گنجور

شمارهٔ ۱۸۱

گر ز عالم داد یا بیداد یا بر باد رفت
از جهان کی رفت چیزی هر چه رفت از یاد رفت
هیچ کس از مجلس زاهد نیامد بی غمی
هر که رفت از صحبت دردی کشان دلشاد رفت
هیچ گل بی رنگ و بو و میوه در این باغ نیست
سرو را نازم که آزاد آمد و آزاد رفت
هیچ منزل همچو دارالآخرت نزدیک نیست
بر زمین هر کس که از پای نفس افتاد رفت
درنمی ماند دگر در هیچ علمی در جهان
در ره معلوم هر کس بر در استاد رفت
هر که پرسید از سعیدا تا کجا رفت از دمشق
در جواب او بگوییدش جهان آباد رفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر ز عالم داد یا بیداد یا بر باد رفت
از جهان کی رفت چیزی هر چه رفت از یاد رفت
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا، چیزی از خوب و بد یا هر چه که وجود دارد، به باد رفته باشد، از جهان که نرفته است. هرچه از یاد برود، در واقع هنوز در جهان وجود دارد.
هیچ کس از مجلس زاهد نیامد بی غمی
هر که رفت از صحبت دردی کشان دلشاد رفت
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از جمع زاهدان بدون غم نیامد و هرکسی که از گفت‌وگو به درد و رنج رفته، با دلشاد و خوشحال رفته است.
هیچ گل بی رنگ و بو و میوه در این باغ نیست
سرو را نازم که آزاد آمد و آزاد رفت
هوش مصنوعی: در این باغ هیچ گلی وجود ندارد که رنگ، عطر و میوه نداشته باشد. من به سرو افتخار می‌کنم که بدون هیچ محدودیتی به این جا آمد و به راحتی رفت.
هیچ منزل همچو دارالآخرت نزدیک نیست
بر زمین هر کس که از پای نفس افتاد رفت
هوش مصنوعی: هیچ جایی در این دنیا به اندازه دارالآخرت نزدیک نیست. هر کسی که از خواسته‌های نفس خود کنار برود، به آنجا می‌رسد.
درنمی ماند دگر در هیچ علمی در جهان
در ره معلوم هر کس بر در استاد رفت
هوش مصنوعی: هیچ دانشی در دنیا همچنان باقی نمی‌ماند و هر کس که به درگاه استاد برود، در مسیر شناخت خود تلاش می‌کند.
هر که پرسید از سعیدا تا کجا رفت از دمشق
در جواب او بگوییدش جهان آباد رفت
هوش مصنوعی: اگر کسی از سعید بپرسد که از دمشق به کجا رفته، در جواب او بگویید که به جهانی پر رونق و آباد رفته است.