیده کی شود ز تو راز نهان صبح
گفتا ردیف [و] قافیهٔ این غزل به فکر
تا حال کس نکرده چنین امتحان صبح
بی آه سرد دل نتواند کشیدنش
خمیازهٔ شب است سعیدا کمان صبح
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زینهار چون حباب مپرس از نشان صبح
بر هم زده است موج هوا خاندان صبح
هوش مصنوعی: هرگز از نشانههای صبح که به هم خورده است، مانند حباب نپرس. زیرا این موج هوا، نمایانگر نسل صبحگاهیست.
شادی مکن که بخت سیاهم سفید شد
پوشیده شد ز خندهٔ بیجا دهان صبح
هوش مصنوعی: شاد نباش که خوشبختیام به یاری آمد و مشکلاتم پنهان شد، صبح که به خیالی نادرست میخندد.
از جیب خویش می کشد این قرص گرم را
هر کس که می شود نفسی میهمان صبح
هوش مصنوعی: هر کسی که صبح به دنیا میآید و زندگی را تجربه میکند، از منابع و امکانات خود استفاده میکند تا روزش را آغاز کند.
بی امر روز قسمت روزی نمی کنند
دیوانیان مطبخ الوان [خوان] صبح
هوش مصنوعی: بیاجازه و بدون دستوری، دیوانیان در آشپزخانه، هر روز صبح غذایی را تقسیم نمیکنند.
چون شب مزن به بی ادبی دم، که آفتاب
از آتش، آب داده به تیغ زبان صبح
هوش مصنوعی: زمانی که شب با ناپسندیدگی و بیادبی به ما نزدیک میشود، بدان که خورشید با گرما و روشنیاش از میان آتش، زبان صبح را به آرامش و لطافت رسانده است.
از جبهه حال اهل سعادت توان شناخت
پوشیده کی شود ز تو راز نهان صبح
هوش مصنوعی: از ویژگیهای افرادی که به سعادت و خوشبختی دست یافتهاند، میتوان پی برد. این رازهای پنهان همیشه از تو دور نخواهد بود و به تدریج مثل صبح روشن میشود.
گفتا ردیف [و] قافیهٔ این غزل به فکر
تا حال کس نکرده چنین امتحان صبح
هوش مصنوعی: شخصی گفت که تا به حال کسی به این شکل و با این دقت، نحوهٔ ردیف و قافیهٔ این غزل را مورد بررسی و آزمایش قرار نداده است.
بی آه سرد دل نتواند کشیدنش
خمیازهٔ شب است سعیدا کمان صبح
هوش مصنوعی: بدون احساس و آه، دل نمیتواند این خمیازهٔ شب را تحمل کند، ای سعیدا، چون صبح مانند کمانیست که در حال کشیده شدن است.