گنجور

شمارهٔ ۱۹۳

مگذار در حریم خرابات، پای بحث
[جایی] که جام باده بود نیست جای بحث
بیگانه گشته ایم ز معنی به چشم خلق
هرگز نکرده ایم زبان آشنای بحث
واعظ به زور شانه محاسن دراز کرد
افکنده است تا سر زانو ردای بحث
سررشتهٔ سلوک به دست آر تا به جهد
با سوزن جواب بدوزی قبای بحث
صدگونه بحث هست سعیدا جواب کو
زینهار با کسی نکنی ماجرای بحث

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگذار در حریم خرابات، پای بحث
[جایی] که جام باده بود نیست جای بحث
هوش مصنوعی: به تو پیشنهاد می‌کنم که در مکان‌های حسابی و مهمی مثل خرابات، بحث و جدل نکن. جایی که فقط باید شراب بنوشی و از لذت آن بهره‌مند شوی، مناسب بحث نیست.
بیگانه گشته ایم ز معنی به چشم خلق
هرگز نکرده ایم زبان آشنای بحث
هوش مصنوعی: ما از معنی حقیقی دور شده‌ایم و نمی‌توانیم به زبان دیگران به درستی بیان کنیم.
واعظ به زور شانه محاسن دراز کرد
افکنده است تا سر زانو ردای بحث
هوش مصنوعی: واعظ با زور و فشار، موهای بلند و آراسته‌اش را نشان می‌دهد و تا زانو، لباس پر زرق و برقی بر تن کرده است تا به بحث و گفتگو پردازد.
سررشتهٔ سلوک به دست آر تا به جهد
با سوزن جواب بدوزی قبای بحث
هوش مصنوعی: سعی کن راه و رسم سلوک را در دست بگیری تا بتوانی با تلاش و دقت، پاسخ سوالات خود را مانند دوختن پارچه به هم وصل کنی.
صدگونه بحث هست سعیدا جواب کو
زینهار با کسی نکنی ماجرای بحث
هوش مصنوعی: سعیدا، درباره بحث‌های مختلف صحبت‌های زیادی وجود دارد. اما مواظب باش که ماجرای این بحث را با کسی در میان نگذاری.