گنجور

شمارهٔ ۱۷۲

به سوی کوی تو را نگاه خالی نیست
چگونه با تو رسد کس که راه، خالی نیست
چنان پر است ز آیینه طلعتان دل ما
که جای آه در این کارگاه خالی نیست
به هر طرف که روی می برند خوبان دل
جهان ز ابرو و چشم سیاه خالی نیست
از آن زمان که فلک حقه باز شد گاهی
ز شر حادثه این خیرگاه خالی نیست
چه آب و خون و چه یوسف همان تو دلو امید
فکن که ز این دو سه یک، هیچ چاه خالی نیست
تویی به دل نه خیال دگر که بر گردون
چو آفتاب بود جای ماه خالی نیست
چگونه یاد تمنای وصل او نکنیم
که نامهٔ ملک از این گناه خالی نیست
گهی به گل نگرم که به پای سرو افتم
که عالم مثل از اشتباه خالی نیست
ز وادی عدم و منزلش مترس که هیچ
ز رفت و آمدن این شاهراه خالی نیست
همین نه لاله سعیدا به سینه دارد داغ
زمین هیچ دل از این گیاه خالی نیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به سوی کوی تو را نگاه خالی نیست
چگونه با تو رسد کس که راه، خالی نیست
هوش مصنوعی: در راهی که به سوی تو می‌رود، هیچ کس نمی‌تواند با نگاه خالی به تو نزدیک شود، زیرا راه همواره پر از تلاش و کوشش است.
چنان پر است ز آیینه طلعتان دل ما
که جای آه در این کارگاه خالی نیست
هوش مصنوعی: دل ما از زیبایی شما چنان پر است که حتی جایی برای اندوه و آه در این فضا باقی نمانده است.
به هر طرف که روی می برند خوبان دل
جهان ز ابرو و چشم سیاه خالی نیست
هوش مصنوعی: هر جا که خوبان نگاه می‌کنند، دل جهانیان از زیبایی ابرو و چشم سیاه آنها بی‌نصیب نمی‌ماند.
از آن زمان که فلک حقه باز شد گاهی
ز شر حادثه این خیرگاه خالی نیست
هوش مصنوعی: از زمانی که دنیا به بی‌اهمیتی و فریب کاری افتاده، هر چند وقت یک بار، در برابر شر و مشکلات، هنوز هم جایی برای خوبی و نیکی وجود دارد.
چه آب و خون و چه یوسف همان تو دلو امید
فکن که ز این دو سه یک، هیچ چاه خالی نیست
هوش مصنوعی: چه اهمیت دارد که در این دنیا چه چیزهایی وجود دارد و چه مشکلاتی هست، فقط کافیست که امید را در دل داشته باشی. زیرا از این چند موقعیت، هیچ‌گاه موقعیت خالی و بدون فرصتی نخواهی یافت.
تویی به دل نه خیال دگر که بر گردون
چو آفتاب بود جای ماه خالی نیست
هوش مصنوعی: تو در دل من جا داری و هیچ تصوری از کسی دیگر در آن نیست. مانند اینکه در آسمان جایی برای ماه وجود ندارد وقتی که آفتاب درخشان است.
چگونه یاد تمنای وصل او نکنیم
که نامهٔ ملک از این گناه خالی نیست
هوش مصنوعی: چطور می‌توانیم یاد آرزوی رسیدن به وصال او را از خاطر ببریم، در حالی که هیچ کس از این اشتباه معصوم نیست؟
گهی به گل نگرم که به پای سرو افتم
که عالم مثل از اشتباه خالی نیست
هوش مصنوعی: گاهی به زیبایی گل نگاه می‌کنم و گاهی به قد راست سرو خیره می‌شوم، چون در این دنیا هیچ‌کس از اشتباه دور نیست.
ز وادی عدم و منزلش مترس که هیچ
ز رفت و آمدن این شاهراه خالی نیست
هوش مصنوعی: از سرزمین عدم و مکانی که در آن هست، نترس؛ زیرا هیچ‌کدام از این شاهراه، خالی از آمد و رفت نیست.
همین نه لاله سعیدا به سینه دارد داغ
زمین هیچ دل از این گیاه خالی نیست
هوش مصنوعی: هر کسی در دل خود غم و دردهای زندگی را دارد، حتی اگر ظاهرش شاد و زیبا باشد. گل لاله هم نشان‌دهنده این وضعیت است که با وجود زیبایی‌اش، در سینه‌اش نشانه‌ای از داغ و درد زندگی نهفته است. هیچ‌کس از این بار عاطفی و احساسی خالی نیست.